سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/12/15
10:21 عصر

پیشوای دوگانه

بدست روح اله ریاضی در دسته

سالیان سال بود که من و دوستان قدیمی ام پیشوای یکسانی داشتیم.پیشوایی که در عالم نوجوانی و احساس بیشتر از رفتارش برایمان می گفتند تا کردارش.

پیشوای آن روزهای ما ،این روزها اگرچه هنوز در اسم یکی است و تفاوتی نکرده است،اما در رسم روز به روز من را از دوستان قدیمی ام که هنوز هم در مجالس و محافل مذهبی می بینمشان جدا و جداتر می کند.

پیشوای من، سبقت رحمته علی غضبه و رحمته وسعت علی کل شی است.و برایش ابوسفیان و شمر و ... هیچ تفاوتی در برخورد ندارد چه برسد به طلحه و زبیر.

پیشوای من، برنده ترین تیغ اش عقل و منطق و استدلال است نه ذوالفقار.

پیشوای من، جنگیدن را آخرین راه حل می داند و اگر چه در میدان جانانه می جنگد،ولی بر سر کشته ها گریه می کند و دعا می کند که ای کاش مانع درک و فهم دیگران نمی شدند و شمشیر نمی کشیدند.

پیشوای من،جامعه را با عقلانیت اداره می کند نه شمشیر و تهدید.

پیشوای من، اگر به درگاه دوست شکایت می برد به خاطر تیر بر گلوی اصغرش و تیغ بر فرق اکبرش نیست.به خاطر جهل و حماقت مردمان است که چرا با او که می خواهد رشدشان دهد این گونه برخورد می کنند.

پیشوای من، اگر چه حدود و تعزیرات را اجرا می کند ولی برای اجرای آن بسیار سخت گیر است تا نکند تازیانه ای به ناحق بر کسی بزند چرا که تازیانه سهوی اش را هم حاضر است قصاص دهد.

پیشوای من،خودش را هیچ گاه بر دیگران تحمیل نمی کند و به زور حکومت اقلیتی اش را نگه نمی دارد.

همه این گزاره ها و دیگر گزاره هایی از این دست را دوستان قدیمی من قبول ندارند و شاید معتقد باشند که آنچه من در پیشوایم دیده ام تلقیات و برداشت ها غلط من است.

برای همین است که این دوستان مدام تقلا می کنند تا پیشوای من و امثال من را به جایی دیگر نسبت دهند.

و رمز ماندگاری ما همین استقامت بر رسمی است که از پیشوایمان آموختیم.

«واستقم کما امرت»


89/12/14
9:55 صبح

یک راه حل ارمانی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

این راه حل که می خواهم بدهم ،عمرا اجرایی شود.چون آقایان آنرا غیر اخلاقی می دانند و تئوریزه شدن فحاشی.اما باور بفرمایید با این تاکیدات صرفا شعاری بر روی اخلاق ، آنچه این روزها اثری از آن نمانده همین اخلاق است.به خصوص که دور ، دور علمایی است که بر نسبی بودن اخلاق تاکید دارند.

راه حل ام این است که همان گونه که نیروهای مخلص می توانند بروند جلوی در خانه فلان مسئول بد و بیراه بگویند و یا به خانواده اش فحش ناموسی دهند،این معدود عاملین استکبار! هم بتوانند بروند پشت در خانه بهمان مسئول و البته خیلی مودب همان شعار معروفشان را که دو سال است می دهند بیان کنند.هیچ کس هم متعرض هیچ کدام از این دو طرف نشود.

نشان به آن نشان اگر یک هفته ای بساط هر گونه اخلال در مراسم و شعار و فحش مورد دار از ادبیات دوستان مخلص حذف نشد، بیایید منو به جرم بی بصیرتی بیاندازید دانشگاه اوین.

بعدالتحریر: یک گوی طلایی طلایی هم می خواهم بدهم به برنامه هفت که با وجود همه محذورات، مراسم اهدای جوایز اسکار را با هزار زحمت و زوم  و سانسور و ... پخش کرد.دیدن این تصاویر در تلویزیون خیلی چسبید.


89/12/12
11:35 صبح

پیش به سوی استرالیا

بدست روح اله ریاضی در دسته

دیروز رفته بودم هتل هما.یکی از این شرکت های ارسال دانشجو به خارج برنامه ای گذاشته بود و نمایندگان بیست و خورده ای از دانشگاه های استرالیا را آورده بود تا رو در رو با متقاضیان صحبت کنند.

شاید مهمترنی علت برای ادامه تحصیل در استرالیا ،اقامت دائمی باشد که پس از دو سال بهت می دهند.

نمایندگان دانشگاه سیدنی و ملبورن از شلوغی و پر متقاضی بودن کلافه  و خسته شده بودند و مابقی یا داشتند بازار گرمی می کردند و یا قهوه می خوردند.

از طیف افرادی که آمده بودند بیشتر به حرف های آقا محسن ایمان پیدا کردم.ولی آنچه در نگاه اکثر افراد می شد بخوانی این بود که احتمال برگشتنشان چندان زیاد نبود.


89/12/11
10:18 عصر

ولایت زوری

بدست روح اله ریاضی در دسته

فعلا این جملات شاذ را بخوانید تا بعد.

«آیا مبنای طرف این است که مردم قبول نداشته باشن به درک که قبول ندارن منو. هیچ کاری هم نمی تونید بکنید. من وای می ایستم حکومت رو نگه میدارم چونکه حقمه. حق من نیست؛ وظیفمه. وظیفه ایه که گردن من گذاشتن من که نمی تونم وظیفمو شونه خالی کنم. من وای می ایستم حکومت رو نگه میدارم. بعد مثال می زنیم به چی؟ چون که مبنای خود آقای ... هم انتصابه همینه. مثال میزنیم به حکومت امیرالمؤمنین. که امیرلمؤمنین هم حکومتش رو نگه می داره همین کارها رو هم میکنه. درسته یا نه: امیر المؤمنین هم حکومتش رو نگه میداره. حکومت رو به سه تا جنگ خونریز داخلی میکشونه میخواد نگه داره.»

اصل مطلب را اینجا بخوانید.


89/12/9
10:40 عصر

فردا!

بدست روح اله ریاضی در دسته

فردا روز خوبی نیست.از آن روزها که شب اش را ترجیح می دهی و نمی خواهی صد سال بیاید.

فردا اگر کسی به خیابان نیاید، جشن تندروها خواهد بود و اسب شان را نعل خواهند زد برای تاختن های بعدی.

اگر جمعیت بیاید ،خشونت به حد اعلی خواهد رسید و معلوم نیست بعد اش چه خواهد شد.

خدایا! یک جورهایی دهم اسفند را از تقویم بردار.

همین امسال فقط!

مگر دست لطف تو کاری بکند که همه پیش بینی هایمان غلط شود.والا فردا یکی از تلخ ترین روزهای کشور ما خواهد شد.

یا به تلخی خشونت و یا به تلخی یاس و ناامیدی؛ یاسی که به کفر می انجامد.

«لا ییاس من روح الله الا القوم الکافرین» (سوره یوسف،آیه 87)


89/12/9
12:17 عصر

تغییر از بیرون و سیاست ما همیشه خوبیم!

بدست روح اله ریاضی در دسته

هنگامی که مدیریت یک سازمان یا شرکت ،چاره ای جز تغییر در موسسه خود نمی بیند،دو راه پیش رو دارد.

یکی آنکه تغییر را با اتکا به نیروهای درون سازمان که بالطبع خودش نیز شامل آنها می شود ،انجام دهد.در این صورت اگر در برابر تغییر مقاومت زیادی صورت بگیرد و یا نتایج بدی به همراه داشته باشد،فشارها بر روی مدیریت افزایش می یابد و گاه تا مرز برکناری آرام و یا خشن نیز پیش می رود.

راه دوم اما هزینه کمتری ندارد و بهتر است بگویم بی هزینه است.تغییر را با توجه به نیروی خارجی پیاده می سازی.اگر موفقیت آمیز بود ، می شود نتیجه تدبیر و درایت شما و اگر هم شکست خورد و یا مقاومت زیاد بود، آن عامل خارجی به عنوان متهم شناخته شده و طرد می شود.

حالا نگاهی به بیست ساله اخیر مدیریت راس نظام در کشور ما بیاندازید.در صورتی که به جز مقداری در دوران اصلاحات ،عموما سیاست های دولتها با تایید و حتی رضایت عملی و زبانی راس نظام انجام پذیرفته (که گاهی طرفداران دو دولت پیشین آنها را بیان می کنند)و گاه اصلا نمی توانسته بدون اجازه ایشان ،انجام بگیرد.هر جا که آن تغییر نافرجام بوده ،تقصیرها را انداختند گردن رییس دولت و تازه حکومت هم شده طلبکار که  بدون هماهنگی ایشان انجام داده اند و یا اصلا آن موقع هم مخالف بودند.ادعایی که هیچ وقت اثبات نشده است.

نمونه اش جناب هاشمی که چون سیاست های تعدیل اقتصادی و سازندگی اش به سرانجام نرسید،این روزها مدام ادعا می شود که راس نظام با کارهای او مخالف بوده.

در صورتی که همان موقع کلی تعریف و تکریم شده و قطعا اگر می خواستند ،با ابزارهایی که در اختیار داشتند می توانستند مانع شوند.

حالا منتظر باشید ببینید بعد از این دولت که این روزها جز تعریف از آن نمی شنویم،تقصیر کدام سیاست ها به گردن رییس دولت خواهد افتاد.


89/12/6
4:46 عصر

سه نماد حکومت طاغوت در کلام امام

بدست روح اله ریاضی در دسته

1- انتخابات تحمیلی:

«باید توجه کنید که این رژیم اسلامی است، رژیم طاغوتی نیست، یک کلمه نباید بگوئید که تحمیل اسمش باشد، فضلاً اینکه یک عمل بکنید، مردم را باید آزاد بگذارید، مثل سابق نباشد که می بردند و هر چه می خواستند می ریختند توی (صندوق ها) و می­آوردند...» (صحیفه امام، ج 9، ص 121)

2-برخورد خودسرانه با حتی مجرمین

«انقلاب اسلامی معنایش این است که متحول شده یک مملک طاغوتی که هر کس می خواست ظلم بکند، به اتکای سرنیزه ظلم می­کرد، مبدل شده به مملکت اسلامی که روی موازین اسلامی عمل می شود. موازین اسلامی این است که اگر یک کسی جرمی کرده، (دیگری) خودش نمی تواند برود آن جرم را (برخورد کرده و) عوض کند، باید برود به محکمه اثبات بکند» (صحیفه امام، ج 10، ص 481)

3-برخورد خودسرانه نیروی انتظامی

«مگر طاغوت چی بود؟ طاغوت همین بود که جان و مال مردم در امان نبود در زمان او، اگر بنا باشد که جان و مال مردم در این زمان هم از قوای انتظامیه در امان نباشد، این همان طاغوت است، منتها با صورت دیگر آمده بیرون، و طاغوتی که به «صورت مسلم» بیرون بیاید، خطرش، از آن طاغوت بدتر است، این منافق است» (صحیفه امام، ج 12، ص 408)

کامل اش را اینجا بخوانید.


89/12/5
2:59 عصر

به قانون احترام بگذارید!

بدست روح اله ریاضی در دسته

مگر نفرمودید:«قانون ، فصل الخطاب است.»

مگر نمی فرمایید:«قانون بد، بهتر از بی قانونی است.»

پس این حصر خانگی تان از کجای قانون در آمده؟(همان طور که علی مطهری گفت)

این بار هم به حرف برادر حسین ها عمل کنید و بکشانیدشان به دادگاه.

به جای اینکه وکیل الدوله ها حکم مفسد فی الارض بدهند و رییس و نایب رییس قضا از قبل حکم صادر کنند و برخی حکم محارب و همین جور از این دست احکام...

قوه قضاییه که دست خودتان است.حداقل به قانون خودتان که مجری اش خودتان هستید احترام بگذارید.


89/12/4
7:22 عصر

ولایت دو طرفه!

بدست روح اله ریاضی در دسته

این تفسیر را بیشتر می پسندم.اصل مطلب را اینجا ببینید.

آیت الله گرامی با اشاره به فرمایش حضرت امام (س) که اگر در مملکت یک پاسبان خطایی بکند شخص اول مملکت مسئوول است(صحیفه امام،ج4،ص304) ادامه داد: در تمام دوره ها یک چنین شرطی شده که اگر بناست فقیه حکومت و ولایت و قضاوت و افتا و مانند اینها را تصاحب کند و داشته باشد حتماً باید یک چنین احساس مسئولیتی نسبت به همه زیر دستان داشته باشد و اگراحتمال ظلم بدهد باید خواب از چشمانشان ربوده شود. تحقیق دراین جهات مهم است؛ ما در کتب فقهی مان پیرامون مسئله افتا، قضاوت و ولایت زیاد بحث کرده ایم اما در این زمینه ها که مسائل پیشتاز این سه مقام است شاید کمتر گفته شده است. در مقام ولایت زیاد بحث کرده ایم اما آیا این امر مورد توجه قرار گرفته است که ولایت اول به نفع مردم است. در روایات متعددی ذیل آیه کریمه ولایت پیامبر اکرم آمده که پیغمبر اکرم فرمود: انا اولی بانفسکم بعد فرمودند اگر کسی از دنیا رفت و قرضی داشت من قرض او را می دهم چون من اولی او هستم. چندین روایت آیه کریمه "ان النبی اولی بمومنین" این طور معنی می کنند که یعنی من به داد مردم می رسم نه این که من حاکم مردم و هر چه می گویم مردم باید اطاعت کنند یعنی این که مردم هر مشکلی دارند من به حل آن اولی هستم. اگر چنین شرایطی عمل شود مسلماً روحانیت در دل مردم جایگاه خواهد داشت. تاریخ را ملاحظه بفرمایید ببینید روحانیت کجا بود و به کجا رسیدیم.

آیت الله گرامی در ادامه با یاد کردن از یک رویداد تاریخی پیرامون جایگاه اجتماعی روحانیت ادامه داد: یک وقتی در تهران مرحوم آقا شیخ نبی نوری الاغش را در کوچه بسته بود رهگذری به الاغ پخ می کند و الاغ هم جفتکی زده بود. کم کم دهان به دهان شایع شد که یک نفر یهودی الاغ آقا شیخ را پی کرده کم کم خبر این جور شد که آقا سوار الاغ بوده و زمین خورده بعد شایع شد که یهودی ها می خواستند آقا را بکشند سر این موضوع پخ کردن الاغ آقا شیخ نوری بازار تهران بسته شد. حالا ملاحظه کنید سرچهار راه بازار قم طلبه ای با دیگری سر تصادف رانندگی حرفش شده این طلبه را مفصل کتک زدند یک نفر نیامده حمایت کند. شخص را هم می شناسیم از افراد متدین و خوب است یک نفر حمایت نکرده است. چرا به اینجا رسیدیم؟ در گذشته مسایلی عجیب در زمینه عظمت روحانیت بوده است مگر میرزای شیرازی چه کرد که به آن مقام رسید که در حرم ناصر الدین شاه هم با آن یک خط قلیان ها را شکستند. معلوم می شود روحانیتی می تواند اثر گذار باشد که اتصال به مقامات الهی داشته باشد.

 


89/12/4
2:21 عصر

مردم فهیم اند،اما...

بدست روح اله ریاضی در دسته

بارها شنیده ایم که برخی اصحاب قدرت ادعا می کنند که مردم ایران فهیم هستند و چه و چه.کار به جایی رسیده که حتی از طرف مردم تعیین تکلیف هم می کنند،اما هیچ وقت به این سوال پاسخ نمی دهند که اگر مردم را فهیم می دانید چرا تا به حال این مردم فهیم:

یک بار خودشان تصمیم نگرفتند که مثلا در حمایت مردم فلسطین راهپیمایی برگزار کنند و همیشه نهادهای حکومتی بودند که برایشان تصمیم گرفتند؟

خودشان تشخیص ندادند که کدام فرد صلاحیت انتخاب شدن توسط آنها را دارد یا نه و همیشه شورای نگهبان برایشان تصمیم می گیرد؟

خودشان رسانه مورد علاقه و یا توجه شان را انتخاب نکردند و فقط رسانه های یک طیف حیلی خاص را می توانستند ببینند و بخوانند و این جوری نبوده که حداقل تمام گروه های مسلمان داخلی رسانه داشته باشند و بتوانند عقاید و نظراتشان را به مردم منتقل کنند؟

خودشان تصمیم نگرفتند که کدام فیلم و کتاب و محصول فرهنگی را می پسندند و برایش پول خرج می کنند و کدام را نه؟

یک گزارش از عملکرد مسئولین رده بالای نظام به جز مدح و ثنا به آنها داده نشده تا بتوانند در مورد صلاحیت آنها فکر کنند؟

و حتی نمی توانند ماشین مورد علاقه شان را سوار شوند و از گرانی بسیاری از خدمات به نسبت کشورهای دیگر و نا امنی مسافرت های هوایی و زمینی و ...گلایه کنند.

خلاصه اینکه اگر معتقدید مردم به خاطر سیب زمینی به کسی رای نمی دهند و فهیم هستند چرا خودتان به خاطر این همه فهم بهشان اجازه نمی دهید خودشان برخی کارها را انجام دهند و مدام آنها را صغیر فرض کرده و به زور دستشان را می گیرید تا جاهای بد بد! نروند و فکرهای بد بد! نکنند.


<      1   2   3      >