عکس سیاه و سفید ،حس خوبی به آدم می دهد.یک حس نوستالژیکِ آرمانگرایانه.
تکلیف همه ی رنگ ها هم مشخص است، یا سیاه اند و یا سفید.
قهوه ای و آبی و قرمز و سبز ،اگر ذره ای به تیرگی بزنند،سیاه می شوند و شمار رنگ هایی که سفید جلوه می کنند،زیاد نیست.
درخت می شود سیاه، زمین می شود سیاه، خانه و کاشانه ی ما بیشتر سیاه می شود و آسمان، می شود سفید.
در عکس سیاه و سفید ،تمایزی بین آدمی که رنگش پریده، یا زرد است، یا صورتش گل انداخته، وجود ندارد.
و اشکال عکس های سیاه و سفید در همین است.
که حقیقت را نشان نمی دهند. به درد بالای طاقچه و سینه کش دیوارها می خورند، تا زندگی.
حالا که دوره عکس های سیاه و سفید سرآمده، باید نگاه سیاه و سفیدی به جامعه را هم به سر آورد. باید رنگ ها و انسان ها با ذاتشان شناخته شوند و سیاه و سفید پنداشته نشوند.
از نظر من تنها یک انسان است که سفیدِ سفیدِ سفید است.
و تنها،حکومتی که توسط او تشکیل می شود می تواند این خاصیت را داشته باشد.
بقیه می توانند زرد و نارنجی و خاکستری سفیدنما باشند،ولی سفید نیستند.
سالروز تولد آقای سفیدِ سفیدِ سفیدِ همه ی ما،...مبارک!
انقلاب مخملی ممکن نیست.مقاله ای از عماد افروغ
اتهام شهید بهشتی از دید سردار رادان
حمله جام جم ضرغامی به موسوی و کروبی