89/3/25
12:22 عصر

بیایید کبراهایمان را مشخص کنیم

بدست روح اله ریاضی در دسته

آنچه امروز جامعه ما از آن دوری جسته و در ورطه مصداق ها و دعواهای سیاسی و جناحی افتاده ،‌مشخص شدن کبراهاست.
ذهنتان به جاهای بسیار بالا و مهم نرود.به نظر من در سطوح نه چندان بالا هم ما تکلیفمان با خودمان مشخص نیست.یعنی در برابر حوادث مشابه عکس العمل های متفاوت و متناقض بروز می دهیم و در برابر سوال دیگران به توجیه و تفسیر و ان قلت رو می آوریم.
مثلا یکی از مواردی که برخی دوستان ارزشی و اصول گرا مطرح می کنند ماجرای حرمت شکنی است.یا مثلا حفظ حرمت و از این قبیل حرف ها.ماجرای حوادث روز عاشورا که یادتان هست.مردم را با شعار حرمت شکنی در آن روز به صحنه آوردند و چیز دیگری به خوردشان دادند.ماجرا هم از این قرار بود که عمده سخن دوستان کف و سوت هایی بود که برخی افراد در برابر انداختن تابلوها و آتش زدن کیوسک نیروی انتظامی و ... می زدند.از نظر این دوستان این کف و سوت ها به هر دلیلی که باشد نباید در روز عاشورا رخ می داد و چون روز عاشورا روز حزن و اندوه است،‌این کارها حرمت شکنی بود و وااسلاما! حالا اینکه این کارها خلاف قانون و مخرب و آسیب رساننده به مردم بود یک بحث دیگر است و ربطی به حرمت شکنی ندارد
این می تواند یک کبرا باشد که «کف و سوت زدن در یک روز عزا حرمت شکنی است.»
می آییم به ماجرای حرم می رسیم که یک عده حالا خودجوش و غیر خودجوشش فرقی نمی کند.طرف دیگر هم مهم نیست.این جمع نمی گذارند طرف دیگر حرف بزند و بعد که موفق شدند ،در روز رحلت امام و کنار حرم او سوت و کف می زنند.طبعا بنابر همان کبرا باید این را حرمت شکنی دانست و اغلب مراجع هم به همین اشاره کردند.اما عکس العمل دوستان اصول گرا چی بود؟(یک نکته داخل پرانتز بگویم که فردایش می خواستیم با خانواده برویم فیلم طلا و مس را ببینم.فیلمی ارزش و به تعبیر دوستان معناگرا که به دلیل اقامه عزا و ... تمامی سینماها را تعطیل کرده بودند)
یا مثلا بیانیه هسته ای و آن شادی زاید الوصف و حرکت های محیرالعقول که از صد تا کف و سوت هم مهیج تر بود و بعدش شیرینی دادن و جشن هسته ای اعلام کردن آن دقیقا در شب و روز شهادت حضرت زهرا(س).
می رسم به حرف اول یادداشت.به نظر من باید از ماندن در مصداق ها و افراد و حوادث جدا بشویم و نگاه بالاتری به ماجراها داشته باشیم.و برای این کار چاره ای نداریم که کبراهایمان را مشخص کنیم و براساس آنها حرکت کنیم.
قطعا به تدریج خواهیم توانست به کبراهای بزرگ تر دست یابیم که تکلیف مان را با بسیاری از حوادث و حتی مسایل دینی و اجتماعی مشخص می کند و می توانیم آنها را با کبراهایشمان سنجیده و درصد درست و غلط بودنشان را مشخص کنیم.مثال دست پایین اش این است که مثلا یک دفعه شب انتخابات به واسطه نقل قول از این و آن ، دفع افسد به فاسد ، غلبه احساسات و... به کسی رای نمی دهیم که هنوز جوهر انگشتمان خشک نشده فریاد برآوریم که غلط کردیم!