90/4/9
8:56 عصر

عدالت گزینشی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

من طرفدار پیاده سازی قانون و اجرای بی قید و شرط عدالت هستم، اما به همان میزان باور دارم که اجرای گزینشی قانون و عدالت نه تنها باعث نهادینه شدن آنها نمی شود بلکه همان مفهوم انتزاعی در ذهن ما را نیز دچار خدشه می کند.برای همین هم با حمله ای که برخی به رییس دولت کردند که ملاک باید قانون باشد نه کابینه و ... موافق نیستم.چرا که سوالاتی در ذهن دارم که مرا نمی تواند به اجرای واقعی قانون و عدالت راهنمایی کند.

اول اینکه این جرائمی که در برخی سایت ها و رسانه ها به اطرافیان رییس دولت نسبت داده می شود تقریبا همه شان مربوط به قبل از رویارویی با رهبری است.چرا تا به حال خبری از این جرائم نبود و تازه اگر کسی هم می گفت با مشت محکم سر جایش نشانده می شد.اگر دست گاه های نظارتی از این جرائم اطلاع نداشتند و یک باره پی برده اند ،صلاحیت این نهادها تا حدی خدشه دار می شود و این سوال پیش می آید که ار کجا معلوم چند سال بعد اطلاعات امروزشان نقض نشود؟و اگر از قبل اطلاع داشته اند پس چزا تا به حال کاری نکرده بودند و مگر می شود اجرای عدالت را به تاخیر انداخت و گذاشت خیانت کنندگان به بیت المال با فراغ بال بر مسند قدرت باشند.

دوم اینکه شبیه این اتهام ها به برخی دیگر از افراد نیز زده می شود اما تا به حال در هیچ دادگاهی به آنها رسیدگی نشده.حتی برخی از مسئولین با وجود شکایت از آنها پایشان به دادگاه نرسیده .خوب چرا اطرافیان احمدی نژاد جزو این استثناها نباشند؟البته ایشان و اطرافیانشان تا دو ماه پیش جزو استثناها بودند.

سوم هم اینکه چرا حالا؟شما که تا الان صبر کردی و خیلی ها را هم مستثنی ،می گذاشتی بعد از ریاست جمهوری به حسابشان می رسیدی.نکند برای انتخابات مجلس و دولت است و احساس خطر!مگر عدالت و قانون گرایی فقط برای وقتی است که به نفع مان باشد ؟(حالا بگذریم که برخی گمان می کنند که اینها جنگ زرگری برای پرشور کردن انتخابات است)

در هر صورت اگر چه در فضایی ایده آل با سخن رییس دولت مخالفم اما تا نگرفتن پاسخ صریح سوالاتم نمی توانم او را به قانون گرایی و پذیرش عدالت دعوت کنم.چون بوی دیگری به مشامم می رسد و بنا ندارم بازی بخورم.


90/4/3
12:7 صبح

ببخشید شما؟

بدست روح اله ریاضی در دسته

یکی از دوستانم داستانی از آیت الله مجتهدی نقل می کرد که بعضی اوقات حاجی بازاری با آقازاده اش خدمت ایشان می رسید و تقاضا می کرد تا فرزندش به حوزه ایشان بیاید.ایشان هم با همان زبان صریح اش به طرف می گفت که پسرت نه تونست درس بخونه و نه توانایی اداره حجره را داره گفتی بره آخوند بشه!

حالا شما نگاهی به این مدعیان ولایت که خیلی هم تخت گاز می روند و در مورد همه چی صاحب نظر و فتوا هستند بیاندازید.البته همه شان محترم هستند اما چند تایشان را می شناسید که یک مدرک دانشگاهی «واقعی»! دکترا یا ارشد و یا تحصیلات حوزوی در حد اجتهاد و یا تدریس در حوزه و یا مثلا چند تا تالیف و ...  و یا سابقه کار اجرایی موفق داشته باشند.

البته این لباس زیبا نشان آدمیت نیست اما خدا منو ببخشه که گاهی به فکرم خطور می کنه که نکنه این ولایت ولایت کردن حضرات پوششی برای جبران بی سوادی و کار نابلدی شان باشد تا کسی از آنها نپرسد: ببخشید، شما؟

 


90/3/29
11:5 صبح

بازگشت «اعتماد»!

بدست روح اله ریاضی در دسته

دوستان می گویند «اعتماد» برگشته!خوشحال می شوم و اولین شماره اش را می خرم.پر است از توصیه ها و نوستالژی ها و آرزوهای ماندگاری و دوام و حرکتی صحیح.اما انچه هنوز برای من جای سوال دارد این است که ایا واقعا با بازگشت روزنامه اعتماد، اعتماد واقعی که دو سال است سلب شده ،باز خواهد گشت؟

جواب من قطعا «نه» است.چرا که هنوز هیچ تغییری مشاهده نمی کنم.نه تغییر در رفتار، نه تغییر در افراد و از آن بالاتر تغییر در ساختار.طبیعی است که بدون تغییر ،هر لحظه امکان بازگشت به شرایط آن روزها را خواهیم داشت و این یعنی دوباره امنیتی شدن و برخورد سخت و تندروی و تهمت و دروغ و باتوم و بی قانونی و چه و چه.

شرمنده بچه های اعتماد و سید محمد و انهایی هستم که می خواهند فضا را دوباره تلطیف کنند و به عقلانیت بر گردانند.دیگر حوصله استرس و اعصاب خردی و امید رو به زوال و ... را نداریم.

اگر نمی توانید به ما اطمینان دهید که این سوراخ همان سوراخ نیست، ما را معاف کنید.چون هم عقل حکم می کند و هم فرموده اند که مسلمان از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود.


90/3/27
2:50 عصر

وقتی هرکسی نظری دارد

بدست روح اله ریاضی در دسته

یک مطلب خوبی امیر قادری دربازه برنامه نود نوشت که به نظرم می شود در موارد دیگر هم بسطش داد.خلاصه اش هم این است که قرار نیست در هر موردی از مردم نظرخواهی کنیم و یا به تعبیر بهتر مردم در هر موردی لزوما نظر داشته باشند.این یک نوع نخبه ستیزی و تخصص گریزی را در جامعه به همراه خواهد داشت و جز ژست ناقص دموکراتیکی که می گیریم ما را به سر در گمی خواهند رساند.

مثلا هنوز هم ایمیل ها و درخواست عضویت کمپین هایی برایمان فرستاده می شوند که ما را دعوت به دفاع از نام خلیج فارس می کنند.تا آنجا که من فهمیدم نامگذاری یک دریا می تواند حقوقی، جغرافیایی، سیاسی و تاریخی باشد که هیچ کدامشان در حوزه تخصصی من قرار ندارد و هر چه که هست با امضا جمع کردن و کنتور انداختن و کمپین زدن حل نخواهد شد.

نظر مردم محترم هست اما در جای خودش و قرار نیست در دانشگاه و تجربه و ... را ببندیم و در مورد هر چیزی رفراندوم بگذاریم.


90/3/26
1:2 صبح

اولین وصیت به علی(ع)

بدست روح اله ریاضی در دسته

«اما اولی فالصدق  ولاتخرجن من فیک کذبه ابدا و الثانیه الورع و لا تجتری خیانه ابدا»

اول راستگویی، و هیچ گاه از زبان تو دروغ خارج نشود و دوم ورع،هیچ وقت جرات به خیانت نکنی.

توضیح:در مورد راستگویی و امانت داری و دروغ گویی و خیانت یک رابطه مستقیم داریم.نمی شود کسی دروغگو باشد و امین باشد و یا کسی راستگو باشد و خیانت بکند چرا که راستگویی شما را به امانت داری می کشاند و دروغ گویی موجب خیانت در امانت می شود که یکی از بزرگترین امانات پست ومقامی و مسئولیتی است که انسان به واسطه حکمرانی بر مردم آن را به دست می آورد.(برگرفته از بیانات آیت الله مجتبی تهرانی)


90/3/24
10:56 صبح

جریانی خطرناک تر انحرافی ها

بدست روح اله ریاضی در دسته

با تمام احترامی که برای جریان منتسب به انقلابی و ارزشی و ولایی و... دارم اما انچه چندین سال است مشاهده می کنم و با مطالعه سالهای اول انقلاب به آن دست یافتم این است که این جریان از تمامی جریان هایی که به درست و یا غلط در این سی و دو ساله له نحوی از نظام طرد شدند ،مخرب تر است و اگر روزی نظام و اسلام و کیان ایران به باد فنا برود می شود استدلال کرد که نتیجه حرکت ها ،نگرش ها و باورهای این جریان بوده است.

اگر فرصتی داشتم حتما در مورد این جریان و ویژگی هایش خواهم نوشت.فعلا این جمله و خبر را ببینید.

«همان نیروهای انقلابی که اراده کردند و قدرت حکومتی را از هاشمی رفسنجانی سلب کردند و مساله اصلاح طلبان را برای نظام حل کردند، هم اکنون برای حل مساله جریان انحرافی اراده جدی دارند. با این تفاوت که هاشمی در میان نخبگان و روحانیت و خاتمی در میان روشنفکران و جوانان پایگاه داشتند، اما این جریان به تعداد انگشتان دست هم نیروی وفادار ندارد و به سادگی طومارش پیچیده خواهد شد.»


90/3/22
12:6 عصر

سالگرد 22 خرداد!

بدست روح اله ریاضی در دسته

امروز سالگرد فرصتی است که تبدیل به تهدید شد.بعید می دانم اگر امکان میانگین گرفتن باشد کسی مدعی شود که میانگین جامعه ما در جمیع امور قابل سنجش در دومین سالگرد 22 خرداد ،بالاتر و بهتر از میانگین دقیقا دو سال قبل باشد.به قول آیت الله استادی از نظر اخلاقی پسرفت داشتیم،از نظر اقتصادی(مثل تورم و بیکاری و رشد اقتصادی) که آمارهای دولت ساخته همین نتیجه را می دهد،از نظر سیاست خارجی با آفریقایی ها و همسایه هایمان هم سر نزاع افتادیم،در سیاست داخلی بعد از جریان فتنه نوبت جریان انحرافی شده و معلوم نیست برای تصفیه حساب های بعدی باید چه هزینه هایی بدهیم و چه فشارهایی را تحمل کنیم.در بعد فرهنگی باز هم بحث مبارزه با بدحجابی و ماهواره مطرح است و این بار روش های خشن تری چون راپل و زندانی کردن مورد نظر قرار گرفته.آن گفته معروف که وضع عدالت به هیچ وجه مطلوب نیست را هم به عنوان پایان بخش توصیفمان از شرایط فعلی در نظر بگیرید.

جامعه ما حداقل دو سال است که تبدار شده  و هنوز مسئولین امر دلخوش به پاشویه کردن و دعا خواندن بر سر این جسم مریض هستند.

دوباره امروز عده ای به خیابانها می آیند تا شعار ساختار شکن بدهند،نوجوان های ریش به صورت در نیامده با باتوم و ... به جانشان می افتند.رسانه های رسمی از بحرین و یمن خواهند گفت و رسانه های غیر رسمی باز نمی شوند،عده ای دستگیر می شوند.شاید چند نفری کشته شوند و دعوا بر سر هویت و مرام جنازه رخ دهد،همه از خواست مردم خواهند گفت و خلاصه در بر همان پاشنه ای خواهد چرخید که دو سال است می چرخد و مدام تب جامعه را بالاتر برده و وضع را بدتر کرده.

دلم برای جامعه ای رو به رشد که طبیب و بیمارش حرف و درد هم را بفهمند تنگ شده است.

دوست داشتم دعایی بکنم، ولی می دانم که شاید کار از معجزه هم گذشته باشد!


90/3/20
12:27 عصر

تعهدت مبارک!

بدست روح اله ریاضی در دسته

می گویند در ایران برای دست یافتن به یک پست مدیریتی دولتی و حکومتی تعهد و تخصص فرد سنجیده می شود.

برای سنجیدن تخصص ملاک ها و معیارهایی وجود دارد.مثلا دکتر متخصص کسی است که در تشخیص و رفع و کاهش بیماری تواناست.مهندسی متخصص است که بتواند پروژه محول شده به او را به بهترین نحو انجام دهد و مدیر متخصص کسی است که بتواند برنامه های مناسبی چیده و آنها را به بتهرین نحو عملیاتی کند.می بینید که در عرصه تخصص جدای از آزمون های ارزیابی عملکرد و مباحث تخصصی حتی عوام الناس هم در فرایندی به دور از شانتاژ تبلیغاتی می توانند به درکی نسبتا صحیح از تخصص دست یابند.

اما بر خلاف تخصص برای تعهد چه مکیال و میزانی می توان بیان کرد.تقوا؟ اما چگونه می شود تقوای فرد را سنجید؟ و ادم شدن محاله و از این جور حرف ها و لاجرم می افتیم به دامن ظواهر .مثلا فردی که ریشش را سه تیغه می کند ادم متعهدی نیست و در نقطه مقابل انکه نماز اول وقت اش را جلوی جمع با چنان تضرعی می خواند می شود متعهد .

می بینید که در حوزه تعریف تعهد افق دیدمان از ظواهر جلوتر نمی رود و این جاست که هر که شعار بهتری بدهد برایمان می شود متعهد تر.و واقعا مگر سخت است ده دقیقه فیلم بازی کردن و نماز متضرعانه خواندن!

انتخابات سال 84 را یادتان هست؟ اقای هاشمی از اجباری نبودن چادر سخن گفت و عده ای آن را بی تعهدی دانستند اما طرف مقابل شعار بازگشت به ارمان های انقلاب  و اجرای عدالت داد و جماعت بسیجی و اصول گرا و ارزشی هروله وار به دور او چرخیدند و ندای «انت مرادی!» سر دادند.

حالا هم نمی خواهند بپذیرند که مصداق های شان برای تعهد و ارزشی بودن طرف، عوامانه و سطحی و فاقد وجاهت بود و حسابی فریب شعارهای کسی را خوردند که در عرصه عمل تجربه و سابقه چندانی نداشت تا مشخص شود که چقدر به شعارهایش پایبند است.

امروزه یاد حرف های دو سال پیش شان می افتم که یک دهاتی بی سواد را با بصیرت تر از یک تحصیل کرده می دانستند.چرا که امروز ان دهاتی بی سواد خیلی راحت می گوید اشتباه کردم که به ایشان رای دادم اما این حضرات خودشان را به در و دیوار می زنند که ما آن روز انتخاب درستی کردیم.انتخاب درستی که حالا حالاها باید منتظر افشا شدن مواردی از خراب کاری هاش باشیم که تا به امروز اجازه رسانه ای شدن آن داده نمی شد.


90/3/19
8:51 عصر

وقتی همه مفاتیح می شوند!

بدست روح اله ریاضی در دسته

نمی دانم آن روزی که شیخ عباس قمی تصمیم به گردآوری کتاب مفاتیح الجنان گرفت فکرش هم را می کرد که کتاب او روزی در ایران زمین، گوی سبقت را از کتاب خدا نیز بگیرد و نماد دینداری شود.

این روزها بیش از آنکه بحث های اعتقادی و اصول دین، حلال و حرام ، الزامات انسانی و قانونی و ... مطرح باشد، از صدا و سیما و پیامک و دوست و اشنا همه دارند از اعمال فلان شب و بهمان نماز و دعا و ... سخن می گویند و التماس دعایی روانه می کنند.

آن هم دستور العمل هایی که در نهایت می توانند یک مکمل خوب برای انسان دیندار باشند ولی این روزها اهتمام و توصیه به آنها از رعایت حقوق مردم و جلوگیری از رذایل دینی و انسانی چون دروغ و تهمت و غیبت و ... پیش گرفته و اطرافمان پر شده از کسانی که هر کاری می کنند و در نهایت چند نماز مستحبی و چند دور تسبیح استغفار و مسجد جمکران و زیارت و ...

 


90/3/16
3:3 عصر

برای «آرمان ایران»ای ها!

بدست روح اله ریاضی در دسته

این را برای آرمان ایرانی ها می نویسم.رفقایی که هیچ گاه ندیدمشان و البته این دوری صرفا در بعد مادی بود تا فکری و عقیدتی!

با وجود آنکه با بچه های سایت آینده دوستی و رفاقت بیشتری دارم و می شناسمشان اما رویه آرمانی ها را بیشتر می پسندیدم.اینکه بخواهی به هر ضرب و زوری شده خودت را نگه داری و مدام قلم ات و از آن بالاتر اندیشه ات را با دست خودت به یغما ببری حتی اگر از سر خیرخواهی هم باشد برای من پذیرفته شده نیست.

خود من در سال های آخر دولت اصلاحات روزنامه نگاری را بوسیدم و کنار گذاشتم چرا که نمی توانستم بیش از آنچه که تا آن روز انجام داده بودم، به نوشتن مطالبی ادامه دهم که مطلب من نبودند.اندیشه من در آنها متبلور نمی شد و حتی حرفی از مردم و برای آنها نیز نبودند.

شابد برخی ها این را برخوردی انفعالی بدانند که نتیجه اش می شود سکوت و کنار کشیدن و افتادن کار دست عده ای سودجوتر!

اما از طاقت امثال منی خارج است این گونه زندگی کردن مورد نظر عده ای ...!

با آرمانی ها بعد از انتخابات آشنا شدم.در این چند ماهه اولین صفحه ای که باز می کردم سایت آنها بود و با اینکه به اندازه دیگر رقبایشان حرفه ای نبودند ولی صداقتشان را با هیچ گزینه دیگری عوض نخواهم کرد.

و مگر نه انکه گاهی مومنان مجبور به هجرت می شوند...هجرت قلمی ای که امیدوارم به بازگشتی شکوهمند و سرافرازانه منجر شود.


<   <<   21   22   23   24   25   >>   >