اصطلاح «نزاع قدرت» از آن واژگانی است که برای من اصلا غریبه نیست.
زمانی که می خواستم به دوره دبیرستان وارد بشوم مدارس خوب بسیاری
بودند که همه تکه تکه شده بودند.فلان معلم و مشاور و ... خوب با مدرسه به هم زده
بود و اعوان و انصارش به جای دیگری کوچ کرده بودند.مدرسه ای که من در آن درس خواندم
، ما دوره آخرش بودیم و از هم پاشید.بعدها در دانشگاه اساتیدی را می دیدم که خانه
به دوش شده بودند و ناگفته پیداست که در عالم سیاست ما هم این جور اتفاق ها دیگر
رنگ اتفاق ندارد و تبدیل به عادتی حسنه شده است.
اگر به ظاهر ماجرا نگاه کنیم ما نتوانستیم برای اهداف خوب و آرمان های
متعالی مان با هم همکاری و همدلی کنیم، کاری که در کشورهای توسعه یافته بسیار راحت
تر از عهده اش بر می آیند.
اما اگر بخواهیم کمی تلخ تر به این مساله نگاه کنیم شاید در پس این
ظاهر خوب و عوام فریبانه افرادی را ببینیم که فقط التزام عملی و زیاکارانه ای به انجام
تکالیف و کسب رضایت الهی و خدمت به خلق دارند ،و در باطن شان مشغول کارهای
ناخوشایندی مانند خیانت و بدگویی و زیر آب زنی هستند.
ما «خود» واقعی مان را در پس «خود»های آرمانی و بزک کرده مان پنهان
کرده ایم و هنوز که هنوز است «پز» اش را می دهیم و نمی خواهیم واقع بین باشیم.
12:7 عصر
نزاع قدرت!
بدست روح اله ریاضی در دسته
10:48 صبح
تهمت می زنم، قربه الی الله
بدست روح اله ریاضی در دسته
استاد سروش محلاتی بعد از مساله دروغ به واکاوی علت باب شدن تهمت در جامعه پرداخته اند.
روایتی از رسول اکرم اسلام وجود دارد که فرموده اند در برابر اهل بدعت :«باهتوهم
کیلایطعموا فی الفساد فی الاسلام و یحذّرهم الناس»
که تا قرن دوازدهم هجری معنی کلمه باهتوهم را مبهوت ساختن و به گونه ای سخن گفتن و استدلال کردن دانسته اند که طرف مقابل دیگر توان پاسخ نداشته باشد.
اما از آن پس و در ابتدا یک گزینه دیگر را هم به عنوان فرض در کنار اولی گرفته اند که معنی اش تهمت زدن و از حیز انتفاع ساقط کردن است.
یعنی مثلا بگویید طرف اهل زنا و حرام خواری و ...است.(یادم می آید یکی گفته بود معترضان به وضع موجود اکثرشان کشکلات اخلاقی دارند)
که این روزها برخی فقط به همین معنی استناد می کنند
بعد هم نتیجه ای که شهید مطهری به آن اشاره کرده این است که وقتی این باب باز شود بلافاصله یه فردی نسبت بدعت گذاری می دهند و بسم ا...
کافی است نگاهی به فضای رسانه ای بیاندازید و موج خبرهای گفته می شود و شنیده می شود و جاسوسی و پول گرفتن و دعوا و اختلاف و حتی خیانت و بی دینی و دیگر نسبت ها را به مخالفان ببینید.
به طور نمونه این گفته یکی از خطیبان جمعه:
«جنگ
سایبری را جدی بگیرید. با وبلاگ طنز، علمی یا ادبی و یا هک کردن، با هر
وسیله ای که میتوانید به جنگ بروید. هر چه هست الان جنگ است.مسئله جنگ ما
در فضای مجازی به این حد رسیده است که هر کس دستش می رسد با هر وسیله ای که
می تواند متوسل بشود. این را بدانید که مسلم است همانطور که در جنگ برخی
اوقات خلاف شرع ها جایز می شود در جنگ سایبری هم خلاف شرع ها جایز می
شود. یعنی الان شرایطی است که شما با هرچه که به دستتان می رسد بزنید.
ملاحظه هیچ طرف را هم نکنید چون شما نزنید دشمن شما را میزند.»(30/4/89)آیا
لازمة این نظر آن نیست که :
اولا: چون این جنگ محدود به فضای
سایبری نیست و همه میدان های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را در برگرفته، پس در
همه حوزه ها در برابر مخالفان می توان از شیوه های خلاف شرع استفاده کرد؟
ثانیا:
چون گوینده این نظر، عادل و متشرّع است و در این میدان نبرد حضور دارد، پس
بر حسب وظیفه برای تخطئه آنهایی که دشمن می داند، از شیوه های خلاف شرع
حتّی در خطبه های جمعه استفاده می کند؟
3:46 عصر
دلم قرص می شود
بدست روح اله ریاضی در دسته
این جملات آقای جوادی را که دیدم دلم قرص شد.بیشتر یقین پیدا کردم که این راهی که برای تعالی و رشد عقلانیت مردم در پیش گرفته ایم نه تنها پسندیده است که در راه انتظارمان برای ظهور هم قرار می گیرد.
«برای چنین ظهوری و ظهور چنین ذخیره ای چندین شرط لازم است که قسمت مهم
آنها شرائط تحصیلی است، نه حصولی. یعنی امت اسلامی باید آن شرائط فرهنگی
را تحصیل کنند. نباید منتظر بود که آن شرائط خود به خود حاصل بشود تا وجود
مبارک ولی عصر أرواحنا فداه ظهور کند؛ معنای «انتظار» تحصیل شرائط حضور و
ظهور اوست. امتی منتظر مهدی موجود موعود سلام الله علیه است که شرایط ظهورش
را فراهم بکند، و گرنه منتظر نخواهد بود!
اوّلین شرط، رشد فرهنگی امت اسلامی است؛ زیرا امام که معارف الهی را
عرضه میکند، وقتی جامعه از رشد فرهنگی والائی برخوردار باشد، بهتر
میفهمد، و بهتر دفاع میکند. نه خود گرفتار جهل و تجاهل خواهد شد، نه
اجازه میدهد دیگران از جهل و تجاهل عوام یا عوام زده سوء استفاده کنند؛
این اوّلین وظیفه است. و دوّمین وظیفه شهامت و شجاعت است در اجرای مَنویات
پیامبر گرامی اسلام علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء، که در حقیقت
احکام و حِکَم الهی است. این دو اصل را به عنوان بهترین شرایط انتظار و
تحصیل چنین شرایط، اسلام برای ما مقرر کرده است.»
5:41 عصر
راستش را به ما نگفتند
بدست روح اله ریاضی در دسته
راستش را به ما نگفتند یا لااقل همه راست را به ما نگفتند.
گفتند: تو که بیایى خون به پا مى?کنى،جوى خون به راه مى?اندازى و از
کشته پشته مى?سازى و ما را از ظهور تو ترساندند.
درست مثل اینکه حادثه?اى به شیرینى تولد را کتمان کنند و تنها از درد
زادن بگویند.
ما از همان کودکى، تو را دوست داشتیم. با همه فطرتمان به تو عشق
مى?ورزیدیم و با همه وجودمان بى?تاب آمدنت?بودیم.
عشق تو با سرشت ما عجین شده بود و آمدنت ، طبیعى?ترین و شیرین?ترین
نیازمان بود.
اما ... اما کسى به ما نگفت که چه گلستانى مى?شود جهان ، وقتى که تو
بیایى.
همه، پیش ازآنکه نگاه?مهرگستر و دستهاى?عاطفه تو را توصیف کنند، شمشیر
تو را نشانمان دادند.
(بخشی از یادداشت سیدمهدی شجاعی به مناسبت نیمه شعبان)
پی نوشت: منو یاد شعر بچه بودم فکر می کردم خدای قیصر امین پور انداخت.
درباره
آرشیو یادداشتها
-
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
دی 92
آذر 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
آذر 93
مهر 93
دی 93
دی 94
تیر 94
بهمن 94
یادداشتهای آرشیو نشده
پیوندها
-
ام بی ای
محمدرضا اسدی
حسین حمیدی
حسین دسته باشی
مهدی قمصریان
نجوای من
برداشت های روزانه محسن
آیت خدا ؛مرتضی تهرانی
محمدجواد
مجتبی حاجی قاسمی
محمود
محمدحسین حسینی
دکتر حسن سبحانی
در حیرت
آریان گلصورت
علیرضا
عوام الناس
فریدمدرسی
اسحاق رهنما
دل نوشت
کوروش علیانی
دغدغه های حاجی
جنبش سبز
مسعود دیانی
محسن بیات زنجانی
مجتبی جراحی
سلمان عزیزم
مجید
آنتیک
وبلاگ خودم (بلاگفا)
وبلاگ ازلی ام
تورجان
نانوشته های یک ناشناخته
مه دی
خارج فقه استاد سروش محلاتی