سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/2/23
10:44 عصر

مورد عجیب آیت الله (2)!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

32 روز مانده تا انتخابات

واقعیت اش را بخواهید، انتظار چنین حضوری را از آقای هاشمی نداشتم. بعد از آن آخرین خطبه نماز جمعه، دومین باری بود که احساس کردم با یک هاشمی دیگر مواجه هستم.

فقط دوست دارم ببینم که آیا این تفاوت تا انتها ادامه خواهد داشت یا نه؟

حالا که ایشان آمدند، وظیفه امثال ما سنگین تر شده است.و باید تا آنجا که می توانیم از دوقطبی و احساسی شدن فضا جلوگیری کنیم.امیدوارم تیم تبلیغاتی ایشان هم حواسشان به این موضوع باشد و از همین الان رایزنی برای لغو مناظره را شروع کنند.

از یک طرف ما با عنوان نخبگان وظیفه داریم تا فارغ از اسامی ، مانع از احساسی شدن فضا شویم، از آن طرف هم بالادستی ها باید این کار را بکنند.یک رییس جمهور 15 میلیونی و انتخابات 50 درصدی که حاصل نگاه منطقی رای دهنده ها باشد، فکر می کنم از یک رییس جمهور 25 میلیونی و مشارکت 85 درصدی مفید تر باشد.

پس، پیش به سوی مشارکت منطقی در انتخابات.


92/2/20
12:43 صبح

امیدوارم آقای هاشمی نیاید!

بدست روح اله ریاضی در دسته

35 روز مانده تا انتخابات

قیل نوشت: آقای خاتمی که با این صحبت ها به درستی از کاندیداتوری کنار کشید. اما احتمال کاندیداتوری «آیت الله» رو به افزایش است. این مطلب را می نویسم برای خودم و تاریخ، و الا امیدی به رساندن این حرف ها به گوش ایشان و یا تاثیر آن ندارم و فقط امیدوارم که خودشان نتیجه بگیرند که نیایند.

این حرف ها نه از سر ترس است و نه از روی ناامیدی. به نظرم واقع بینانه می نماید و فقط می خواهم کمی، و تنها کمی جلوتر بروم.

فرض کنید امروز اول خرداد است و شورای نگهبان اسامی کاندیداهای تایید صلاحیت شده را اعلام می کند و به احتمال نزدیک به یقین ،نام «آیت الله» هم در بین آنهاست. با آمدن او، تمامی نامزدهای اصلاح طلب و شبه اصلاح طلب و حتی شاید برخی مستقل ها و اصول گرا ها کنار بکشند. این یعنی وزنه «آیت الله» سنگین تر خواهد شد.

اگر انتخابات های 84 و 88 را در نظر بگیریم بین 10 الی 13 میلیون رای به عنوان سبد قطعی رای «آیت الله» بدیهی خواهد بود. در حالی که بالاترین کاندید جریان مقابل بر اساس نظرسنجی های منتشر شده تنها 15 درصد رای دارد که در حدود 6 میلیون می شود. در نتیجه قطعا طرف مقابل برای پیروزی چاره ای جز دوقطبی کردن فضا نخواهد داشت.

فضای دو قطبی یعنی شبیه آن چیزی که در دور دوم انتخابات 84 و از 13 خرداد انتخابات 88 شاهد آن بودیم. فضایی احساسی که یک طرف شر مطلق می شود و طرف دیگر خیر متقن. فضایی که استدلال و برنامه و بحث و گفتگو، جایش را به شعار و فحش و جدل می دهد.رگ گردن ها بیرون می زند و تمسخر و توهین نقل محفل می شود. در این فضا نخبگان به حاشیه رانده می شوند و در نهایت یک قطب، پر می کشد و قطب دیگر، ذلیل می شود.

حالا فرض کنید که 25 خرداد و یا اول تیر است و نتایج انتخابات اعلام شده است.

حالت اول آن است که به مانند دو انتخابات گذشته، بازنده انتخابات «آیت الله» باشد.در آن صورت قطعا شاهد بگیر و ببند بیشتری خواهیم بود(فارغ از اینکه قطب دیگر چه کسی باشد، چرا که این گونه تصمیم ها از جای دیگری گرفته خواهد شد). اندک امید به گشایش تدریجی فضا به فنا خواهد رفت و طرفه سرمایه ی مانده نیز به تاراج می رود.فضایی سنگین و امنیتی که دیگر کسی نای سخن گفتن نخواهد داشت و البته جرات آن نیز. اگر بخواهد اعتراضی به مانند 88 شود ، که قطعا سرکوب شدیدی خواهد شد ، چرا که تجربه ها آموخته اند.اگر هم سکوت، که این بار دامنه دار تر و طولانی تر خواهد بود و چه بسا این شکست ، مجلس ختم اصلاح طلبی و همه آنانی باشد که می خواستند از طریق صندوق رای ، برخی کاستی ها را اصلاح کنند.

اما فرض دوم پیروزی «آیت الله» است. در آن صورت حامیان او دو دسته بوده اند که باید به خواسته های عاجل آنها توجه کند. گروهی همان حامیان گفتمان اصلاح طلبی اند که قطعا به دنبال گشایش فضا و تمام شدن نگاه امنیتی و آزادی مطبوعات و زندانیان و ... هستند. اگر «آیت الله» بخواهد وارد این عرصه شود ، با ممانعت بیشتر مواجه خواهد شد و اگر یک زمانی خود قدرت هم به این رسیده باشد که این خواسته ها را محقق کند، اما همیشه نشان داده که اگر خواسته ای مطالبه عمومی باشد، اتفاقا بیشتر سعی می کند آن را انجام ندهد تا خلق الله بد عادت نشوند. اصرار بر این خواسته ها یا منجر به رویارویی شدید خواهد شد و تبعاتی مانند تصفیه وزارت اطلاعات و 18 تیر در زمان دولت اصلاحات را به همراه خواهد داشت و یا ناامیدی و بریدن درخواست کنندگان که «آیت الله» مرد میدان نبود و تنها گذاشتن او به مانند خاتمی.

دسته دوم حامیان، اما مردمی بودند که بیشتر با انگیزه های اقتصادی به «آیت الله» رای دادند تا این تورم و بیکاری و رکود اقتصادی و صنعتی را چاره کند.اما فکر می کنید آیا مجلسی که اینگونه نیامده به «آیت الله» می تازد و ارگان هایی که سایت ها  روزنامه هایشان از هیچ توهینی ابا ندارند و بر شریان های حیاتی کشور خیمه زده اند و همه آنانی که نانشان در دعواست و بر سر سفره انحصار نشسته اند ،خواهند گذاشت مدل های اقتصادی و تئوری های جواب پس داده به عرصه بیایند و مشکلات اقتصادی مردم را حل کنند و البته همه اینها به اسم مردی زده شود که به جامعه تزریق کرده اند برای مردم ارزشی قایل نیست و دنبال اشرافی گری و منافع گروهی خاص است.

خلاصه آنکه از روز ورود «آیت الله» به عرصه انتخابات و در صورت پیروزی او تا زمانی که ریاست جمهوری را به فرد دیگری تحویل می دهد، جناحی که به خصوص در این 8 سال ، قدرت زیادی برای خودش فراهم کرده، به هر نحو ممکن تلاش خواهد کرد که نگذارد. البته ابایی نخواهد بود اگر همه آنانی که این روزها به دنبال آمدن «آیت الله» هستند و همه مردمی که به او رای می دهند، تا آخر ثابت قدم باشند و از مدار اعتدال خارج نشوند.

اما من چنین فضایی را نمی بینم و معتقدم که شاید در صورت نیامدن «آیت الله»، در آینده ای که نمی دانم دور است یا نزدیک، یا خود اهالی قدرت به این نتیجه برسند که رسم حکمرانی شان را عوض کنند و یا آنکه مردم به آن بلوغ برسند که بدانند چه می خواهند، احساسی نشوند و بر خواسته شان ثابت قدم باشند و از مدار عقل و انصاف و قانون خارج نشوند و اصحاب قدرت را به تمکین در برابر خواسته هایشان مجبور کنند.

بعدنوشت: این مطلب را خیلی سریع و بدون ویرایش نوشتم.شاید امروز اتفاق هایی بیافتد که نمی خواستم بعد از آنها این یادداشت خوانده شود.اگر آیت الله نیامد، در این باره بیشتر خواهم نوشت.

 


92/2/19
10:19 صبح

از رده خارج ها!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

36 روز مانده تا انتخابات

اون کسانی که روز اول برای ثبت نام ریاست جمهوری رفتند به جز آقای لنکرانی، بقیه با دست خودشان ، از رده خارج شدند.

از نظر من کاندیدای مستقل نه تنها یک افتخار نیست، بلکه یک افتضاح به تمام معنی است.بالاخره باید یک گروه و تشکیلاتی پشت آدم باشد ،به نحوی که بتواند یک کابینه معقول معرفی کند.

این که من می آیم و امور را به خدا محول می کنم و از وزرای این و آن در دولت ام استفاده می کنم بیشتر شبیه شوخی است تا واقعیت.


92/2/18
9:33 صبح

تمام حرف، همین است

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

37 روز مانده تا انتخابات

پیش از اینکه بیایم باید در این مورد با رهبری صحبت کنم. من بدون موافقت ایشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود.


92/2/17
9:22 صبح

خانه نشینی هم هنر است!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

38 روز مانده تا انتخابات

نوشتن این یادداشت از همین ابتدا سخت است. دستم به نگارش ادامه اش نمی رود. خیلی سعی کردم عقل را به گوشه ای بنهم و با آمال و آرزوهایم پیش بروم، ولی نشد که نشد.

سوالی است که برخی تحلیل گران می پرسند که آیا نظام حاضر بود در انتخابات سال 88 کسی غیر از احمدی نژاد رییس جمهور شود؟ نحوه جواب دادن به این سوال ، امروز ما را شفاف تر می کند و می توان همین سوال را به گونه ای دیگر پرسید که آیا نظام حاضر است کسی از جریان منتقدین غیر اصول گرا به ریاست جمهوری برسد؟

جواب حدسی من به هر دو سوال «نه» است. اولی را به چشم دیدم و دومی را فعلا حدس می زنم.

الان در کنار همه بد و بیراه ها به دو کاندیدایی که قرار بود  ژست بازنده باشکوه را بازی کنند، حتی اصول گراها از قطعی بودن تخلف در انتخابات سخن می گویند و در کنارش هم می گویند که تقلب نشده. معنی این تفکیک اصلا برای من روشن نیست ، تازه نمی فهمم که با این ادعا چرا به سوالات بعدی نمی اندیشند که نهادهای ناظر و قانونی که باید جلوی تخلف را می گرفتند و با آن برخورد می کردند پس کجا بودند؟ آیا در آنها تغییری ایجاد شده؟ آیا مکانیزمی طراحی کردند که دیگر تخلف نشود؟ و آیا خود این نهادها متخلف بودند؟

اگر آن بازنده های باشکوه در انتخابات شرکت نمی کردند  ، احمدی نژاد با 10 و حداکثر 15 میلیون رای تایید شده توسط نظام رییس جمهور می ماند، فضا اینقدر امنیتی و سنگین نمی شد و تقریبا همه اتفاقات دیگر به جز برخوردهای سخت با منتقدین، به همین شکل موجود و با اندک تغییرات غیر ماهیتی انجام می شد.الان چه بسا احمدی نژاد خیلی سخت تر توسط خود اصول گرایان نقد می شد و باز هم چه بسا، منتقدین می توانستند نامزد معرفی کنند و از بهمن و اسفند، کار انتخاباتی شان را شروع  کنند و به پیروزی امیدهایی داشته باشند.

اما الان به وضوح نه «نظام» می خواهد منتقدین پیروز انتخابات 24 خرداد باشند و با عرض معذرت، نه مردم.

مردم الان یک منجی می خواهند، فردی که چون قهرمان های نمادین کارتونی و سینمایی و اسطوره ای، بیاید و در اندک طرفه ای، غول گرانی و بیکاری و ... را بشکند.اما همین مردم یارانه هم می خواهند. ابایی از گرفتن صدقه ندارند، در روز روشن به حقوق قانونی هم تجاوز می کنند و....

من الان آن جمعیت مشتاق را که بعد از فوت عثمان، به خانه علی (ع) هجوم بیاورند و در مقابل بی میلی مولا ، اصرار کنند را نمی بینم.این آقایان که خودشان را بالاتر از علی(ع) و دلسوزتر از او که نمی دانند.تازه رفتارهای بعدی همان جمعیت و شکایت های مولا را که فراموش نکرده ایم.

سخن کوتاه که از نظر من در وضع فعلی، بهترین راه ،عدم ارائه نامزد در انتخابات است.نه اقایان هاشمی و خاتمی باید بیایند و نه افرادی چون روحانی و عارف و جهانگیری.نه نظام به لازم بودن حضور منتقدین در انتخابات رسیده است و نه مردم .8 سال و 16 سال خانه نشینی چیز چندان بدی نخواهد بود!

 


92/2/14
8:37 عصر

استراتژی هاس اصول گرایانه

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

41 روز مانده تا انتخابات

اصول گراها تنها جریانی هستند که استراتژی انتخاباتی شان مدت هاست عملیاتی شده است.هر چه دولتی ها و اصلاح طلبان دغدغه حضور با کاندیدای حداکثری شان را دارند و به «خان» شورای نگهبان می اندیشند، اصول گراها در حال سهم خواهی بعد از رییس جمهور شدن هستند.

شاید اصول گرایان دوست داشتند چشمانشان را می بستند و انتخاباتی را تصور می کردند که کاندیداهای حداکثری جریان های مقابل شان با اختلاف رای بالایی شکست می خوردند. دقیقا مشکل اصلی اصول گرایان مربوط به 24 خرداد است، نه دوم خرداد(روزی که نامزدهای تایید صلاحیت شده اعلام می شوند)

البته اصول گرایان دغدغه های دیگری هم دارند.آنان که خود را منطبق ترین جریان با نظام و رهبری می دانند، باید دغدغه های آنان را نیز در نظر بگیرند.

حضور قابل اعتنای مردم یکی از خواسته های رهبری است و برگزاری انتخاباتی بدون شک و شبهه، به خصوص بعد از وقایع سال 88، دیگر مساله ای است که ذهن نظام را به خود مشغول داشته است.

برای همین سیاست معرفی نامزدهای گوناگون و مختلف را در پیش گرفتند. اگر رقبا در همان «خان» اول از صحنه به در شدند، با قالیباف و ولایتی و لنکرانی و رضایی و یکی دو نفر دیگر به استقبال انتخابات می روند.اگر هم رقبا با کاندیدای حداکثری شان اجازه حضور یافتند، همه به نفع یک نفر کناره گیری می کنند.

این شاخ و شانه کشیدن ها برای طرفین مقابل هم نشان می دهد که چندان به درآمدن اسم کاندیدای واحدشان در مقابل رقبا، امیدوار نیستند.

ماجرا همان ماجرای چشم بستن و در خواب تصور کردن است.(که در پاراگراف دوم به آن اشاره کردم)

 


92/2/12
12:18 عصر

بوی خوبی نمی آید!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

43 روز مانده تا انتخابات

یک سری خبرها اصلا خوب نیستند.یک سری حرف ها همینطور.به خصوص که از آدم هایی بیان می شوند که جایگاهی دارند که برای آن تقوای زیادی لازم است.

این خبر و این خبر را ببینید.


92/2/10
3:19 عصر

برنامه ام آرزوست!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

45 روز مانده تا انتخابات

جمعی از اصلاح طلبان به تعبیر خودشان «رویکردها و برنامه های پیشنهادی برای برون رفت کشور از بحران‌ها و چالش‌های کنون» را منتشر کرده اند. این بیانیه پر است از عبارت برنامه و البته مهمترین چیزی که در آن وجود ندارد، برنامه است.

البته در اینکه سعی کرده اند به جای شعارهای بسیار کلی، کمی شعارهایشان را جزیی تر بکنند و در تمامی زمینه ها حرفی برای گفتن داشته باشند، قابل تقدیر است، اما آنچه منتشر کرده اند بیشتر شبیه رسالت و ماموریت(misson) و در برخی موارد اهداف بلند مدت و کوتاه مدت (goals & objectives) است تا برنامه و یا به تعبیر بهتر استراتژی.

به این تعابیر توجه کنید: اصلاح مناسبات میان دولت و مردم بر اساس اخلاق، اصلاح ساختار دولتی برای ظهور دولت توانمند و قابلیت سازدر روند تقویت شهروند مدنی، تحقق «دولت عدالت گستر» برای ایجاد بسترهای مناسب اقتصادی در خلق فرصت‌های برابر، تححق «دولت مدنی و شهروندمدار» برای تقویت و تحکیم پایه‌های اقتصادی و ... که مثلا برنامه های این جریان برای حوزه اقتصاد است.

برنامه یعنی چه کاری، به چه طریقی، با چه هزینه و در چه زمانی، توسط چه کسانی و ... می خواهیم انجام بدهیم تا مثلا مناسبات میان دولت و مردم را بر اساس اخلاق اصلاح کنیم.

وقتی وارد حوزه برنامه ریزی می شویم ، تازه متوجه خواهیم شد که کدام یک از این آمال و آرزوها شدنی و کدام یک غیرقابل دستیابی هستند.وقتی برنامه مشخص شود آن موقع است که می توان ارزیابی کرد و فهمید که کدام تیم انتخاباتی بررسی بیشتری بر روی مشکلات فعلی و راه های اصلاح آنها داشته است.

مثلا یک کاندیدایی ادعا کرده بود که طی 4 سال ،1000 سالن سینما می سازد.این یعنی نزدیک شدن به برنامه ! و آن موقع است که مخاطب می تواند افق دید آن کاندید و صحت ادعاهایش را بسنجد.

 


92/2/9
10:17 عصر

آیت الله وارد می شود

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

46 روز مانده تا انتخابات

برای اصلاح طلبانی که قایل به حضور در انتخابات هستند، چهار استراتژی متصور بود.

اولین استراتژی حضور متعدد کاندیداهای درجه دو این جریان بود ،به نحوی که هم آرایشان پراکنده شود و هم در انتخابات حضور داشته باشند.معرفی افرادی چون حسن روحانی و عارف که رتبه بالاتری داشتند و در ادامه افرادی چون کواکبیان و محمد شریعتمداری در راستای همین استراتژی است که البته بیشتر مورد اقبال «کیهان» نشینان و اصولگرایان است تا اصلاح طلبان.

من تقریبا یقین دارم که استراتژی اصلی این جریان، روش بالا نیست و یکی از سه استراتژی که در ادامه خواهم آورد را مدنظر خواهند داشت.و البته تقریبا مطمئنم که بعد از تعطیلات نوروز و به صورت قطعی، پس از دیدار دوم آقایان هاشمی و خاتمی ، این استراتژی نهایی شده است و حرکت های اخیر به نوعی امکان سنجی و تا حدودی رد گم کنی و با هدف منفعل کردن جریان مقابل صورت می گیرد.

ابتدا بحث دیدار جهانگیری با رهبری و صحبت های او مبنی بر بالارفتن احتمال حضورش به عنوان کاندیدای واحد اصلاح طلبان مطرح می شود.(استراتژی دوم- حضور با کاندیدای درجه دو و حمایت همه جانبه سران و کل بدنه از او)

سپس آقای خاتمی از فکر کردن در مورد کاندیداتوری و موکول کردن نتیجه به آینده سخن می گوید.(استراتژی سوم- حضور با کاندیدای حداکثری)

و دیروز هم که آقای هاشمی با تعبیر «نمی گویم نمی آیم» اردوگاه دولت و اصول گرایان را به تکاپو می اندازد.(استراتژی چهارم- حضور آقای هاشمی و حمایت همه جانبه خاتمی و اطلاح طلبان از او)

اگر عکس العمل های «کیهان» را ملاک قرار دهیم و حمله های بی جانبه اش را به آقای خاتمی در نظر بگیریم، استراتژِی سوم کابوس جریان مقابل خواهد بود.

شاید اصلاح طلبان حتی تا زمان اعلام تایید صلاحیت ها همچنان به استراتژی های متنوع شان ادامه دهند تا قدرت مانور حریف  را سلب کنند.

پی نوشت: در مطالب بعدی به استراتژی های دیگر جریان های حاضر در انتخابات خواهم پرداخت.

 


92/2/8
2:25 عصر

روح اله ریاضی در انتخابات شرکت می کند

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

47 روز مانده تا انتخابات

روح اله ریاضی در انتخابات شرکت می کند.می خواهد مشارکت فعالی داشته باشد .نه می خواهد کاندید شود، نه در ستاد و جریانی فعالیت بکند، نه وارد مصادیق و اسم آوردن از کاندید مطلوبش شود و نه حتی با قطعیت بگوید که رای خواهد داد.

از نظر من شرکت در انتخابات به رای دادن خلاصه نمی شود که اگر کسی رای داد بگوییم شرکت کرد و اگر دیگری نداد ،از عدم شرکت او نام ببریم.

شرکت در انتخابات یعنی آن را یک فرصت دانستن، به آن اندیشیدن، بحث و تبادل نظر کردن، آگاه شدن و آگاه کردن ، تصمیم گرفتن و در نهایت رای دادن یا ندادن.

انتخابات برای هر کسی که در این کشور زندگی می کند یک رخدادی است که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.

 من همین جا مرزبندی خودم را با کسانی که می گویند در انتخابات شرکت نمی کنند و هم با آنهایی که در هر شرایطی و در هر انتخاباتی شرکت می کنند را مشخص می کنم.

اگر کسی در اصل این مساله تردید دارد می تواند یادداشت هایی که از این پس در مورد انتخابات می نویسم را نخواند و وارد بحث هایی که دوست دارم حول و حوش آنها بکنیم، نشود.

از بقیه دوستان تقاضا دارم که صرفا در محیط همین وبلاگ و ترجیحا با نظرات مودبانه و البته غیرخصوصی شان به این مشارکت معقولانه در انتخابات کمک کنند.دوستانی که مطلبی در این باره نوشته و خواهند نوشت هم اطلاع رسانی کنند که حتما مطالبشان را بخوانیم و مشارکتی فعالانه داشته باشیم.

47 روز مانده به رخدادی که می تواند تا 8 سال آینده ما را تحت تاثیر قرار دهد.کافی است به 8 سال قبل و انتخاب های آن موقع مان نظری بیاندازیم و حال و روز امروزمان را تجزیه و تحلیل کنیم.

فرصت اندک است و راه طولانی.

یاعلی

 


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >