همیشه از خودم می پرسیدم که اصغر فرهادی که تخصص اصلی اش فیلمنامه نویسی است، از کجا می تواند ضربه بخورد؟
با دیدن فیلم «گذشته» به جواب خودم رسیدم: از فیلمنامه!
«گذشته» فیلمنامه خوبی دارد.یک جاهایی دارد که در کارنامه فرهادی درخشان و بدیع است. یک جاهایی هم بیننده را به یاد «درباره الی» و «جدایی» می اندازد. عمق شخصیت ها و مراودات درونی و برداشت ها و اندیشه های شان در هیچ فیلمی از فرهادی به این زیبایی نشان داده نشده بود.
فرهادی در نیمه اول فیلم اش ما را با دنیایی متفاوت از فیلم سازی آشنا می کند که قبلا در اثار او این چنین گل درشت نبود.
گویا آب و هوای فرانسه بر روی او تاثیر گذاشته و با فیلمی با حوصله و ریتم اروپایی که می خواهد آهسته آهسته شما را در بین شخصیت ها و مراودات درونی شان ببرد همراه هستیم.
اما به یک باره و بعد از آنکه تقریبا دو سوم فیلم گذشته، به ناگهان با پررنگ شدن مساله خودکشی زن سلیم، ریتم فیلم و نزاع ها و کنش های بین شخصیت ها شما را به یاد دو فیلم قبلی او می اندازد.
گویی فرهادی هم به مانند من، از ریتم کند فیلم اش خسته شده است و چاره کار را در وارد کردن یک رخداد و به اوج بردن داستانی دیده است که داشت به صورت خطی و با شیب ملایمی حرکت می کرد.
سنجاق زدن دو نیمه فیلم اما نتوانست انتظارات من را برآورده کند و ما با دو فیلم متفاوت مواجه هستیم که سعی شده است به یک فیلم تنزل پیدا کنند.
اگر چه خوب است که یک کارگردان مولفه های مشابهی در آثارش داشته باشد اما تکرار مولفه ها بدون بازسازی و باورپذیر کردن آنها و حتی تکامل، شما را به وادی تکرار و تنفر می کشاند.
اینکه فرهادی اول ،داستان را شروع می کند و شما را با شخصیت ها همراه می سازد و در طول روزها و ساعت ها، به یک باره به بهانه هایی به واکاوی گذشته و اتفاقات قبل می پردازد را حداقل در سه فیلم آخر او دیدیم.
اینکه مدام تقصیر ها به گردن یک نفر دیگر می افتد و یا گزینه های جدید مطرح می شود نیز هم.
و اینکه در نهایت شخصیت ها در فضایی از همه سو بن بست به حال خود رها می شوند و چاره ای ندارند ،که حتی در اثار مقدم او چون «شهر زیبا» نیز وجود داشت.
تا اینجای کار به نظر من همه آن مولفه ها تنها در «درباره الی» به نهایت بلوغ و استفاده مفید رسیدند و اگر «جدایی» را به خاطر فضای متفاوت اش می پسندیدم اما «گذشته» ما را با فیلمساز مولفی روبرو کرد که اگر چه دقت اش را در پرداختن به جزییات و دیالوگ ها هم چنان می ستایم، اما رفته رفته جسارت اش را در پرداختن به موضوعات و زاویه دیدهای متفاوت از دست می دهد.
در حقیقت فرهادی به مانند شخصیت های اصلی فیلم اش اگر چه شاید ادعا کند که گذشته ها گذشته، اما در گذشته باقی مانده است.
پی نوشت: با همه این اوصاف، دیدن «گذشته» را به همه فیلم دوستان توصیه می کنم. فیلم به نهایت متفاوت و البته به نسبت این روزهای سینمای ما استاندارد بالایی دارد.