نمی دانم تا به حال به تعداد آرای نمایندگان مجلس شهرهای دیگر دقت کرده اید؟
یک جورهایی متوجه خواهید شد که چرا به طور مثال در مجلس فعلی این همه مشکل به وجود آمد و به نظر می رسد تا این رویه باشد مشکلات هم سرجایش خواهد بود.
با یک حساب سرانگشتی نیمی از منتخبین با رایی کمتر از 50000 نفر وارد مجلس می شوند و از قدرتی برخوردار می گردند که واقعا در بعضی موارد بزرگتر از سایزشان هست.
اولا که مسئله تقلب و این جور موارد خیلی باب شده و خریدن بیست سی هزار رای کار سختی نیست.
دوم که همین نماینده ها در تصمیمات کلان به جای منافع ملی می روند سمت خواسته های منطقه ای و یا شخصی شان و می بینیم که در مورد امور کوچک و بزرگ حتی نظر کمیسیون ها که قرار است تخصصی تر هم باشند در صحن مجلس با شکست مفتضحانه ای روبرو می شود.
مثال دم دستی اش همان بودجه است که آثار تورمی اش را مشاهده می کنیم.
سوم هم که همین لابی بازی های معروف است که کاملا بدیهی است.بالاخره بعضی از این دوستان نیاز به برادر بزرگتر دارند.
البته واقعا همه شان این طوری نیستند .
ولی کاریش هم نمی شود کرد که اگر این رویه را تغییر دهند آمار مشارکت مردم سقوط آزاد می کند.
بالاخره اون روستاییه عقلش از من و تو بیشتر می رسد و به کسی رای می دهد که برایش فلان کار را انجام دهد و نه مثل ما تهرانیها به احزابی رای دهد که بیشتر دنبال منافع خودشان و با انصاف هایشان دنبال منافع ملی باشند.
لینک نوشت:
یک مطلب نه چندان جدید ولی با بیان جالب و به سبک و سیاق جانا سخن از دل ما می گویی از
محمدرضا زائری
قیمت های پروژه های کارشناسی ارشد و دکترا هم جالبه
پایان نامه