خداحافظ ای ماهی که در آن منظم تر شدیم.
خداحافظ ای ماهی که در آن یاد گرفتیم می شود جاهایی هم به خواسته هایمان «نه» بگوییم و اتفاقی نیافتد.
خداحافظ ای ماهی که به بهانه افطار و سجری دور همی ات بیشتر خانواده مان را دیدیم.
خداحافظ ای ماهی که افطازی هایت بهانه ای شد برای دیدن آنهایی که مدتها بود صدایشان را هم نشنیده بودیم.
خداحافظ ای ماهی که در شب هایت زندگی جاری بود و رستوران و کافی شاپ و سینماها باز بودند.
خداحافظ ای ماهی که به ما فهماندی می توان از شب تاریک و خواب آلود استفاده ای کرد که از روز نتوان.
خداحافظ ای اندرون از طعام خالی دار، ای ربنا...
خداحافظ ای ماهی که در در تو اراده مان قوی تر شد.و مهربانی و صبرمان بیشتر.
خداحاقظ ای ماهی که در تو آرزوهایمان به ما نزدیک تر شد.
و در یک کلام، خداحافظ ای تغییر دوست داشتنی و گاهی سخت
امیدوارم که دوباره ببینمت و بعد تو، کمی از آنچه برایم آوردی را حفظ کنم تا دیدار بعد، «یا خیر انیس و مونس»