سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/5/24
11:0 عصر

رای عدم اعتماد به مجلس

بدست روح اله ریاضی در دسته

تصمیم داشتم و دارم کمتر سیاسی بنویسم مگر آنکه مساله واقعا مردمی باشد.رای اعتماد به کابینه به نظرم در وجهه همت بسیاری از مردم بود و با پخش مستقیم آن عملا تعداد زیادی از افراد جامعه درگیر آن شدند. قصد داشتم دو سه مطلب تحلیلی در مورد انتخابات بنویسم که رای منفی مجلسی ها به سه وزیر نشان داد که هنوز وقت مناسبی برای این تحلیل ها نیست.

از وزارت اقای زنگته بسیار خوشحال شدم. به نظرم یکی از ژنرال های واقعی کابینه بود. همین عکس العمل را که می گفتند اخبار سراسری هم آن را پوشش داده، اهمیت انتخاب ایشان را صد چندان می کند. امیدوارم نظامی ها به پادگان ها بر گردند و دست از سر صنعت و اقتصاد و سیاست و ... ما بردارند. البته سخنان آقای توکلی هم قابل تامل بود ولی نحوه بیان و مبنا قرار دادن آن را چندان مفید نمی دانم.

از رای عدم اعتماد آقای نجفی هم خیلی ناراحت شدم.ایشان نیز یکی از ژنرال ها بود که انصافا با وجود تمام انتقادات ،هیچ فردی به صلاحیت ایشان در آموزش و پرورش از دید دوستان فرهنگی بسیاری که دارم، وجود ندارد.

در فضای مجازی دیدم که به برخی صحبت های آقای روحانی نسبت به وقایع 88 واکنش منفی داده شده. واقعا نمی دانم برخی ها چرا از آرمان گرایی بی فایده که طرف مقابل شان هم به آن مبتلاست دست بر نمی دارند و اینقدر می خواهند انتزاعی و سریع به خواسته هایشان برسند.

این ارمان گرایی که امیدوارم واقعا همین باشد و به برخی مسایل پشت پرده و رانت ها و مانند آن آلوده نشده باشد در بین برخی نمایندگان مجلس نیز وجود داشت.آنهایی که گویا دنبال پیدا کردن عیب و برچسب زدن و مانند آن بودند در صورتی که انتخاب یک وزیر به معنای بدون عیب بودن او نیست بلکه انتخاب بهترین افراد از بین گزینه های موجود است.

من نوعی می توانم در انتخابات شرکت نکنم ولی بالاخره هر وزارت خانه ای یک وزیر می خواهد و نمی شود که تا چهار سال بدون وزیر آن را اداره کرد.

در کل، عدم رای اعنماد به سه وزیر کابینه ای که ژنرال های زیادی داشت و افراد آن یا تجربه کافی داشتند و یا تخصص مرتبط البته به جز دو نفر، پیام تلخی به جامعه داد. پیامی که در نهایت به نظرم برای تیم رییس جمهور شیرین خواهد بود. شبیه رد صلاحیت اقای هاشمی.

بعد از حساسیت جامعه نسبت به شورای نگهبان با این اقدام حساسیت نسبت به مجلس هم بالا رفت و آن کاری که احمد نژاد سالها سعی در انجام آن داشت به دست خود مجلس انجام گرفت.تقریبا می شود با قطعیت گفت که مردم در نزاع های آینده ناخواسته طرف دولت را خواهند گرفت و این پاس گل طلایی برای آقای روحانی یک نعمت است.

اولین گام می تواند معرفی وزرای حداکثری برای دو وزارتخانه ورزش و علوم باشد و یا انداختن توپ هدفمندی در زمین مجلس.و بعدها نیز خروج کامل مجلس از دست اصولگرایان...

باید منتظر بود.


92/5/17
9:48 عصر

فرصت خدایی شدن

بدست روح اله ریاضی در دسته

عید فکر همه مبارک

فکر نمی کنم تو عیدهای اسلامی هیچ عیدی به اندازه عید فطر شفع انگیز و مردمی باشد.

صبح که برای نماز عید می روی. در آن ساعت زود صبح تعطیل، شهر را زنده و فعال می بینی.مسجد محل ما در هیچ مناسبتی به اندازه این روز، شلوغ و پر جمعیت نمی شود.

ما خیلی لازم داریم که مناسبت های اسلامی و مذهبی را که مردم هم به آنها اقبال بیشتری نشان می دهند ترویج کنیم و از آن در راه اهداف اسلامی و دینی و انسانی استفاده کنیم.

عید فطر که بر خلاف بیشتر مناسب های مذهبی دیگر، هیچ تفسیر و توجیه سیاسی هم نمی توان به آن چسباند، می تواتد فرصتی برای بازگشت ما به انسانیت و صفا و صمیمیت و کنار گذاشتن دشمنی ها و عداوت های قدیمی و زیانبار باشد.

حالا که خدا با روزه گرفتن 30 روزه که شاید فقط در حد نخوردن و نیاشامیدن باشد این گونه به بندگانش عیدی می دهد، چرا ما انسان ها گاهی تا سالیان سال می خواهیم بر کینه و عقده و اصرار برای خطاهای کرده و نکرده طرف مقابل مان پافشاری کنیم.

عید فطر ، عید گذشتن و آشتی است. عید در کنار هم بودن  و خدایی شدن است.

 


92/5/9
12:57 عصر

بالاتر از خود خدا!

بدست روح اله ریاضی در دسته

آقای فاطمی نیا اینجا حرف های بسیار خوبی زده است. همین دو شب قبل داشتم این حرف ها را به یک عزیزی می گفتم. البته با احتیاط و اینکه خدا قهرش نگیره.

اون اوایل جلسه اقا مجتبی اگر زود می رفتیم یا هر کسی خودش دعا و قرآن می خواند و یا با هم حرف می زدند. بعدش دعای جوش را از روی نوار گذاشتند و یک عده هم مسخره می کردند. این اواخر هم برنامه از ساعت 10 شروع می شد و تا نزدیک 3 نصف شب ادامه داشت. نمونه اش را آقای جاودان دارد هنوز.

البته ما تقریبا با آقا مجتبی می آمدیم و مجبور بودیم از روی سر و کله مردم عبور کنیم.مردمی که بیشترشان یا تو چرت بودند یا حوصله شان سر رفته بود و یا به زور نماز و دعا سعی می کردند خودشان را سر حال نگه دارند.

البته من هم مانند آقای فاطمی نیا منکر برخی افرادی که زمینه و حال لازم برای 5 ساعت احیا را دارند نیستم. سال قبل هم یکی مطلبی در این باب نوشتم که برخی از دوستان انتقاد کردند.اما این حال را خیلی در بین مردم نمی بینم به دلایلی.

اینها از صدقه سر مسلط شدن جماعت مداح بر امور مذهبی ماست. هیات یکی از این حضرات ، جماعت از قبل از افطار می آیند و جا می گیرند. خدا خودش رحم کند.


92/5/5
4:3 عصر

مسیحای من (1)

بدست روح اله ریاضی در دسته آقا مجتبی

ماه رمضان های من که هیچ، کل سال من از شب بیست و سوم شروع می شد.هر چه نماز و دعا و ترک و گناه و چه و چه بود یک طرف و نشستن پای صحبت و روضه مسیحای من در شب بیست و سوم یک طرف دیگر. چنان که «بعد منزل نبود در سفر روحانی» آنقدر سریع حرکت می کردیم و اوج می گرفتیم که خودم هم باورم نمی شد. نماز و روزه و بندگی و ... تازه از شب بیست و سوم معنا پیدا می کرد، اگرچه آمادگی اش از شب های نوزدهم و بیست و یکم شروع شده بود.

امسال، من مانند همه سالهای عمرم، خطا و خراب کرده و از خدا گریزان و دل و رو سیاه و ... منتظر شب بیست و سوم هستم. من و مسجد جامع بازار و جمعیت مشتاق و چهار راه سیروس و تهران و ایران و ... همان پارسالی ها هستیم و متاسفانه اگر بدتر نشده باشیم ، بهتر نشدیم.

اما امسال، مسیحا نداریم. واسطه ای نداریم که پیام خدا را به ما برساند که هر شب ماه رمضان صدایمان می زند. که برایمان واسطه ای بتراشد که حتی اهل بیت هم به او متوسل می شدند و باطن لیله قدر است. «یا ایهالعزیز» هایمان را چه کسی به گوش مولایمان برساند؟«یا ارحم اراحمین» هایمان را چه کسی دست ملائکه بدهد تا به عرش ببرند؟ چه کسی آداب دعا را گوشزد کند؟ چه کسی بگوید هم نوع ات را ببخش و خدایی شو؟ چه کسی تواضع کند و به ما التماس دعا بگوید؟ چه کسی هم نوا با عمق وجود ما «خدا خدا» بکند؟ «شتر دیدی ندیدی» را چه کسی در دهانمان بگذارد؟

آقا مجتبی! ما به کوچه های تنگ و تاریک بازار، به شلوغی و «الهی العفو» کناری هایمان و به نوای پیرمردی که خودش را مثل ما می کرد و آن چنان سخن می گفت که باورش می کردیم، عادت کرده بودیم.

آشتی دادن ما با خدا، «یا زهرا» گفتنمان به شکلی که همه وجودمان بلرزد و امضا کردن پرونده ما به خیر و خوبی به دست امام زمان (عج) با شما. این کارها را هر سال شما برای ما انجام می دادی، بیا امسال هم دست خالی برنگردانمان.ما حالا حالا روی شما حساب کرده بودیم.

شما که جواب آن طرف دنیایی ها را می دادی، جواب ما این دنیایی ها را هم بده.