سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/7/26
9:5 صبح

نمونده عید قربونی!

بدست روح اله ریاضی در دسته شاعری که کار نیست!

می خوام قربون بشم اما، نمونده عید قربونی

هزار تا حرف دارم باهات، همونایی که می دونی

بگم تکراریه اما، نگم توی دلم مونده

یه راهی پیش پام بگذار، نمونم توی حیرونی

***

خودت خواستی بیام اینجا، حودت گفتی که می آیی

حالا زیرش نزن این بار، حواسم هست که اینجایی

تموم قصه ام اینه، خلاصه، ساده و کوتاه

منم اونی که بد کردم[1]، تو هم اونی که آقایی[2]

***

ببخشید این همه مدت ،قرارام شد سر کاری

یه چیزی تو دلم می گه، هوامو هر دفه داری

منو دست کسی نسپار، اونا ناقص منو می خوان[3]

فقط بین همه مردم، تو خوب و بد، خریداری

بعد نوشت: ترانه هنوز تموم نشده، دیدم موعدش می گذره، شاید کامل اش را سال بعد همین جا بذارم!

 


[1]  انا الذی اسات

[2] انت الذی مننت

[3] و الا غیرک فلا تکلنی الهی الی من تکلنی الی قریب فیقطعنی ام الی بعید فیتجهمنی