سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/10/27
2:12 عصر

چرا هنوز «مشکل» داریم؟

بدست روح اله ریاضی در دسته

یکی از مهمترین علت های ناکارآمدی طرح ها و راه کارها و نامه ها و تهدیدهای 7 ماهه اخیر ،به فقدان نگرش سیستمی ارائه دهندگان آنها بر می گردد.تا وقتی ما ارکان حکومت و معترضین و اتفاقات رخ داده را به عنوان یک کل دارای جزییات در نظر نگیریم و از روابط بین آنها و تاثیری که هر کدام بر روی دیگری می گذارد غفلت کنیم،‌همین آش و همین کاسه خواهد بود و ره به سر منزل مقصود که همان از بین رفتن مقطعی مشکل و طرح ریزی برای آینده بهتر و اجتناب از تکرار دوباره این رخدادها باشد ،نخواهیم برد.
البته نگرش سیستمی ما باید با مولفه های فرهنگ و دین و آداب و رسوم ما ایرانیها و نگرشمان نسبت به وقایع اطراف ، تعدیل شود.
به عنوان مثال در روزهای بعد از انتخابات چقدر نامه و توصیه و تهدید و توهین نسبت به رهبری نظام نوشته شد.چرا هیچ کدام از آنها به نتیجه نرسید؟البته که دلایل بسیاری داشته و دارد ولی نباید نوع نگاهی که در این نامه ها به رهبری نظام شد را نادیده گرفت.در بسیاری از این نامه ها رهبری در پشت تمامی خروجی های قوه قضاییه و بسیج و صدا و سیما و شورای نگهبان و ... به گونه ای قرار داده شده بود که گویا همه آنها با اشاره مستقیم ایشان انجام شده بودند.
از طرفی یک عده در ظاهر دلسوز و ان شاا... در باطن هم،‌به گونه ای اتفاقات را تجزیه و تحلیل می کردند که نقش رهبری را در بعضی خطاها نادیده می گرفتند.البته من معتقد به هیچ خطا یا عدم خطایی از ایشان نیستم و باید در یک فرصت معقول و مقتضی به آنها پرداخت ،‌اما نادیده گرفتن نقش شخص اول مملکت در رخدادهای اخیر یک نوعی ساده انگاری بود که نمی شد با آن به وحدت و راه کار دادن رسید.
از آن طرف هم یک عده آنقدر نقش سران معترضین را برجسته نشان می دادند که خودشان هم باورشان شده بود و البته وقایع بعدی آن را نفی کرد.
برای همین برگزاری مناظره و بگیر و ببند و تهدید و حتی 5 راهکار و 7 راهکار و بینهایت راهکار دادن چاره کار نیست.
یک نگرش سیستمی که نقش و هوشیاری و کوتاهی تمامی بخش های دخیل در اتفاقات ناگوار اخیر در آن مشخص شده باشد و اصلاح برخی مولفه ها و تغییر و نظارت بیشتر برای برخی و برنامه ریزی کارا برای اجتناب ار این خطاها ، تنها راه قابل اطمینان برای تغییر نگرش مردم و بازگرداندن روحیه تعامل و محبت در جامعه است.
البته برای پیاده سازی این نوع نگرش نیاز جدی و مبرمی به واقع بینی و فرار از نگرش ایده آل و قهرمان پرور داریم.
بعد التحریر:
و همچنین خرید بلیط و اجبار برخی از افراد برای سفر به یک منطقه تفریحی خوش آب و هوا و به قدر کافی دور تا در فضای ارامی این تجزیه و تحلیل ها صورت بگیرد.


88/10/25
12:21 صبح

مناظره های رو به احساس و بی فایده

بدست روح اله ریاضی در دسته

به نظر می رسد یکی از مهمترین ویژگی های یک مناظره داشتن موضوع و مجری متناسب و کارکشته با آن باشد.
آن چیزی که در این دو مناظره اخیر که سعی شده بود طرفین مباحث انتخابات را در مقابل هم نشانده و از مباحثه و نقد آن دو مردم بیننده به نتیجه ای برسند برداشت می شود این است که قرار نیست در این مناظره ها موضوعی خاص دقیقا شکافته شود و موارد قوت و ضعف نظرات طرفین شناخته و نظری جامع به دست بیاید که راهگشا باشد.
بلکه قرار است طرفین صرفا بر ادعاهای خود تاکید کنند و یک طرف به طور مثال کیهان تصویری شود و یک طرف مدافع مجلس ششم.غالبا هم گفته ها بر روی هوا باشد و یکی بگوید بند فلان ،‌بهمان بود و دیگری هم رد کند و تک و پاتکی بی نتیجه را دنبال کنیم.
اما به نظر می رسد اگر هدف از این مناظره ها آن چه گفتم باشد، نیازمند اولا حضور افراد صاحب نظر و کارکشته در آن موضوع،‌دوم مشخص بودن موضوع برای هر دو طرف به گونه ای که با مدارک و اطلاعات کامل در آن حضور بیابند، سوم آگاهی و آپدیت بودن مجری در آن موضوع ،‌چهارم بحثی چالشی و منطقی و به دور از احساس و ... به منظور دست یابی به نتیجه ای که به درد امروز و فردای جامعه مان بخورد.
که برنامه نود برخی از این فاکتورها را داراست و لذا مناظره های ناب تری را تدارک می بیند.

88/10/22
2:36 عصر

این روزها...

بدست روح اله ریاضی در دسته

این روزها زیاد غصه می خوریم،‌دق می کنیم و نمی میریم!
زیاد انگشت به دهان می مانیم، باورمان نمی شود و باور می کنیم
زیاد طعنه و کنایه می شنویم،‌و کم طعنه می زنیم
کم به وجد می آییم، و دوباره
این روزها زیاد غصه می خوریم....
می گردیم و می گردند و نمی رسیم به آنچه جویای آن هستیم؛ «آرامش»
می دانم که فقط در یاد اوست که آرامش دست یافتنی است.
می دانم که دلهایمان را زنگار گرفته و کشف نقاط سفیدش ،نیازمند مجاهدتی طاقت فرساست.
اما امسال ،‌دوباره که محرم شد و ذکر«حسین» بر لبم نشست و با آن ندیده ی در دل نشسته مانوس شدم، احساس کردم گمشده ی خویش را لحظه ای در آغوش گرفته ام.
لحظه ای ناب که حوادث عاشورا و بعدش ،‌آن را برایم به  رویایی در شبی دلپذیر تقلیل داد.
رهبر گرانقدر! ،مراجع و علمای بزرگوار!‌، سخنرانان و مداحان گرامی!، ‌آقایان سیاسی و فرهنگی و...! ،گرداننگان سایت ها و روزنامه های داخلی و خارجی! ،دوستان و اساتید گرانقدری که با هم سخن گفته ایم و ایمیل فرستادیم و به وبلاگ هم سر زدیم.
تو را به خدا یک چیزی بگویید،‌کاری بکنید و متنی بنویسید که هیجان زده و متعجب و غمگین و دلواپسمان نکند.
اگر هم نمی توانید آرامش بدهید، آرامشمان را نگیرید.
این تیرها، بدجوری تکه تکه ی وجودمان را می آزارد.تنها در سایه ی آرامش است که می توان با فراغ بال از تن به درشان کرد و منتظر تیرهای عمیق تر و سمی تر ماند.
الابذکر الله تطمئن القلوب


88/10/20
10:20 عصر

حماسه بیستم دی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

اعلام نام سعید مرتضوی را موفقیت کوچکی نباید دانست.آنقدر بزرگ است که می شود پیشنهاد داد روز بیستم دی ماه را به عنوان یک روز تاریخی در تقویم های غیر رسمی ثبت کنند.روزی که بالاخره یزرگان نظام به همان نتیجه ای رسیدند که اگر چه از نگاهی اسلامی است ولی از نگاه دیگر در بسیاری از کشورهای پیشرفته اجرا می شود.یک اصل ساده عقلانی و مدیریتی که هر مسوولیتی ،‌با پاسخگویی همراه است.
در حالی که در فلان کشور لاییک ، هنگامی که به طور نمونه هواپیمایی سقوط می کند ، فلان مسوول مربوطه به جهت اقناع افکار عمومی و نشان دادن اهمیت این موضوع برای دولتمردان، از سمت خود استعفای نمادین می دهد؛ در حالی که ممکن است حتی به صورت غیر مستقیم هم در  حادثه نقشی نداشته باشد ، در کشور ما مسوول مربوطه این مساله را امری طبیعی می نامد!
از طرفی هر موقع خطایی رخ می دهد و علنی می شود نه تنها افراد مرتبط بازخواست نمی شوند که حمایت های بی دلیل و همه جانبه ای از آنها صورت می گیرد تا آنجا که می شود از زبان مسوولین امر گفت:«فرد خطاکار نه تنها کار بدی نکرده که عین مسوولیت انسانی و اسلامی و قانونی اش را انجام داده!»
برای همین حداقل در 15 سال گذشته این برای اولین بار است که در چنین سطحی ،‌جنبشی مردمی توانست حاکمیت را به پاسخ گویی و رویه ای اقناعی بکشاند و آقایان مجبور شوند امثال سعید مرتضوی را که به تمامی ارکان حاکمیت وصله خورده ، قربانی کنند.
اگرچه ممکن است این صرفا نمایش نامه ای باشد که نتیجه اش اعلام حکم برائت دادستان سابق تهران شود ،ولی همین یک گام را هم باید به فال نیک گرفت و البته بسیار زیاد به آن دل نبست و به دنبال حرکت های بعدی و پاسخگویی واقعی و نه شعاری و نمایشی بود.
از طرفی با توجه به گفتگوهایی که با برخی افراد اهل فن داشتم ،‌معتقدم اگر نظام ما در همین مساله تقلب در انتخابات هم همین رویه را در نظر می گرفت ،‌امروز وضعیت به گونه ای نمی شد که همه نگران شوند.
تجربه زندگی در ایران و قانون احتمالات بیان می کنند که نمی شود انتخاباتی با چنین حجم، فاقد حتی یک مورد تقلب و یا تخلف باشد.برای همین می شد در برابر ادعای تقلب ،نظام خود به عنوان مدعی وارد شود و در این هنگامه برخی تخلف کنندگان واقعی و یا نمادین را در نگاه ملت معرفی کند و فلان حوزه و فرماندار و یا در حد نهایی وزیر کشور دولت را مجبور به استعفا و یا پاسخگویی کند.و بعد هم با ارائه تعدادی ارای باطله به گونه ای که نتایج انتخابات بدون تغییر بماند ،مدیریت افکار عمومی را از دست معترضان در بیاورد.اما در عمل دقیقا معکوس آن عمل شد و تمام نظام به صحنه آمد و ادعا شد که حتی یک رای هم جابجا نشده.
ادعایی که هیچ وقت اثبات نخواهد شد و فقط موجب آن شد که اعتراض و عدم اقناع نسبت به نتایج انتخابات ،تبدیل به اعتراض و عدم اقناع نسبت به حاکمیت شود که هنوز که هنوز است هزینه های بسیاری را بر نظام تحمیل کرده است.

88/10/20
1:8 عصر

ادعای محال که محال است

بدست روح اله ریاضی در دسته

یک سری ادعاها آنقدر بزرگ هستند که نمی شود به سیاق«فرض محال که محال
نیست» آنها را مطرح کرد و هیچ دلیلی برایشان بیان نکرد.تازه با تکبیر و
مرگ بر فلانی های ملت که مواجه شد دو تا دیگر هم رویش گذاشت.
آقای علم الهدی امام جمعه مشهد که در راهپیمایی عاشوراییان در تهران
سخنرانی می کرد ،مواردی را مطرح کرد که در نوع خودش بی نظیر بود.از جمله:
«متولیان نظام و مسئولان وظیفه دارند که اقتدار نظام را در عرصه‌های بین
المللی حفظ کنند چرا که ما نظام مقتدری داریم که در روی کره زمین
مقتدرترین نظام است و به همه تجهیزات و امکانات و توانمندی‌های نظامی و
انتظامی مجهز است و میلیون‌ها انسان پشتیبان این نظام هستند.»
البته که همه ما دوستدار آن هستیم که ادعاهایی از این دست عین حقیقت باشند
و آنقدر دلیل متقن و نامتقن برایشان وجود داشته باشد که نیازی به ابراز
شورانگیز و تایید شورانگیز ملت نباشد و گفته شود:«چیزی که عیان است چه
حاجت به بیان است!»
اما واقعیتی که برخی افراد به آن اشاره می کنند آن است که جایگاه امروز
کشور ما در معادلات جهانی و حتی با توجه به قابلیت های موجود،‌نه تنها
ایده آل و در اوج نیست که در بسیاری موارد با حد مطلوب هم فاصله معنی داری
دارد.
حالا اگر همه مولفه ها را در بهترین حالت بدانیم چگونه می توان تصور کرد که نتیجه حاصل از آنها این گونه شده است؟
به راستی سند چشم انداز و اصل 44 را برای چه می خواهیم اجرا کنیم وقتی در چنین نقطه رشک برانگیزی قرار داریم؟
به راستی این آمارهای طلاق و فساد بالایی که رسما اعلام می شود مربوط به کدام نقطه جهان است؟
به راستی آنچه در اقتصاد ما در جریان است اسلامی است و احیانا مراجع معظم
تقلید برخی وام های بانک های حکومت اسلامی را مشروع می دانند؟
به راستی آمارهای مبارزه با فساد اداری ما با تکیه بر آمارهای داخلی و نه خارجی در چه جایگاهی قرار دارد؟
به راستی سیمای ملی ما ،توانسته شاخص های دینی و انسانی و عقلایی را در حد مطلوبی پیاده سازد؟
و به راستی اگر همه چیز بر وفق مراد است این همه تکاپو برای چیست؟
و به راستی...
حوصله ام سر رفت از این همه «به راستی» ها که ردیف می شوند و نتیجه ای عایدمان نمی کنند.
انگار قرار است هنوز هم در بر پاشنه شور و احساس و غیرت نه چندان دینی بگردد.
اگرچه من نظر دیگری دارم که به آن خواهم پرداخت.

88/10/15
10:20 عصر

آدم معتقد!

بدست روح اله ریاضی در دسته

"برای آدم معتقد سوالی وجود ندارد،
برای آدم شکاک جوابی یافت نمی شود."
تالمود

88/10/10
3:18 عصر

بدون شرح!

بدست روح اله ریاضی در دسته


راهپیمایی دیروز عاشوراییان در اراک

88/10/10
10:29 صبح

آدم غیر منطقی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

«افراد منطقی سعی می کنند خود را با محیط وفق دهند
و افراد غیر منطقی در تلاشند که محیط را با خود هماهنگ سازند
بنابراین پیشرفت و ترقی نتیجه سعی و تلاش افراد غیرمنطقی است.»
جرج برنارد شاو

88/10/8
8:19 عصر

گازهای سمی اطراف عاشورا

بدست روح اله ریاضی در دسته

حوادث پس از انتخابات اخیر که آخرینشان مربوط به اتفاقات عاشورا و تاسوعاست، صرفا یک معلول هستند؛ معلول جبری علت هایی که همین طور بی محابا در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ما وجود دارند و متاسفانه دیده نمی شوند.

هوای امروز تهران ما پر است از گازهای سمی  و خطرناک که ما چون اثر ملموس و نزدیکی از آنها حس نمی کنیم بی توجه به آنها هستیم.اما همین که این گازهای خطرناک در جایی متراکم شدند و خفگی و مسمومیت و عوارض شدید به بار آوردند ، یک عده به فکر توصیه و نصیحت و گروهی به فکر حل ناقص معلول می افتند.

در حقیقت انتخابات اخیر موجب شد که این فکرها و عقیده ها و روش های مسموم متراکم شوند و عده ای به صرافت افتادند و البته بودند کسانی که به علت استفاده از ماسکی که عمر مفید کوتاهی دارد، نمی اندیشند و به انکار مسمومیت مشغولند.و مدام بلند تر فریاد می زنندکه:«هان! شهر در امان و امان است»

این علت های سرگردان را می توان در انقلاب 57 هم جستجو کرد و حتی دامنه جستجو را به چند صده اخیر نیز کشاند.
اندیشه ها و روشهای که با بد سوختنشان و اشتباه به کار گرفتنشان مدام به تولید گازهای سمی پرداختند و متاسفانه در زمان وقوع، چاره ای برای آنها اندیشیده نشد.

انقلاب 57 در اغلب مردم حرکتی احساسی بود تا عاقلانه.اندیشمندان و متفکران اصلی انقلاب چون شهیدان مطهری و بهشتی و... در همان سالها به این نکته اذعان کردند و بنا داشتند این حرکت احساسی را به سمت عقلانیت و سیستم و اندیشه های والای اسلام هدایت کنند.

مجموعه حوادث اما سرنوشت دیگری را رقم زد، آن چنان که امروز می بایست ادعایی تلخ را مطرح کرد و آن اینکه اگر در برخی امور نسبت به گذشته پس رفت نکرده باشیم، پیشرفت که قطعا نکردیم.
برخی متفکران و اندیشمندان ترور شدند،گروهی به مرگ طبیعی مردند و یا به دلایلی به حصر و زندان و تبعید و یا ترک کشور کشیده شدند.
برخی دیگر بر حسب ضرورت و یا جذابیت به حوزه اجرا وارد شدند.
اندیشه و آرمان های والا خاک خورد.
یک بار به دلیل کمین کردن دشمن
یک بار در قالب خاص بودن شرایط
و بار دیگر به خاطر برخی نتایج کوتاه مدت و شیرین
فکر و اقدامی جدی در برابر این گازهای سمی صورت نگرفت.گذشت و گذشت و گذشت تا به انتخابات اخیر رسید.
گازها متراکم شدند و عوارض بیماری خودش را نشان داد.

حالا همان هایی که طی این سی سال کوتاهی کردند و نمی خواهند اگر تقصیری به گردن نمی گیرند ، لا اقل عذرخواهی کنند و جبران مافات، می خواهند با همان استدلال ها و روشهای قدیمی فعلا سوراخ در رویی برای این گازها پیدا کنند و در آرامشی کاذب فرو روند.
نسل جدید روشهای قدیمی را نمی پذیرد و روز به روز بر تعداد روگردانان از این روشها افزوده می شود.
قبلا دست گاه های نمایشگر میزان آلودگی هوا در دست خود آقایان بود.هرگاه صلاح می دانستند، اعداد را جابجا می کردند و در گوش هم پچ پچ می کردند که :«هر حقیقتی را که نباید گفت!»
تصور ذهن کوچک خودشان را به جامعه تلقین می کردند غافل از اینکه اگر دستگاه می گوید هوا تمیز است پس چرا من دارم خفه می شوم!

امروز آنقدر وسایل سنجش آلودگی زیاد شده و متاسفانه به اطمینان و باور برخی مردم به متولیان تعیین آلودگی هوا خدشه وارد شده که نمی شود و نمی شود و نمی شود آنچه برخی می خواهند با زور بشود!

تا به امروز به جز اندکی از افراد و آن هم در برخی گفته و نوشته ها، همه به دنبال رفع و رجوع کردن چهره معلول هستند در حالی که تنها راه جواب دهنده در بلند مدت یکی است و آن هم:
"اصلاح علت است!"


دیدگاه
88/10/2
10:33 صبح

در مورد حوادث اخیر شهر قم

بدست روح اله ریاضی در دسته

متاسفانه حوادثی که طی روزهای اخیر در شهر قم که در ظاهر باید به دلیل حضور حوزه علمیه جهانی اش (به ادعای خود روحانیون )مذهبی ترین شهر کشور باشد ،رخ داد که زنگ خطری جدی برای کسانی بود که چشم خود را بر حقیقت بسته و مدام از ان شاا... خیر بودن ماوقع سخن می رانند.
از یک طرف سر داده شدن شعارهای ساختار شکن و هتک حرمت حرم شریف با ورود زنان بدحجاب و از طرف دیگر حمله به دفتر مراجع و هتک حرمت آنان و مانع تراشی برای بزرگداشت آیت الله العظمی.
اگر چه من با سر دادن شعارهای ساختار شکن مخالفم ولی بارها در راهپیمایی های اخیر ،برادران در ظاهر ارزشی را دیدم که به گونه های مختلف مشغول تحریک جمعیت سبز پوش بودند تا از آنها شعار ساختار شکن بگیرند و آن را پیراهن عثمان کنند.
که در نقد شعار ساختار شکن می بایست به این موضوع توجه کرد.
همچنین وقتی چه تشییع شونده و چه برخی از تشییع کنندگان در سالیان و ماه های اخیر با حجم گستره ای از محدودیت و سرکوب مواجه بودند ،طبیعی می نماید که در چنین فرصتی برخی به عقده گشایی بپردازند و حد و حدود را رعایت نکنند.
اما برادران در ظاهر ارزشی که خود منتقد این تندروی ها هستند چرا به سیاق موشک جواب موشک حرکت می کنند و متاسفانه بنابر اخباری توسط برخی نهادهای خاص هم هدایت و تحریک می شوند.
اما تاسف بارترین قسمت ماجرا بزرگنمایی و هتک حرمت دانستن ورود تعدادی خانم بدحجاب به حرم مطهر هست.
تا جایی که یکی از دوستانم می گفت که این هتک حرمت حتی زمان پهلوی هم سابقه نداشته.
و البته آمارهای رسمی ای وجود دارد که بیانگر مقام اول بودن شهر قم در اموری چون ازدواج موقت(که اگر چه حرام نیست ولی اغلب آقایان علما آن را در شرایط فعلی جایز نمی دانند)و... است و معلوم نیست که چگونه ورود چند زن بد حجاب در یک روز و در شرایط خاص تاسف بارتر از آمارهایی شده که بیانگر معصیت های بزرگی در شهر حضرت معصومه(س) است.
البته که چشم ظاهر بین دنیا طلب این هتک حرمت ها را نخواهد دید.