90/7/26
3:8 عصر

دل عبرت بین!

بدست روح اله ریاضی در دسته

«یک روز ... از ما دعوت کردند که حرف شما چیست، آقای ... گفت سازوکاری درست شده شما باید اطاعت و چگونگی همراهی تان را اعلام کنید، ما گفتیم این چه نوع وحدتی است، ایشان این جمله را تکرار می کرد که شما بگویید ... را قبول دارید یا نه، من گفتم این چه نوع مذاکره ای است، حرف ما را بشنوید، بعد ... گفت شما چکاره هستید که توی این جلسه آمده اید من اگر می دانستم شما هستید نمی آمدم، بعد یک سری بد و بیراه به ما گفت و تشبیه های نامناسبی را راجع به ما بکار بردند، دوستان دیگر نیز همین حرف ها را زدند. به آنها گفتیم این چه نوع قضاوتی است که راجع به ما می کنید؟ »

اگر بگویم جمله های بالا از کیست احتمالا آمپر بسوزانید! خدا بیامرزد شعرای قبلی مان را که اگر دیوان بدون جرح و تعدیلشان را پیدا کردید حتما سری به آنها بزنید.

هان! ای دل عبرت بین ، از دیده نظر کن هان!             ایوان مدائن را آیینه عبرت دان

یا

بهرام که یک عمر همی گور گرفت     دیدی که چگونه گور، بهرام گرفت