نماینده ولی فقیه در سپاه، صحبت هایی کرده که می توانید اینجا ببینید.من از اصل این صحبت ها استقبال می کنم.به موضوعی که گفته فعلا کاری ندارم.یادم می آید چند ماه قبل ،سید حسن خمینی هم در لزوم اجتهاد در برخی نظریات امام(ره) سخن گفت.یک عده رگ گردنشان زد بیرون و حتی آن طنز سخیف را برایش نوشتند.این بیرون نزدن رگ گردن بعد از صحبت های آقای سعیدی را می توان به فال نیک گرفت.
حتی معتقدم که خود امام (ره) هم از این روش راضی تر باشند.اینکه یک سری سخنان امام را تا حد کتاب خدا بالا ببریم و بدون استدلال عقلی و شرعی مقدس اش فرض کنیم و حتی سوال پرسیدن از آن را معادل بی اعتقادی به نظام و اسلام و خط گیری از اجانب بپنداریم ،اول کجی است.خود امام هم فکر نمی کنم چنین ادعایی داشته باشد .کما اینکه بعد از آن نطق مداحانه مرحوم فخر الدین حجازی نسبت به خودش،فرمود:
« من خوف این را دارم مطالبی که آقای حجازی فرمودند درباره من، باورم بیاید. من خوف این را دارم که فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور انحطاط پیش بیاورد. من به خدای تبارک و تعالی پناه میبرم اگر برای خودم نسبت به سایر انسانها، مزیتی قائل باشم این انحطاط فکری و روحی است من در عین حال از آقای حجازی تقدیر میکنم که ناطق برومند و متعهد است. گله میکنم که در حضور من مسائلی را مطرح میکند که ممکن است باورم بیاید.»
البته دلیلی که آقای سعیدی آورده جزو ضعیف ترین استدلال هاست.می شود مساله را با دلایلی بهتر از علت تاریخی بررسی کرد و از شرع و عقل و دیگر محکمات بهره برد.
از نظر من در مورد شخص امام (ره) هر چه بیشتر کنکاش کنیم ،عزیزتر و هم از این یک جانبه گرایی که عده ای نان به نرخ روز خور در مورد ایشان ایجاد کردند،رهاتر خواهد شد.
برخی جملات ایشان را که مدام تبلیغ می شود را به عنوان پیشنهاد اولیه برای بررسی بیشتر آورده ام.
میزان حال فعلی افراد است.
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.
میزان رای ملت است.
حفظ نظام جمهوری اسلامی، از اوجب واجبات است.