این روزها آنقدر سرمان را به نشانه تاسف تکان داده ایم که اگر روزی روزگاری این حرکت را انجام ندهیم گمان خواهند کرد به تجویز دکتری بوده یا درد بی درمانی گرفته ایم.
نمونه آخرین آن رای اعتماد به وزیر نفت است که رییس مرکز پژوهش های مجلس ،نطقی به سیاق نامه های دختران دبیرستانی به خواستگار اسب سفید سوار خود نوشته است و رییس مجلس فلسفه خوانده اش مغالطه وار از گفته های بخش خصوصی می گوید که گویی یک موجود خاص و واحد است و گفته است که نه تنها این قرار گاه مجال رقابت از آنها نگرفته که به جای رقابت ، حمایت کرده است.
و کجایند علمای مدیریتی چون پورتر و کاتلر و ... که بیایند و این دسته را در تئوری های رقابتی شان بگنجانند که قرارگاه خاتم ما نهادی حمایتی است و معلوم نیست چرا این حمایت را گسترش نمی دهد و بر پروژه های کلان و بیشمارش از روی حمایت، نام آن بخش خصوصی را نمی زند.
و در پایان نمایندگانی که قسم خورده اند از قانون اساسی دفاع کنند و بر اساس همان قانون باید در مورد رای اعتماد به وزیران بررسی کنند را دعوت به رای نمادین می کند.
بیایید زین پس مجلس و دولت و ... را نمادین اداره کنیم و البته در این بین جایی هم برای آنانی که دانش و تخصص و تجربه لازم برای اداره کشور دارند، در این نمادهایتان نگه دارید،لطفا!