سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/10/8
8:19 عصر

گازهای سمی اطراف عاشورا

بدست روح اله ریاضی در دسته

حوادث پس از انتخابات اخیر که آخرینشان مربوط به اتفاقات عاشورا و تاسوعاست، صرفا یک معلول هستند؛ معلول جبری علت هایی که همین طور بی محابا در فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ما وجود دارند و متاسفانه دیده نمی شوند.

هوای امروز تهران ما پر است از گازهای سمی  و خطرناک که ما چون اثر ملموس و نزدیکی از آنها حس نمی کنیم بی توجه به آنها هستیم.اما همین که این گازهای خطرناک در جایی متراکم شدند و خفگی و مسمومیت و عوارض شدید به بار آوردند ، یک عده به فکر توصیه و نصیحت و گروهی به فکر حل ناقص معلول می افتند.

در حقیقت انتخابات اخیر موجب شد که این فکرها و عقیده ها و روش های مسموم متراکم شوند و عده ای به صرافت افتادند و البته بودند کسانی که به علت استفاده از ماسکی که عمر مفید کوتاهی دارد، نمی اندیشند و به انکار مسمومیت مشغولند.و مدام بلند تر فریاد می زنندکه:«هان! شهر در امان و امان است»

این علت های سرگردان را می توان در انقلاب 57 هم جستجو کرد و حتی دامنه جستجو را به چند صده اخیر نیز کشاند.
اندیشه ها و روشهای که با بد سوختنشان و اشتباه به کار گرفتنشان مدام به تولید گازهای سمی پرداختند و متاسفانه در زمان وقوع، چاره ای برای آنها اندیشیده نشد.

انقلاب 57 در اغلب مردم حرکتی احساسی بود تا عاقلانه.اندیشمندان و متفکران اصلی انقلاب چون شهیدان مطهری و بهشتی و... در همان سالها به این نکته اذعان کردند و بنا داشتند این حرکت احساسی را به سمت عقلانیت و سیستم و اندیشه های والای اسلام هدایت کنند.

مجموعه حوادث اما سرنوشت دیگری را رقم زد، آن چنان که امروز می بایست ادعایی تلخ را مطرح کرد و آن اینکه اگر در برخی امور نسبت به گذشته پس رفت نکرده باشیم، پیشرفت که قطعا نکردیم.
برخی متفکران و اندیشمندان ترور شدند،گروهی به مرگ طبیعی مردند و یا به دلایلی به حصر و زندان و تبعید و یا ترک کشور کشیده شدند.
برخی دیگر بر حسب ضرورت و یا جذابیت به حوزه اجرا وارد شدند.
اندیشه و آرمان های والا خاک خورد.
یک بار به دلیل کمین کردن دشمن
یک بار در قالب خاص بودن شرایط
و بار دیگر به خاطر برخی نتایج کوتاه مدت و شیرین
فکر و اقدامی جدی در برابر این گازهای سمی صورت نگرفت.گذشت و گذشت و گذشت تا به انتخابات اخیر رسید.
گازها متراکم شدند و عوارض بیماری خودش را نشان داد.

حالا همان هایی که طی این سی سال کوتاهی کردند و نمی خواهند اگر تقصیری به گردن نمی گیرند ، لا اقل عذرخواهی کنند و جبران مافات، می خواهند با همان استدلال ها و روشهای قدیمی فعلا سوراخ در رویی برای این گازها پیدا کنند و در آرامشی کاذب فرو روند.
نسل جدید روشهای قدیمی را نمی پذیرد و روز به روز بر تعداد روگردانان از این روشها افزوده می شود.
قبلا دست گاه های نمایشگر میزان آلودگی هوا در دست خود آقایان بود.هرگاه صلاح می دانستند، اعداد را جابجا می کردند و در گوش هم پچ پچ می کردند که :«هر حقیقتی را که نباید گفت!»
تصور ذهن کوچک خودشان را به جامعه تلقین می کردند غافل از اینکه اگر دستگاه می گوید هوا تمیز است پس چرا من دارم خفه می شوم!

امروز آنقدر وسایل سنجش آلودگی زیاد شده و متاسفانه به اطمینان و باور برخی مردم به متولیان تعیین آلودگی هوا خدشه وارد شده که نمی شود و نمی شود و نمی شود آنچه برخی می خواهند با زور بشود!

تا به امروز به جز اندکی از افراد و آن هم در برخی گفته و نوشته ها، همه به دنبال رفع و رجوع کردن چهره معلول هستند در حالی که تنها راه جواب دهنده در بلند مدت یکی است و آن هم:
"اصلاح علت است!"