این روزها مهمان جشنواره ام.جشنواره ای که هنوز تنورش گرم نشده و فعلا بر پاشنه همان فیلم های آب بندی می چرخد.
اولین شان «باد و مه» محمدعلی طالبی است.تعدادی کارت پستال را به هم بچسبانید ،می شود فیلم.در این بین هم تعدادی ادم شمالی که لهجه های متفاوتی دارند و کمی بازی با زمان و....تازه آخر فیلم یادشان افتاده که گره ندارند و نیم ساعت آخر گره گذاری ابتدایی کردند.بگم خدا این برلینی ها را چه کند که جنجال بین کارگردان و دولتی ها تحریکمان کرد برویم این فیلم را ببینیم.
دومین «مرگ کسب و کار من است» با بیش از 20 اکران در جشنواره و کارگردانی 24 ساله.که فقط در فرم مانده و داستان ندارد و البته بازی هایش به نسبت فیلم طالبی روان تر است.یک جورهایی تشخص و من هستم کارگدان جوان را می توان در نماهای فیلم مشاهده کرد.
سوم«ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان که از روشهای نخ نما شده مرد ابله و ادم غیرتی استفاده کرده ولی چیزی بر آنها نیافزوده و داستان در سطح مانده و البته شوخی های جنسی هم دارد که چندان مناسب نیست و از فیلم قبلی اش جلوتر نرفته.
چهارم «آقا یوسف» علی رفیعی که اگر ریتم اش که خیلی شبیه به تیتراژ اولیه اش است را بهتر می کرد ، می شد به عنوان اولین فیلم خوب جشنواره از آن نام برد.در بازی مهدی هاشمی هم آن وجهی که نامزد بازیگری شود وجود نداشت.
اگر دنبال خندیدن هستید فیلم رامبد جوان و اگر دنبال در خود فرو رفتن آقا یوسف را از دست ندهید.