خدایا
به مسئولان دلسوزی که برای سیل پاکستان بغض می کنند و برای کوهنورد آمریکایی دل می سوزانند و رافت به خرج می دهند،یادآور شو که زندانیان بسیاری در زندان های کشور زندانی اند که شاید خطایشان از آن کوهنورد و سیل زده پاکستانی کمتر باشد و مهمتر از آن ، هم وطن آنانند.
اللهم فک کل اسیر
4:33 عصر
دعای عید فطر!
بدست روح اله ریاضی در دسته
4:11 عصر
سوالهای مهمان
بدست روح اله ریاضی در دسته
وقتی مهمانی تمام می شود،با آواری از سوال های پاسخ نگرفته رها می شوی
که آیا دوباره به این مهمانی دعوت خواهم شد؟
آیا با این وضع ندار من،کسی مرا دعوت خواهد کرد؟
آیا ره توشه این مهمانی کفاف بقیه سالم را می دهد؟
و
آیا من مهمان خوبی بودم؟
خداحافظ ای ماهی که در تو آرزوهایمان به ما نردیک شد.
7:33 عصر
ثواب گفتار
بدست روح اله ریاضی در دسته
آخر ابوحمزه یه دعایی امام سجاد می کند:«واجعل ثواب مجلسی و ثواب منطقی و ثواب دعائی رضاک»
بعضی وقت ها از خودم می پرسم که چقدر مجالس و گفتار ما درست است .حالا برسد به اینکه پاداشی هم داشته باشد و برای رضای او باشد.
2:0 عصر
کشور پرونده های ناتمام
بدست روح اله ریاضی در دسته
عصر ایرانی ها کار جالبی انجام دادند.و در مورد تعدادی از پرونده های به حال خود رها شده سوال کرده اند.
راستی ماجراهای :
دزدی مجسمه ها ؟
خیابان فاطمی و ان حرف و حدیث ها؟
شهرام امیری؟
یک میلیارد و پنجاه میلیارد اهدایی آمریکا؟
بررسی مدارک تحصیلی همه مسوولان؟
حمله به کوی دانشگاه؟
و ...
چی شد؟
10:38 صبح
زندان امیرالمونین(سلام بر او)
بدست روح اله ریاضی در دسته
این روزها که متاسفانه همه به دنبال شناسایی طلحه و زبیر و معاویه و عمروعاص رفته اند،و احیانا خود را مصداق عینی علوی منشی می دانند ،بد نیست نگاهی به روش علوی در برخورد با زندانیان بیاندازیم،تا برای اهل بصیرت مقدمه ای برای تامل باشد.اصل مطلب را اینجا ببینید.
حقوق زندانیان
حضرت دستور میداد که با
تعهد اولیاء زندانیان، آنها را روزهای جمعه آزاد کنند تا در مراسم نماز
جمعه حاضر شوند.(جامع احادیث الشیعه، ج6، ص68) حضرت در نامه به رفاعه
دربارهی ابن هرمه که زندانی بود، نوشتند که هر کس برای او خوردنی یا
پوشیدنی یا لوازم دیگر میآورد، در اختیار او بگذار(دعائم الاسلام، ج2،
ص532)، حبسهای موقّت بیش از یک هفته به طول نمیانجامید و در پایان
هفته، اگر فردی استحقاق اجرای حد داشت، حد دربارهی او اجرا میشد، و الا
آزاد میشد(مستدرک، ج18، ص36)
زندانی متهمّان
یکی از تفاوتهای زندان امیر المؤمنین با زندانهای
دیگر این است که در این زندان" مجرمان"، کیفر و عقوبت خود را تحمّل
میکنند، یعنی کسانی که جرمشان به اثبات رسیده است، ولی حضرت اجازهی
زندانی کردن "افراد متهم" را نمیداد. تنها استثنائی که در این باره وجود
داشت، فردی است که متهم به جنایت آدم کشی و قتل باشد، که او را تا روشن شدن
مسأله، حبس میکنند، دستور حضرت این بود که: لاحبس فی تهمة الّا فی دم(مستدرک،
ج17، ص403) و چون زندانی بودن نوعی کیفر و مجازات است لذا تا جرمی به
اثبات نرسیده باشد، نمیتوان کسی را مجازات کرد، تعبیر فقها، مانند شیخ
طوسی این است: ان الحبس عذاب.(مبسوط، ج8، ص91)
زندانیان سیاسی
در
دولت علوی، زندانی سیاسی، دیده نمیشود، این بدان معنا نیست که در حکومت
حضرت، کسی مرتکب جرم سیاسی علیه حکومت نمیشد، بلکه به عکس، در آن دوره به
دلیل فتنه خوارج، شورش طلحه و زبیر، و شرارتهای معاویه، اوضاع جامعه از
نظر سیاسی بسیار ملتهب بود، به خصوص که چون خوارج و اصحاب جمل، از میان
یاران حضرت انشعاب پیدا کردند و با تبلیغات گمراهکنندهی ضدِ حضرت، عضو
گیری میکردند، ارتکاب جرائم علیه حکومت فراوان اتفاق میافتاد، این
گروهها، پس از شورش مسلحانه، با مقابلهی حضرت و جنگ رو به رو شدند، ولی
قبل از آن، زندانی نداشتند در حالی که برخی از آنها به حضرت دشنام
میدادند، برخی دیگر به نشر اکاذیب و تشویش اذهان میپرداختند، برخی هم
تجمعات علیه حکومت تشکیل میدادند و....
شگفت آور است که در آن شرائط
حادّ امنیتی و سیاسی، حتی نام "چند نفر" که زندانی شده باشند، دیده
نمیشود! در حالی که مخالفان، افراد سرشناسی بودند و حبس آنها در تاریخ
ثبت میشد، و شگفت آورتر آنکه در همان اوضاع، افراد متعددی از مسئولان
دولتی به دلیل تخلفات خود، در زندان بودند!
کثیر حضرمی، میگوید در
مسجد کوفه، گروهی علیه امیرالمؤمنین صحبت میکردند و یکی از آنها قسم خورد
که حضرت را خواهد کشت، من او را گرفتم وخدمت حضرت آوردم، حضرت فرمود:
آزادش کن! توقعداری که قبل از اقدام به قتل، او را بکشم! گفتم: به شما
اهانت میکرد! فرمود: تو هم به او اهانت کن یا رهایش کن.(مبسوط سرخسی،
ج10، ص125)
حکومتها معمولاً، مخالفان را پیش از اقدام علیه حکومت
دستگیر میکنند، تا فرصت اقدامات ضد حکومتی را از آنان بگیرند، ولی
امیرالمؤمنین شیوهی دیگری داشت، مثلاً خرّیت بن راشد، سر به عصیان برداشت و
خروج کرد، برخی اصحاب اصرار داشتند که حضرت او را دستگیر کند و حتی در این
باره به حضرت اعتراض کردند، ولی پاسخ حضرت این بود که تا جنایتی اتفاق
نیفتاده نمیتوان کسی را زندانی کرد، و الّا باید زندان را از متهمان پر
کنیم: انا لو فعلنا هذا لکل من نتهمّه من الناس ملأنا السجون منهم (الغارات،
ج1، ص335)
سیرهی امیرالمؤمنین چنان بود که در جریان جنگ جمل، اسیران
را به پشت میدان جنگ فرستاد و آنها را که دست به شورش مسلحانه زده بودند،
زندانی کرد، ولی با پایان جنگ، آنها را آزاد کرد، لذا فقها دربارهی همین
مجرمان هم فتوی دادهاند که زندانی شدن آنها در مدّت جنگ و برای آن است
که به دشمن نپیوندند، ولی پس از آن آزاد میشوند.(شهید، الدروس، ج2،
ص43)
شکنجه برای گرفتن اعتراف
در زندان امیرالمؤمنین، شکنجه وجود نداشت
به این معنی که زندانی برای اقرار کردن تحت فشار قرار نمیگرفت و حضرت
دستور داده بود اگر کوچکترین تهدیدی نسبت به افراد زندانی وجود داشته
باشد، اعترافات آنها قابل استناد نبوده، و نمیتوان آنها را مجازات کرد،
دستور حضرت چنین بود "من أقرّ عند تجرید او تخویف او حبس او تهدیدفلا حد
علیه"(کافی، ج7، ص260) در فرمانی حضرت اقرار در 4 مورد را بیاثر
شمردند: "اقرار کسی که لباس از تنش برون میآورند و به او اهانت
میکنند، اقرار کسی که در حال ترساندن اعتراف میکند، اقرار کسی که در
زندان محبوس است، اقرار کسی که تهدید شده است". دستور دیگری نیز از
حضرت وجود دارد که فرمودند اگر فرد متهم به سرقت در اثر ترساندن از کتک،
ویا در بند کشیده شدن و یا زندانی کردن، و یا شدت عمل، اقرار کند، دستش
قطع نمیشود، مگر آنکه بدون زور و فشار اقرار کند. (الوافی، ج15، ص412)
10:40 عصر
برتر از هزار ماه
بدست روح اله ریاضی در دسته
دیده اید از برخی آدم ها می پرسند: اگر فرصتی دوباره برایتان مهیا شود،دوباره همین مسیر را خواهید رفت؟
جواب اکثر افراد یا آرزوی مسیرهای دیگر است و یا تغییراتی جزیی و کلی در مسیری که پیموده اند.
دنیای افکار ما پر است از «ای کاش» ها و «اگر این کار می کردم» و «اگر این جوری می شد...»و ....
اما چرا ما گاهی با علم به اینکه این مسیری که می رویم مطلوبمان نیست و یا آخرش ناخوشایند است،دوباره بر حرکت در آن مسیر اصرار داریم؟
ما انسان ها معمولا توانایی و اراده تغییر مسیرمان کم است.و اصلا برای تغییر مسیر و شروع دوباره باید ابتدا بازبینی و پاک کردن بدی های گذشته اتفاق بیافتد ،تا اراده ای شکل بگیرد و جرکتی به وقوع بپیوندد.
شاید یکی از وجوهی که شب قدر را برتر از هزار ماه دانسته اند در این نهفته باشد،که می تواند یک شروع باشد.یکی فرمان وجود انسان را می گیرد و با درخواست خود او به سمت دیگر می پیچاند.حالا رانندگی در مسیر جدید به اراده و پشتکار من و شما بستگی دارد و کمک او.
اما اینکه خودش صدا می زند: کیه که بیاید تا حاجتش را بدهم،تا ببخشمش و گذشته اش را پاک کنم،همه گویای آن است که از آن طرف ،او از هیچ چیزی کم نگذاشته.
اگر من و شما بعد از شب قدر ،روزمان به همان گونه قبل سر شود،مشکل از خودمان بوده.
التماس دعا
(برداشتی آزاد از سخنان برخی بزرگان در مورد شب قدر)
6:36 عصر
تکراری تامل برانگیز!
بدست روح اله ریاضی در دسته
اعتقاد شیعه به دولت کریمه و
اشتیاق شیعیان برای هر چه زودتر رسیدن به آن، زمینه ساز بهره برداریهای
سیاسی از این عقیده، در جهت تحکیم وتأیید برخی حکومتها بوده است. مثلاً در
دوره صفویه که پیروان مکتب اهل بیت، از به قدرت رسیدن سلاطین هم عقیده
خود، به وجد آمده بودند و از رفع مزاحمتهای حاکمان مخالف، احساس غرور
میکردند، و فضای فرهنگی جامعه نیز برای پذیرش ادّعاهای مختلف درباره نزدیک
شدن عهد مهدوی، کاملاً آماده بود، "شعار اتصال و ارتباط دولت صفوی با
دولت کریمه" همه جا را پر کرده بود.
از یک سو عده ای"دعا"
میکردند که این دولت، به دولت امام زمان متّصل شود. مثل علامه مجلسی
که شاه سلطان حسین صفوی را برپاکننده عدالت و احسان توصیف میکنند و سپس در
حق او دعا میکند که: شدّ اطناب دولته باوتاد ظهور دولة خاتم الاوصیاء (رساله
ترجمه قصیده دعبل خزاعی) چه این که مجلسی اول هم میگوید: امید است این
دولت ابد پیوند متصل به ظهور حضرت صاحب الامر شود(لوامع صاحبقرانی،
ج3، ص513) اندیشهای که در پشت سر این دعا و اظهار امید، وجود دارد این است
که آنان، دولت امثال شاه سلطان حسین را بهترین دولت در عصر غیبت
میدانستند و احتمال نمیدادند که تا قبل از ظهور، امکان دستیابی به حکومتی
عادلتر وجود داشته باشد!، لذا گمان میکردند که اگر به این دولت آسیبی
وارد شود، جبران ناپذیر خواهد بود.
از سوی دیگر در ادبیات نثر و نظم
عامیانه، دولت صفوی با دولت مهدوی قرینه سازی میشد و همان قداست و ابهت،
در آیینه این دیده میشود، بلکه ادعا میشد که صفویه، زمینه ظهور را فراهم
میکنند، عبدی بیک شیرازی، در دعا برای شاه طهماسب میگوید:
چو کردی
در جهان صاحب قرانش بفرما نصرت صاحب زمانش
به عهد این، بر آور رایت آن
بده در دولت این، دولت آن
این شاعر، تخیلات خود را تا آنجا پیش
میبرد که در آرزوهایش میپروراند: شاه فرمانده سپاهیان امام زمان باشد و
پرچم فتح در دست او قرار گیرد:
هست امیدم که بود در جهان پیشرو لشکر صاحب زمان
غزل سرای مشهور، صائب
تبریزی هم، برای شاه عباس دوم، همان آرزوهای مهدوی را دارد که حکومت عالم
گیر شود:
ناف عالم را به نام او بریده است آسمان مکه را تسخیرخواهد
کرد آن عالم مدار
و از سوی سوم غیب گوییها آغاز گردید، وآنها که
به رمالی و جادوگری و یا ذکر و ورد شهره بودند، به میدان آمدند و اعلام
کردند که این دولت به دولت امام زمان متصل میشود.وعوام که سخنان این جماعت
را وحی منزل میپنداشتند، همه باور کرده بودند که کار دنیا به پایان رسیده
و دولت صفوی، همه زمینههای ظهور را فراهم میکند و شرایط برای آمدن آقا،
آماده شده است. مردم میگفتند این مطلب را شاه نعمتالله ولیّ پیشگویی کرده است و پیشگویی او رد خور ندارد، غافل از
آن که گذشت زمان پوچ بودن این ادعاها را روشن میکند و نسلهای آینده بر
فکر خام آنها ریشخند خواهند زد، چه این که چندی گذشت و صفویه منقرض شدند و
از ظهور امام زمان خبری نشد! و آنگاه علمایی ماننده مؤلف "محافل المؤمنین"
گفتند که افشاریه وزندیه آمدند و آن پیشگویی هارا ابطال کردند!
مؤلف
تاریخ نگارستان (م975) پس از آن که آیه "و لقد کتبنا فی الزبور" را
بر دولت صفوی منطبق ساخته، اضافه میکند که ارباب بصیرت در ضمیر خود
یافتهاند که این دولت، به ظهور امام زمان متصل میشود: "در ضمایر انجم
نظائر ارباب بصائر، اقتران این سلطنت کبری، به عطیه ظهور حضرت مذکور"
(ص358) ولی آنچه که در این میان تأسف بارتر بود، تلاشی بود که از سوی برخی
علما صورت میگرفت، و با تطبیق دادن برخی از روایات بر دولت صفوی، برای این
پندارهای عوام، "سند" ارائه میکردند.
چه این که رساله رجعت علامه
مجلسی به همین منظور تألیف گردید، وی ابتدا دعا برای "خلود این دولت"
را برشیعیان لازم میشمارد و سپس به نقل دو حدیث میپردازد که به بشارت "اتصال
این دولت به دولت قائم آل محمد" دلالت دارد، یکی حدیثی که میگوید
گروهی از مشرق قیام میکنند تا مردم را به دین حق در آورند و پادشاهی در
آنها استمرار دارد تا امام زمان بیاید. مجلسی پس از بیان این حدیث طولانی،
میگوید: "بر صاحبان بصیرت ظاهر است که از جانب مشرق کسی که طلب دین حق
نموده و مردم رابه دین دعوت کرد و پادشاهی یافت به غیر سلسله صفویه
"خلدالله ملکهم" نبود و در این حدیث شریف، جمیع شیعیان را خصوصاً انصار و
اعوانِ این دولت ابد توأمان را بشارت هاست" (ص8)
آن روزها دولت
مردان صفوی از شنیدن این سخنان به وجد و شعف میآ مدند، ولی امروز متدینان
با بصیرت از خواندن این حرفها چه احساسی دارند؟ روشن است که ما با بهره
گیری از این شیوهها، بیش از آن چه به دولت صفوی، اعتبار داده شد، به
اعتبار دین، لطمه وارد گردید. آیا تاریخ مصرف این شیوهها منقضی نشده است؟
از این د اعیههای اتصال چشم برداریم و دل به خود دولت کریمه ببندیم و
بگوییم: اللهم انّا نرغب الیک فی دولة کریمة.
متن کامل این مقاله را اینجا بخوانید.
11:2 صبح
روزه خوار! بخشیده شد
بدست روح اله ریاضی در دسته
باشگاه فرهنگی،ارزشی استیل آذین ،علی کریمی را که به جرم روزه خواری اخراج کرده بود،بخشید!
چی بگم؟
11:57 صبح
معنای حیثیت!
بدست روح اله ریاضی در دسته
یکی از مقامات ارشد ! قضایی که به خطر عزت کده کهریزک فعلا تعلیق شده،ضمن دفاع از فرستادن زندانیان به آنجا و قانونی دانستن آن(که عینا بر خلاف سخنان اژه ای در مورد عدم رضایت رهبری است)، در اعتراض به این تعلیق گفته:«حیثیت قضات ویژه امنیت تهران به نحو بیسابقهای در رسانهها و افکار عمومی
در اثر این عمل مخدوش گردید»
آقای قاضی! ای کاش کمی هم برای حیثیت از دست رفته ی امنیت و جان و مال و آبرو و اسلام و عدالت و انسانیت و ... هم دل می سوزاندید.
11:28 صبح
تیشه به ریشه آموزش عالی
بدست روح اله ریاضی در دسته
بعد از دکتر سهراب پور ،نوبت به پروفسور ثباتی رسید،تا توسط وزیر علوم ؛بخوانید رییس ستاد انتخاباتی که مورد سوال ترین انتخابات را برگزار کرد،برکنار شود.
کسانی که حتی توسط دولت اصلاحات هم برکنار نشدند.من البته نمی خواهم بگویم که این عزیزان باید مادام العمر بر این مسند قرار بگیرند،اما شما فقط نگاهی به سوابق این بزرگواران و گزینه های جانشین آنها بیاندازید، تا معنای تیشه به ریشه را بهتر درک کنید.
امیوارم ایشان به خاطر کمی التزام عملی شان به آنچه قبلا کامران دانشجو گفته بود، برکنار نشده باشد.
درباره
آرشیو یادداشتها
-
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
دی 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
آذر 93
مهر 93
دی 93
دی 94
تیر 94
بهمن 94
یادداشتهای آرشیو نشده
پیوندها
-
ام بی ای
محمدرضا اسدی
حسین حمیدی
حسین دسته باشی
مهدی قمصریان
نجوای من
برداشت های روزانه محسن
آیت خدا ؛مرتضی تهرانی
محمدجواد
مجتبی حاجی قاسمی
محمود
محمدحسین حسینی
دکتر حسن سبحانی
در حیرت
آریان گلصورت
علیرضا
عوام الناس
فریدمدرسی
اسحاق رهنما
دل نوشت
کوروش علیانی
دغدغه های حاجی
جنبش سبز
مسعود دیانی
محسن بیات زنجانی
مجتبی جراحی
سلمان عزیزم
مجید
آنتیک
وبلاگ خودم (بلاگفا)
وبلاگ ازلی ام
تورجان
نانوشته های یک ناشناخته
مه دی
خارج فقه استاد سروش محلاتی