اگر مجلس دهم می توانست مجلسی قوی، متکثر و متعادل باشد، بیشترین شانس را برای حل مشکلات مردم داشت. اما به نظر می رسد تنها به تکثر در مجلس دست یافته ایم و در دو زمینه دیگر توفیری نسبت به مجلس نهم نخواهیم داشت زیرا:
1- نماینده قوی یعنی کسی که سابقه نمایندگی مجلس، معاونت وزیر و بالاتر، استانداری و مشاغلی در حد آنها داشته باشد و نسبت به روند اداره کشور آشنایی کاملی داشته باشد و مجلس برای او تبدیل نشود به درس آموری.
همچنین دانش و سابقه علمی قابل اتکا و با توجه به شرایط کشور مفیدی نیز داشته باشد.
سوم از استقلال فکری و شجاعت بیان و قدرت استدلال بالایی نیز برخوردار باشد.
و چهارم تقوا و مردم داری.
2- تکثر به مفهوم حضور افراد با گرایش ها و افکار متفاوت و حتی متناقض.
3- تندرو از نظر من کسی است که شعارش بر شعورش غلبه می کند و به جای انجام وظیفه قانون گذاری و ریل گذاری، به شعار دادن و داد و بیداد و زنده باد مرده باد و بیان مسائلی می پردازد که در حوزه نمایندگی مجلس تعریف نشده است.
متاسفانه عمده نمایندگان قوی جناح اصولگرا که نامزد مجلس شده بودند و بیشترشان نیز از تهران کاندید شده بودند رای لازم را کسب نکردند. نمایندگان قوی اصلاح طلبان هم عمده شان تایید صلاحیت نشدند. بسیاری از افراد قوی هم بودند که فارغ از اصولگرا و اصلاح طلب و مستقل بودنشان راضی به شرکت در انتخابات نشدند.(نمره قوت مجلس به نسبت چهار مجلس قبلی رشدی ندارد.)
اگرچه برخی تندروهای جریان اصولگرا رای نیاوردند اما افراد ناشناخته ای به مجلس از مستقلین و اصلاح طلب ها راه یافتند که به نظر می رسد در نهایت میزان نمایندگان تندرو مجلس کاهشی نیافته باشد.
تنها دستاورد مجلس تکثر است که امیدوارم بتواند به تنهایی مثمرثمر باشد و تحت تاثیر تندروی و ضعیف بودن ترکیب نمایندگان قرار نگیرد.
به جرات می توان مجلس پنجم را آخرین مجلسی دانست که از نظر قوت، تکثر و میانه روی نمره قابل قبولی می گرفت.