سفارش تبلیغ
صبا ویژن

90/9/7
7:46 صبح

علی الحساب!

بدست روح اله ریاضی در دسته

این یادداشت صادق زیباکلام را علی الحساب داشته باشید تا مطلب دولت مستعجل 2 .


90/9/1
8:30 عصر

کجایی علامه طباطبایی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

آقای سروش محلاتی مصاحبه خواندنی در مورد علامه طباطبایی انجام داده، و در مورد صفتی از علامه بحث شده که در بین علما و افراد جامعه ما بسیار کمیاب است و ان «آزاد اندیشی» است.

مثلا این جمله را از علامه مجلسی ملاحظه بفرمایید:«پس از معرفت امام، عقل را باید تعطیل کرد و همه چیز را باید از او آموخت. » (ج2 بحارالانوار،ص314)

که علامه در مورد آن گفته است کهاین یک اشتباه شگفت انگیز است و اگر عقل پس از معرفت امام باطل شود، توحید و نبوت و امامت هم باطل می‌شود. زیرا از طریق عقل نمی‌توان به نتیجه‌ای رسید و سپس خود عقل را ابطال کرد چرا که با این ابطال، نتایج آن هم ابطال می‌شود.

حالا خدا به علامه مجلسی خیر بدهد که نوشت امام، و الا در همین زمان روحانی بلندپایه ای که خودش را شاگرد علامه هم می داند به جای کلمه امام از ولی فقیه استفاده کرده است.و شاید حتی از نیاز به معرفت هم سخنی به میان نیاورده باشد.به عنوان نمونه سخنان یک وزیر منصوب خالی از لطف نیست.



90/8/29
8:19 صبح

برنده ازلی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

خدا خیر بدهد به اقای سیدرضامیرکریمی! البته نه از آن جهتی که ابراهیم حاتکی کیا به آن اشاره کرد، بلکه به خاطر صحبت هایی که در تلویزیون کرد و گفت که رسانه شعور مردم را نادیده می گیرد.

نمونه اش در مورد به اصطاح خودشان «حمله گازانبری آمریکا» که از دیپلماسی فعال صحبت می کردند و خبرنگاران خارج رفته شان را مدام دنبال این و ان مسئول می فرستادند.

هم قطعنامه آژانس تصویب شد و هم بیانیه مجمع عمومی اما باز هم می گویند آمریکا ناکام ماند.چرا؟ ... چون نتوانست با اجماع آن دو را تصویب کند. آن هم در سازمان ملل و در جهانی که ادعا داریم همه شیفته ما و انقلاب مان هستند.

آخه شما که در هر حالت برنده ای ، چرا مسابقه می دهی؟ حتی اگه صد به شش ببازی! جشن پیروزی می گیری

خبر دیگری هم در مورد انفجار زاغه مهمات! منتشر شده که آقایان ،مشغول آزمایش موشک دوربرد بودند.اگر چه از زاغه مهمات باورپذیر تر است ولی بیشتر به یک سناریو جایگزین شبیه است. سناریویی که توسط خودشان منتشر شده و شایع شدن آن بیشتر به نفع آنها است تا ضررشان و همین موجب شک به آن می شود.


90/8/22
1:47 عصر

مدیریت بحران افکار عمومی

بدست روح اله ریاضی در دسته

عکس العملی که رسانه های ما در برابر صدای مهیب شنیده شده در تهران نشان دادند، دوباره بر این مساله مهر تایید گذاشت که ما هنوز بلد نیستیم در موارد بحرانی، به مدیریت افکار عمومی بپردازیم.

فرقی هم نمی کند که بخواهیم حوادث بعد از انتخابات را پوشش بدهیم و یا خبرنگار به کشورهایی چون لیبی و مصر بفرستیم.

برای روشن شدن موضوع شاید بهتر باشد مساله را علمی تر بررسی کنم.

اولین گام رسانه در برابر حوادث غیرمترقبه ای که افکار عمومی به نحوی از ان مطلع می شود، فرضیه سازی است.یعنی وقتی صدای انفجار را تقریبا پانزده میلیون نفر از جمعیت کشور شنیده اند، دیگر جای کتمان و سانسور نیست و باید فرضیه ای ساخته شود. مهمترین کاری که در فرضیه سازی انجام می شود آن است که این فرضیه هر چقدر درست و یا غلط باشد، باید در سریع ترین زمان ممکن تبلیغ شود.چرا که در غیر آن صورت مدیریت رسانه ای از دست ما خارج می شود و معلوم نیست چه فرضیه هایی از سوی دوست و دشمن مطرح خواهد شد.

اینکه تا نزدیک به دو ساعت از حادثه ای در پنجاه کیلومتری پایتخت بگوییم معلوم نیست و بعد سپاه بگوید صدا تایید می شود و در دست بررسی است این شبهه اولیه مطرح می شود که چه ربطی به سپاه دارد؟

دومین گام اثبات فرضیه در ذهن مخاطب است.که باید از رسانه های عمومی (که در کشور ما تماما زیر نظر حکومت هستند) استفاده کرد.عکس و فیلم و فرستادن خبرنگار به سر صحنه و امثال آن ، با توجه به مسائل امنیتی و نظامی می تواند فرضیه انفجار ذاغه مهمات را تقویت کند.اینجا قرار نیست عین واقعیت را بگوییم و نشان دهیم ،بلکه باید در راستای فرضیه اولی باشد که بیان کرده ایم. اگر یادتان باشد در زمان دستگیری بن لادن که مساله بسیار محرمانه ای بود ، عکسی از اتاق مدیریت و نظارت بر عملیات که رییس جمهور و وزیرخارجه آمریکا در آن بودند، منتشر شد.همین عکس تاثیر بسیار زیادی به منظور باورمند ساختن این فرضیه در ذهن مردم جهان گذاشت.

حالا اگر به دلایلی امکان حضور رسانه ها وجود ندارد باید روابط عمومی خودمان فعال باشد و نبض رسانه ها را در دست بگیرد.نه اینکه یک ساعت بگوید 27 کشته و بعدش 17 تا و توجیه کند که فکس ناخوانا بوده.حداقل بهتر بود فکس را به نحوی نشان می دادند ،چون همین الان در ذهن مردم این نقش بسته که می خواهند حادثه را کوچک جلوه بدهند و حتما چیزی شده.

همچنین فرضیه های حاشیه ای که بر اساس اخبار جدید خودمان و یا دیگر رسانه ها مطرح می شود نیز باید سریع پاسخ داده شوند تا حاکمیت رسانه ای از دست نرود.وقتی گفته می شود فرمانده جهاد خودکفایی سپاه هم شهید شده ، باید علت انکه وی در آنجا بوده به نوعی برای مخاطب مشخص شود و الا دوباره بر ذهنیت سازی او افزوده می شود و ....

متاسفانه به نظر می رسد فضای رسانه ای ما بسیار ناوارد، و تحت امر و نهی افراد غیر رسانه ای قرار گرفته و هنوز بلد نیستیم حتی اگر راست می گوییم ، به نحوی بگوییم که مخاطبمان باور کند.

این مطلب هم مرتبط با این یادداشت است.


90/8/19
10:37 عصر

چیستان؟

بدست روح اله ریاضی در دسته

نگاهی به این جملات که در ادامه خواهم آورد، بکنید.بعید می دانم کسی بتواند حدس بزند که گوینده این جملات کیست.

«ما ... در عین حال به این حقیقت نیز ایمان داریم که پیشرفت مادی به تنهایی برای تامین سعادت واقعی جامعه بشری کافی نیست. زیرا روح انسان که عالی ترین مظهر تجلی الهی است نیز باید به اندازه جسم او سیراب شود ، و این امر جز با توجه به معنویات امکان پذیر نیست.»

این مطلب تکمیل خواهد شد.فعلا حدسیات خود را در قسمت نظرات بیاورید.


90/8/10
11:40 عصر

پایان اصولگرایی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

ناکامی مجلس اصولگرا در استیضاح وزیر اقتصاد آخرین میخ بر تابوت اصول گرایی بود.زین پس اگر جریان سنتی و مدرن راست، قصد حضور در عرصه بی رقیب سیاسی را دارد، باید به دنبال نام و شعار دیگری باشد، چرا که تمامی اصولی که این جریان با تکیه بر آن به نقد رقیب می پرداخت، توسط خود انان به مسلخ رفت.

و نکته جالب در آن است که همیشه پای یک احمدی نژاد در این به مسلخ رفتن وجود دارد که این بار علی لاریجانی هم ، یک تنه آستین ها را بالا زد و تبر را بر تنه خشکیده جریان اصول گرایی وارد ساخت.

اصول گرایان آن روز که تهمت زدن جلوی چشم ده ها میلیون ایرانی را توجیه کردند، اصول دینی شان مبهم شد. سیاست و فرهنگ  و هنرشان هم که از ابتدا اصول مشخصی نداشت و آخرین نقطه اتکایشان که اقتصاد بود و طبقه محروم و عدالت با رای اعتمادشان به وزیر اختلاس گران، به باد فنا رفت.

در این که وزیر اقتصاد متهم ردیف اول اختلاس اخیر نبود، شکی نیست.اما مجلسی که زورش به رییس دولت نمی رسد و نمی تواند رییس بانک مرکزی را برکنار کند، حالا که در برابر این جماعت از خود متشکر چماق را برداشت و گریه و استیصال وزیری را دید که بعد از سه ماه تازه یادش افتاد پوزش بطلبد، با نطق بی منطق رییس فلسفه خوانش ، دوباره اصول را با رای اعتماد مشروط به مصلحت فروخت و نشان داد که در برابر بزرگترین اختلاس تاریخ ایران و احیانا جهان(با توجه به حجم مبادلات بانکی دیگر کشورها) اصول گرایان مدعی حتی اندازه فلان مسئول بی اصول بلاد فرنگ هم به اصول مدیریتی پایبند نیست.

اگر  اصول گرایان پرمدعا هنوز زبانشان دراز است و این پایان را قبول ندارند، باکی نیست. تفالی به دیوان حافظ بزنند که فرمود: بر او نمرده به فتوای من نماز کنید!


90/8/7
4:42 عصر

وقتی گران می خریم!

بدست روح اله ریاضی در دسته

در کشورهای پیشرفته که معمولا از نفت خدادادی خبری نیست، عمده درآمدهای دولت از مالیات تامین می شود.برداشت من این بود که با اجرای قانون مالیات ارزش افزوده در کشورهای پیشرفته، میزان سایر مالیات ها از جمله مالیات بر درآمد کاهش یافته و حذف می شود. اما به مطلبی از دکتر دانش جعفری برخوردم که خلاف این برداشت بود و در صورتی که دوستان اطلاعاتی در این زمینه دارند بنده را هم در جریان بگذارند.

اما در کنار مالیات روش های دیگری هم برای کسب درآمد توسط دولت وجود دارد که مستقیم نیست.مانند تعرفه و امثال آن.

به نظر می رسد در کشور ما رابطه معنی داری بین سایر درآمدها با مالیات وجود ندارد و به گونه ای شده که دولت در هر جا که بتواند، به بهانه ای مختلف از مردم پول می گیرد.نمونه اش که گویا در گفتگوی ویژه خبری شب جمعه مطرح شده و دکتر حسن سبحانی هم اینجا به ان اشاره کرده، گرفتن حداقل 35 درصد از حق بیمه شخص ثالث توسط دولت از بیمه هاست.(10 درصد وزارت بهداشت، 20 درصد وزارت راه و راهنمایی و رانندگی و 5 درصد صندوق تامین خسارت های بدنی)در مورد خودرو هم در حدود چنین مبلغی ( 5/8 درصد از قیمت هر خودرو را بابت سود بانکی، چهار درصد را بابت مالیات بر ارزش افزوده، 5/2 درصد را بابت هزینه شماره گذاری، 5/7 درصد بابت مسائل مربوط به تامین اجتماعی، دو درصد نیز بابت بیمه و هشت درصد به سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان)گرفته می شود و حتی مخابرات هم برای اینترنت ADSL به همین نحو گران فروشی می کند.اینجا را هم ببینید.

بعید می دانم در کشورهای پیشرفته این چنین بر روی خدمات و کالاها بکشند و پول به جیب دولت برود و در نتیجه بار این گرانی بر دوش مردم قرار بگیرد.چرا که در بازار رقابتی گاهی یک درصد افزایش قیمت بنگاه بزرگی را ورشکست می کند.در مورد اینترنت که مطمئنیم و در مورد خودرو هم اگر اطلاعاتی به دست آوردم ،در اختیار دوستان خواهم گذاشت.


90/8/2
11:55 صبح

دین فروشی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

ماجرای دیه 120 میلیون تومانی، با 90 میلیون تمام شد و این بار هم به مانند بسیاری از دفعات گذشته بار این شعار دادن حضرات بر دوش مردم افتاد.اینکه جوالدوز را هر بار به یک بهانه ای و این بار به اسم دین بر بدن نحیف مردم وارد کنیم و به طور میانگین 200 هزار تومان بر بیمه شخص ثالث بیافزاییم ولی یادمان برود که بیشترین آمار تصادفات جاده ای و مرگ و میر و مجروحیت از آن را داریم؛ که مهمترین عامل اش استاندارد نبودن ماشین ها و جاده هایمان است و همان سوزن نحیف را بر خود ننوازیم و تازه خودروسازان مان طلبکار هم باشند که با این قیمت، خودروهای از رده خارج شده شان در بازار بین المللی را به ما ارزان می فروشند و هنوز هم در آزاد راه ها و بزرگراه های بین شهری مان نقاطی وجود دارد که حداکثر سرعت مجاز در آنها 70 کیلومتر است.

اگر با تدبیر می توانستیم آمار تلفات جاده ای مان را کاهش دهیم، پول کمتری بابت بیمه از مردم مطالبه می کردیم و به تکلیف دینی مان هم بایسته تر عمل می شد.اما افسوس و صد افسوس که کوته نظران را با تدبیر الفتی نیست که نیست.


90/7/29
12:12 عصر

دولت مستعجل 1 (استراتژیک یا عملیاتی)

بدست روح اله ریاضی در دسته

به جای مقدمه: این روزها دولت محمود احمدی نژاد، تنهاترین است. در کنار اصلاح طلبان و منتقدین همیشگی، دوستان و حامیان سابق هم در حمایت از دولت دچار تردید جدی شدند.اگر چه این تردید پیش زمینه های سیاسی دارد، اما نمی توان عدم موفقیت دولت در تحقق شعارهایش را از نظر دور داشت.

گرانی بی سابقه، نرخ بیکاری مجهول، فساد بانکی و غیر بانکی و سردرگمی سیاست های فرهنگی ،همه و همه باعث شده است دنیا به کام دولتمردان تلخ شود و  مصداق همان روایت مشهور قرار بگیرند که حسن هایشان هم در نظر دیگران ، عیب جلوه کند.

شاید امروزه دیگر این ادعا گزاف نباشد که دوست و دشمن برای به پایان رسیدن این دولت لحظه شماری می کنند و حتی مواردی مانند حذف ریاست جمهوری و تغییر نظام اداره کشور، به عنوان یک گزینه محتمل بیان می شود.

صاحب این قلم در نظر دارد با رویکردی علمی به زوایایی بپردازد که نشان می دهد چرا دولت نهم و دهم نتوانست به آنچه ادعا می کرد ، دست یابد و در یک کلام، دولت مستعجل شد.

 

من و شما، وقتی هر روز صبح از خواب بیدار می شویم، اولین سوالی که در ذهن مان نقش می بندد این است که امروز چه کاری بکنیم؟ اگر چه ممکن است همه چیز بر وفق مرادمان نباشد و آنچه ما انجام می دهیم در نظر دیگران جلوه ای نداشته باشد، اما مشخص خواهد بود که آدمی برای گذران زندگی اش نیازمند برنامه ریزی است.

در مباحث مدیریتی، انواع مختلفی از برنامه ها توسط دانشمندان این حوزه بیان شده است و گاه اگر چه در لفظ تفاوت هایی وجود دارد، اما با توجه به معنی وحدت نظرها بیشتر می شود.به صورت کلی ،متداول ترین و پرکاربردترین برنامه ها در هر سازمانی، دو برنامه استراتژیک و عملیاتی هستند.

برنامه های استراتژیک بلند مدت، دارای متغیرهای مداخله گر زیاد و عموما کیفی هستند.در صورتی که برنامه های عملیاتی، کوتاه مدت و با متغیر کم و عموما کمی تر هستند.

می  توان به جرات ادعا کرد که اداره کشور بدون نگاه استراتژیک و برنامه ریزی متناسب با آن، مهمترین پاشنه آشیل دولت اخیر بود.این مساله را دکتر عماد افروغ هم تاکید دارد که رویکرد عملیاتی ریشه در  زمان شهرداری آقای احمدی نژاد داشته است.

یک دولت به مانند هر سازمانی از بخش های مختلف تشکیل شده است.بخش های مختلف یک کارخانه تولیدی اهداف متفاوت و متناقضی دارند.هدف عالی بخش انبار، خرید اجناس به میزانی است که همیشه نیازها در اسرع وقت تامین شود.بخش تولید به تولید بیشتر می اندیشد و کمیت محصول را در نظر دارد در حالی که بخش کنترل کیفی، می خواهد محصولات بهتری تولید کند.بخش فروش ، نمی خواهد کالایی در انبار نهایی باقی بماند و بخش بازاریابی مدام به دنبال مشتری بیشتر است.برای خدمات پس از فروش،ارجاعات و خرابی های کمتر ایده آل می نماید و بخش مالی، تمام هم و غم اش کاهش هزینه هاست.

حال در این کشاکش اهداف؛ وظیفه مدیریت عالی سازمان این است که به نحوی با ایجاد تعامل و تعادل بین این هدف های واحدهای عملیاتی، به اثربخشی سازمان کمک کرده و در جهت رسالت و ماموریتی(mission) که تعریف شده است حرکت کند.که ضرورتی ترین گام ،تدوین استراتژی های لازم برای دستیابی به رسالت سازمانی است.و برای این کار باید برآورد دقیقی از نقاط قوت و ضعف درونی و فرصت ها و تهدیدهای محیطی به دست بیاید و استراتژی ها به نحو مقتضی در دستور کار قرار  گیرند.

اما با آمدن دولت نهم، مهمترین رکن نظام دولتی برای تصمیم گیری استراتژیک؛ یعنی سازمان مدیریت و برنامه ریزی، حذف شد و تصمیم گیری ها با شعار عدالت، به افراد سپرده و در حد استان و شهرستان گرفته شد.اقدامی که سفرهای استانی به آن دامن زد، ایجاد توسعه و عمران در استان ها بدون توجه به نیاز کلی کشور بود.نمونه اش ایجاد آزادراه و اتوبان هایی بود که شاید در اولویت قرار نداشتند و گاهی به صورت جویده جویده و غیر استاندارد(مانند پرند) به افتتاح می رسیدند.

دولت نهم و دهم عطش وصف ناپذیری در دادن شعارهای عملیاتی و اجرایی کردن آن در حداقل زمان ممکن داشت.طرح هایی مانند سهام عدالت، مسکن مهر، تعطیلی پنج شنبه مدارس،کاهش سود بانکی و ... نمونه هایی از این دست هستند.و البته بسیاری طرح دیگر مانند اختصاص یک میلیون به هر نوزاد، دادن هزار متر زمین به هر خانواده و امثال آن هم در هیاهوی عرضه طرح های عملیاتی به شکست انجامیدند.در مورد مهمترین طرح این دولت یعنی هدفمندی یارانه ها ،عطش دولت برای به انجام رساندن آن در حداقل زمان ممکن به وضوح به چشم می خورد.

هنوز هم سیمای ان شاا... ملی، تصاویری از رییس دولت را نشان می دهد که در دیدار با قشر خاصی، دستورهای لحظه ای و بدون در نظر گرفتن سیاست های کلی و جوانب امر صادر می کند که «همین جا به وزیر می گویم این کار را بکنید»، «این قدر پول بدهید» ، «این طرح را اینقدر روزه افتتاح کنید» و ... و حضار از همه جا بی خبر ،ذوق زده کف می زنند.

همچنین بنا بر اعلام نظر دیوان محاسبات و برخی نمایندگان مجلس این دولت بیشترین انحراف را از برنامه های پنج ساله دارد.برنامه هایی که در چهار سال اول اگر چه توجیه می شد که چون توسط دولت قبلی تدوین شده، کارشناسی نیست، اما دولت هیچ وقت اصلاحیه ای از آنها به مجلس نفرستاد و وقتی خود به امر تدوین برنامه پرداخت، نشان داد که میانه خوبی با مشخص شدن برنامه ها و نگاه استراتژیک ندارد ، چرا که قدرت مانور دولتمردان در دادن وعده ها، کم می شود .

خلاصه آنکه، اگر چه رویکرد عملیاتی و انجام طرح های زودبازده، در قدم اول، کام دولت را شیرین کرد و بر محبوبیت اش بین مردم افزود، اما با کاهش قیمت نفت و تلنبار شدن وعده هایی که بی مبنا داده شده بودند و دولت توانایی انجام آنها را نداشت، کم کم پرده برافتاد و دولتی که هنوز هم خودش را پاک ترین دولت می داند، زمینه ساز بزرگترین فساد بانکی تاریخ ایران شد و ادعاهایش حتی به سان طنزهای نود شبی از جشم مردم افتاده و نمی تواند آنها را سرگرم کند.


90/7/26
5:31 عصر

آن متعادلم آرزوست!

بدست روح اله ریاضی در دسته

اگر اخلاق را محکی بدانیم که به وسیله آن خوبی و بدی امور را فارغ از شرعیات و قانون بسنجیم، من با نگاه ایده آلیستی و آرمان گرایانه به اخلاق در زمان فعلی و در کشورمان مخالفم.چرا که با وضع فعلی ما که ساختار مناسبی برای اخلاقی شدن جامعه وجود ندارد، این نگاه ایده آلیستی نه تنها جامعه را اخلاق گرا نمی کند بلکه به جز ظاهری ریاکارانه ،در بطن جامعه اخلاق گریزی رواج پیدا می کند.

شما ببینید به خصوص در چند سال اخیر هر وقت سعی شد مساله ای در جامعه اخلاقی نشان داده شود و جامعه ملزم به رعایت آن شود، نتیجه عکس آن عایدمان شده است.از اخلاق سیاسی و مساله ای مانند چادر می گذرم و دو مثال جدید می زنم.

در روزهای منتهی به بازی ایران با بحرین ،برخی ملی پوشان از رفتار غلط بحرینی ها در بازی با ایران گلایه می کردند که تیم های عربی ضد فوتبال می کنند و خودشان را به زمین می اندازند و.... که نتیجه آن شد که اگر بحرینی ها خودشان را به زمین بیاندازند! ما توپ را بیرون نمی زنیم و بازی جوانمردانه را رعایت نمی کنیم.مشاهده می فرمایید که نگاه ایده آلیستی به اخلاق ناچار ما را به ورطه فکر خوانی، قضاوت و اجرای حکم می رساند.

اما با مصاحبه جناب تیموریان در برنامه نود مشخص شد که وی در ثانیه 35 بازی به دروغ آن ادا و اطوارها را در آورده و اصلا پای بازیکن بحرین به پای او نخورده است.اگر چه ممکن بود داور به قول تیموریان به خاطر حرکت خشن، بازیکن بحرین را اخراج کند ،اما اگر اغراق وی در تصمیم داور و 10 نفره شدن تیم بحرین برای 90 دقیقه و 6 تا گل خوردن که آخریش بدون توجه به بازیکن افتاده بر روی زمین تیم بحرین و بر اساس همان پیشداوری به دست آمد تاثیر داشته باشد چه بر سر اخلاق آرمانگرایانه که هیچ ،همان اخلاق عادی و متعادل و حرفه ای فوتبالی اش می آید که فلان بازیکن غیر اخلاقی فوتبال انگلیس بازی جوانمردانه را رعایت می کند و ما از قبل می گوییم نمی کنیم؟

مثال دوم هم بر می گردد به عرصه تبلیغات در کشور ما که فلان بانک و خودروساز و فروشنده، فروش فوری و قیمت ارزان و تسهیلات ویژه اش را به مناسبت میلاد فلان معصوم به خورد ملت می دهد.تبلیغاتی که معمولا در پس پرده اش یا دروغ است؛ یعنی اصلا شرایط ویژه ای نیست، یا فریب است و یا یک اجباری که طرف ورشکست می شده و نیاز خودش هست تا مردم و... که الکی می چسباند به مناسبت خجسته زادروز و چه و چه.نکته جالبش را چند وقت پیش در خیابان دیدم که یک ساندویچی ، برخی ساندویچ هایش را به مناسبت میلاد امام زمان(عج) با تخفیف بالایی می فروخت.


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >