سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/10/24
4:54 عصر

دزدی در روز روشن!

بدست روح اله ریاضی در دسته

تا آنجا که من می دانم این مسئله آلودگی هوای تهران که حرف و حدیثش همه جا را فراگرفته تقریبا در آذر و دی هر سال رخ می دهد.

اما یک دفعه امسال پلیس عزیز که چند وقتی است خودش را وارد هر حوزه ای می کند، در حالی که تقریبا دولت و شهرداری به  راه حل مشخصی نرسیده اند تصمیم می گیرد که به تنهایی با این مسئله برخورد کند و طرح جریمه خودروهای فاقد معاینه فنی و طرح ترافیک را در پیش گیرد.

بنا به گفته خودشان تا به حال بالغ بر 87 هزار خودرو به دلیل نداشتن طرح ترافیک و معاینه فنی و بیمه جریمه شدند.حالا اگر میانگین 15000تومان را در نظر بگیرید به رقمی میلیاردی می رسید که احتمالا حالا حالاها نصیب آقایان می شود.

چرا که بنا به گفته خودشان 1900000خوردو بدون معاینه فنی در تهران داریم و ظرفیت مراکز معاینه فنی هم روزانه 10000خودرو است که 190 روزی طول می کشد تا تمامی خودروهای پایتخت معاینه فنی شوند.و البته خبر معاینه فنی موتورها هم به گوش می رسد.

یاد حرف رییس نیروی انتظامی افتادم که 91 درصد تخلفات را مربوط به پرسنل بالای 10 سال خدمتش می دانست.و من مانده ام که از ایشان بپرسم این دزدی در روز روشن را همان پرسنل بالای ده سالشان طرح ریزی کردند یا نه؟

خبرهایی که به آنها استناد کردم در زیر آمده است:

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=23082

http://tabnak.ir/pages/?cid=32487


87/10/5
1:6 عصر

زلزله در تهران

بدست روح اله ریاضی در دسته

می گویند قرار بود در تهران زلزله بیاید.آن هم نه یکی دوتا، بلکه شش تا و بالاتر.تازه بعدش هم به احتمال زیاد دماوند فوران می کند و آنهایی که جان سالم به در برده اند را جزغاله می فرماید.حالا هم می گویند که فعلا خطر رفع شده ولی هنوز چسبیده.

یاد چند سال قبل میفتم که ملت چند شب را در پارک سر کردند و می گفتند که مرکز تهران امن تر است و بعضی پولدارها مثل وقتی که دو تا ماشین پلاک زوج و فرد برای رهایی از طرح خریدند آمده اند و مرکز شهر خانه خریدند برای روز مبادا.

اما نکته جالبش اینه که با این همه جلز و ولز مطبوعات و رسانه ها مردم انگار تا اتفاقی نیفتد خیلی برایش نگران نمی شوند.یک جورهایی آنقدر حرف و حدیث پر است و از طرفی لبه پرتگاه مرگ هستیم که دیگر استرس زلزله شش تایی و حواشی اش را نداریم.

مثل راننده ای که بعد از دیدن یک تصادف دهشتناک دوباره پایش را روی پدال گاز می فشرد و مرغ همسایه را غاز می پندارد.

فعلا نان شب از همه چیز واجب تر است.وقتی با شکم سیر خوابیدیم، فردایش به این فکر خواهیم کرد که خدا را شکر دیشب زیر آوار نماندیم،البته اگر یادمان مانده باشد.