من به آقای هاشمی رفسنجانی حق می دهم که در مراسم تنفیذ شرکت نکند.به آقایان خاتمی و موسوی و سیدحسن خمینی هم حق می دهم.به بسیاری از کسانی که به دلایل معین در این مراسم شرکت نکردند و به همه سینمایی ها و ورزشی هایی که در آن شرکت کردند هم.از نظر من آنکه در این امتحان نمره پایین تری گرفت نظام و رهبری و ارکانش بودند.معلوم بود که این مراسم ،مراسم تنفیذ نیست.به اختتامیه جشنواره فیلم و بازی های ورزشی شبیه تر بود.
می خواهم به طور خلاصه دلایل حق دادنم به آقای هاشمی را بنویسم.فقط یک نکته را بگویم که در این موارد به پشت صحنه و ...کاری ندارم.چون نه اخبار کاملی از آن دارم و نه می توانم به آنچه می دانم اتکا کنم.
الف- من ارادت ویژه ای به آقای هاشمی ندارم.نه اسمش را با عناوین و القاب خاص می برم ،نه بعد ذکر اسمش صلوات می فرستم. حتی گاهی اوقات حرف هایی پشت سرش زدم که باید ازش حلالیت بطلبم.
ب- در فرهنگ ما رفاقت و دوستی ریشه عمیقی دارد.در دین و مراممان هم کلی روی مساله دوست خوب تاکید شده.هر چه دوستی ادامه دارتر باشد به قول قدیمی ها ریشه دارتر می شود.گاهی دوستان قدیمی حرمت می یابند. انسان ها خیلی حرف هایی که به خانواده و فامیل شان نمی زنند ،با دوستانشان مطرح می کنند.همان طور که آقای خامنه ای گفت،سابقه دوستی و آشنایی ایشان با آقای هاشمی ،50 ساله است.
ج- می شود انسان با کسی دوست باشد ولی نتواند با او کار کند.کار کردن با کسی نشانه تشابه سلیقه بالای آنهاست.حداقل در سی سال اخیر سابقه همکاری آقای هاشمی با رهبری در حدی است که کسی را در این محدوده سراغ نداریم.اکثر سمت هایی که آقای خامنه ای در این سی سال بر عهده داشته با مساعدت فکری و عملی آقای هاشمی همراه بوده.در مورد رهبری شان که آن فیلم کذا گویاست که اگر اصرار و سماجت و...آقای هاشمی نبود ،رهبری کشور سرنوشت دیگری داشت.
د- هر نظامی یک سری شخصیت بلند مربته دارد.آدم هایی که در همه جا حضور دارند و در اتفاقات مهم و سرنوشت ساز حداقل ردی از آنها دیده می شود.آقای هاشمی اگر نفر اول کشور نباشد، قطعا نفر دوم آن است.از صدر انقلاب تا به الان.هم رییس مجلس بوده ،هم رییس جمهور،هم نماینده امام (ره) در پست های حساس و....
بیجا نیست که بگوییم بسیاری از کشورها،کشور ما را به اسم ایشان می شناسند.
ه- همین الان هم ایشان دو سمت حساس دارد.اول رییس مجلس خبرگان است.مجلسی که وظیفه نظارت و تعیین رهبر را بر عهده دارد و اغلب آن افراد، به ایشان رای ریاست داده اند.
دوم رییس مجمع تشخیص مصلحت است که کاملا انتصابی از سوی رهبری است.به نظر من این سمت ایشان بزرگترین عنوانی است که رهبری می تواند منصوب کند.مجمع بازوی مشورتی رهبری در هر زمینه ای است.مثل شورای نگهبان و قوه قضاییه و...وظایف محدود ندارد.مثلا همین سیاست گذاری های کلی را مجمع تبیین کرد و به رهبری داد .و ایشان با اصلاح مواردی ابلاغشان کرد.
و- آقای خامنه ای یک سری خصوصیات اخلاقی دارد.در حکومت داری شان خیلی اهل صبر کردن و حل شدن مسایل توسط قوای دیگر،به خصوص اگر اختلافی به وجود آمده باشد ،نیست.در مورد مساله کردان و مشایی و دیر معرفی کردن وزیر و ...نگذاشتند خود مسوولان به نتیجه برسند.
ز- یک نفر در عنوان نامزد انتخابات، ولی در سمت رییس جمهور کشور،جلوی چشم 50 میلیون بیننده آقای هاشمی و فرزندانش را دزد و مال مردم خور و ... خطاب می کند.می شود جنبه های شخصی رابطه آقای هاشمی با رهبری را در نظر نگرفت.اما نمی شود نسبت به این مساله بی تفاوت بود.
بعد از آن مناظره پیامکی به دستم رسید به این مضمون :«که ما فهمیدیم در این سی سال، کشتی نظام جمهوری اسلامی را دزدان دریایی هدایت می کردند.» اگر چه طنز تلخی داشت ولی با زبان طنز به حقیقتی که از آن گفته ها برداشت می شد ،اشاره می کرد.
همان طور که در دلایلم گفتم زیر سوال رفتن آقای هاشمی به خاطر آن عناوین و سوابقش در حقیقت زیر سوال رفتن نظام بود.
چون یا نتیجه می شود که آقای هاشمی واقعا دزد است و رهبری هم می داند و ایشان را منصوب کرده و بازخواست نکرده.
یا رهبری نمی دانسته ،که سوال بعدی به ذهن می آید که چطور رییس جمهور چهار ساله کشورمی داند و صریحا بیان می کند و رهبری نمی داند؟
و یا آن طور که رهبری در نماز جمعه گفت،آقای هاشمی خطایی مرتکب نشده.
اما چرا رهبری با توجه به عادت همیشگی اش در فردای مناظره که فرصتی در حرم امام (ره) وجود داشت به دفاع از آقای هاشمی و از آن بالاتر نظامی که رهبرش هست نپرداخت و حرفهای عادی زد.
آیا سکوت ایشان نشانه رضایت نبود؟
آیا در مکتب ما بردن آبرون مسلمان مذموم و حرام نیست؟آیا قید نشده که کمک کردن به چنین عملی و یا جلوگیری نکردن از آن هم، گناهش برابر با همان تهمت زدن است؟
آیا ایشان احساس نکردند که این دعوا به زیر سوال رفتن آرمان های امام (ره) و شهدا و... منجر می شود؟
آیا بعدا شخص تهمت زننده حتی در حد یک جمله کوچک ،عذر خواهی کرد؟
و از همه بالاتر، آیا دلیل این تهمت ها چیزی جز رای جمع کردن و رسیدن به ریاست جمهوری بود و اینجا وظیفه رهبری واقعا سکوت بود؟
پس به نظر من اگر بشود دلایل شخصی را هم ندیده گرفت به دلایل دیگری که عرض شد آقای هاشمی کاملا حق داشت در چنین مراسمی شرکت نکند.