سفارش تبلیغ
صبا ویژن

93/9/4
4:29 عصر

هیچ!!!!!

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

همه کسانی را که مدام انتقاد می کنند که دولت حسن روحانی چه کرده است ، احاله می دهم به تیتر امروز روزنامه «وطن امروز» که زده :«هیچ!»

خبر آوردند برای ابوسعید ابوالخیر که فلانی گفته من مثل فیل هستم و اوسعید چون پشه، شیخ هم پاسخ داد که آن پشه هم تو هستی!

این «هیچ» ای که درشت روی صفحه اول زده شده، در مورد موضوعی است که سران نظام در مورد آن تصمیم گیری می کنند و همین دو سال قبل صحبت منفی کردن در مورد آن مستوجب توقیف و ... بود.

این «هیچ» معنی معکوس دارد و تا باشد از این نوع اش باشد ان شاالله.... یعنی: همه چی!


93/4/12
8:16 عصر

کار جالب آقای نماینده

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

بعضی وقت ها احساس می کنم علی مطهری هم زرنگی هایی می کند و به خاطر محبوبیتی که پیدا کرده حرفش را به صورت غیرمستقیم می زند.

نمونه آخرش همین بحث رفع حصر است که نظر ایشان در این باره کاملا مشخص است و بارها بیان شده. این جمله ای که از قول رهبری نقل کردند پاسخی است به همه کسانی که امیدوار بودند این ماجرا توسط دولت روحانی ختم به خیر شود. البته نظر من در مورد آن پاسخ بماند برای بعد ولی کاملا مشخص شد که چرا روحانی تا به حال نتوانسته اقدامی کند و ...


93/3/5
12:50 عصر

خرداد نوستالژیک

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

اگر بخواهم دستاوردهای دوم خرداد را خلاصه کنم به نام «سید محمد خاتمی» می رسم.

مردی که با همه انتقادهایم به رفتار و عمل و بی عملی اش هنوز نتوانسته ام از او متنفر شوم.

خیلی سخت است هشت سال در قدرت باشی و در نهایت عیب هایت شوند صبر زیاد، تواضع بیش از حد، سکوت دیوانه کننده ، از خودگذشتن برای کشور و ....

همه اینها صفات مثبتی است که شاید کمتر رییس دولتی در تاریخ تشکیل نظام دولتی در ایران واجد مجموع این صفات بوده باشد.

شاید کمتر رییس جمهوری باشد که مخالفان مشرب سیاسی و فکری او وقتی در موضع انصاف می نشینند ، حسن هایش را بیش از معایب اش می دانند.(مانند احمد توکلی و محسن اسماعیلی)

خیلی خوشحالم که زمان ریاست جمهوری اش را درک کردم، در دانشگاه درس خواندم و این روزها مردی را می شناسم که بیش از آنچه سیاستمدار باشد، فیلسوف بود و بیش از آنکه به قدرت بیاندیشد، به انسانیت می اندیشید.

 


92/10/9
2:18 عصر

افتخار یا سرافکندگی!

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

خیلی وقت است که قصد ندارم سیاسی بنویسم.این سطور را فقط به عنوان یک سوال ببینید و لاغیر.

موتور حماسه سازی و زوم کردن روی 9 دی بدجوری روشن شده و سروصدایش هم گوش فلک را کر کرده، اما با عقل مهجور و محبوس من، نه تنها 9 دی یک واقعه حماسه آفرین و یادبود وار نیست، بلکه حتی یک نقطه تاریک هم هست.چرا؟... عرض می کنم.

خودشان می گویند مردم در 9 دی برای دفاع از ولایت و نظام به صحنه آمدند.توی دهن فتنه گران و به تعبیر خطرناکتر «کودتاچیان» زدند و سخنران مودب آن روز هم آنان را گوساله و بزغاله خطاب کرد.بعضی هایشان که می گویند مردم از اول هم ولایی بودند و فقط...

بله! فقط بروز نمی دادند. یعنی بعد از 22 خرداد و با کمی اغماض 29 خرداد، این جماعت فتنه گر هر کاری خواستند کردند و عکس آتیش زدند و بمب گذاشتند و براندازی سازی کردند و مردم خداجو و همیشه در صحنه و ولایی و انقلابی، با وجود تهدیدهای سران نظام و دادگاه ها و اخبار یک طرفه تلویزیون ، خم به ابروی مبارک نیاوزدند و در منزل نشستند و 20:30 دبدند.آن هم نه یک ماه و دو ماه، بلکه 7 ماه و در نهایت هم با تحریک احساسات حسینی شان و با ارائه اخبار یکسویه، این جماعت که نمی دانیم واقعا چند نفر بودند به صحنه آمدند.

9 دی یعنی از 22 خرداد و با وجود تهدیدات 29 خرداد، همین جماعت 9 دی ای هم نسبت به ادعای حکومت مبنی بر سالم بودن انتخابات و چی و چی بودن فتنه گران شک داشتند و اگر نداشتند هم حاضر نشدند به بهانه های مختلفی که ایجاد شد به صحنه بیایند.بقیه که جای خود دارد!


92/9/3
3:41 عصر

خوب، بد ، زشت توافق هسته ای

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

در مورد توافق هسته ای اخیر سه نوع نگاه وجود دارد:

الف: نگاه بدبینانه

اگر به بندهای قرارداد اخیر نگاهی بیاندازیم و وضع دیروز و فردایمان را بی خیال شویم و تنها در حال و قرارداد قرار بگیریم، آنچه داده ایم و متعهد شده ایم ، در برابر آنچه به دست آورده ایم حقیقتا ناچیز است.

ما متعهد شده ایم که غنی سازی بالای 20 درصدمان را کاملا متوقف کنیم و به تعبیری به حالت تعلیق دربیاوریم و حتی اورانیوم بالای 20 درصدمان را هم رقیق کنیم.در مقابل بخشی از پول نفت مان را که فروخته ایم ، لطف کنند و بهمان بدهند و منت بگذارند اجازه دهند فروش نفت مان از این کمتر نشود و برخی تحریم های ظالمانه را به حالت تعلیق دربیاورند. همه تعهدات طرف مقابل بر اساس برخی اخبار غیررسمی، حداکثر یک پنجم تحریم های فعلی را به حالت تعلیق در می آورد. یعنی همان در غلتان دادن و آب نبات گرفتن. همچنین قرار است در مراحل بعدی چه چیزی بدهیم تا بقیه تحریم ها را رفع کنیم و آیا امتیازهای باقیمانده طرفین متناسب است؟

ب: نگاه خوش بینانه انفعالی

همین که ترمزی گرفته شد و وضع فعلی مان بدتر نشد و سراشیبی کمی شیب اش کند شد، کافی است. بخشی از پول ها هم آزاد می شود و کسری بودجه تا حدی حل و ارز به بازار سرازیر و تورم رکودی فعلی و بار روانی بازار فروکش می کند و تا 6 ماه دیگر یک خاکی به سرمان می کنیم.

ج: نگاه خوش بینانه فعال

اتفاقی که در این 6 سال اخیر افتاد این بود که ابتدا جا انداختند ایران مشکوک است، سپس پرونده را به شورای امنیت بردند و تحریم های جهانی و یک طرفه وضع کردند و در نهایت اثرات سوء تحریم بر روی خودشان و شرکایشان را تا حدودی رفع کردند.در حقیقت بیش و پیش از تحریم فیزیکی، ما دچار تحریم روانی شدیم.

الان به جز در داخل کشور و برخی ملت های دوست، در عرصه افکار جهانی، تحریم ایران کار ظالمانه ای نیست چرا که ایران در حال فعالیت های مخفی و خطرناکی است که امنیت منطقه و جهان را تهدید می کند.در ضمن عمده دولت های حتی همسایه ایران نه تنها با این تحریم ها مخالف نبودند که برخی چون عربستان ، عراق و ... حتی به دنبال جایگزین کردن خودشان به جای امور تحریم شده ایران رفتند.

بنابراین اولین کار ما رفع تحریم روانی بود که چاره ای جز امتیاز بیشتر دادن نبود و سپس ترک برداشتن تز تحریم یک جانبه و بدون منطق. ما می خواهیم به دنیا بگوییم که فعالیت ما خطرناک نیست و به کسی آسیب نمی رساند و آنچه تا به امروز بر علیه ما وضع شده، ظالمانه بوده است.

در این نگاه توافق فعلی تنها یک حرکت ابتدایی است و تازه دیپلماسی فعال منطقه ای و جهانی شروع می شود تا ایران را از یک کشور منزوی و غریبه به کشوری دوست و صاحب نفوذ تبدیل کند که کسی نتواند آن را تحریم کند و از حقوق اولیه اش محروم سازد.

 


92/8/7
8:21 صبح

خاتمی درون ما

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

تعطیلات آخر هفته گذشته، مهمان عزیزی داشتیم که سخن را به سیاست کشاند و نالید و فحش داد و شکوه کرد. ما هم با وجود آنکه از نظر نگاه سیاسی با آن مهمان عزیر اختلافات ریشه ای داشتیم، سکوت کردیم و سعی ، که بحث را به جای دیگری بکشانیم و از عید و زیبایی بگوییم و احوالپرسی و تعارف شیرینی و ... بکنیم.

وقتی اقای روحانی در دقیقه نود یکی از وزرایش را عوض کرد و نام دیگری را به مجلس فرستاد، حدس می زدم که سعی خواهند کرد بر روی دیگری تمرکز کنند تا رای نیاورد و ...

ابتدا این کار را خطای سیاسی می دانستم و البته هنوز هم می دانم ، ولی بر خلاف این گفته که روحانی نجابت خاتمی را کنار بگذارد، خوشحالم که نجابت درونمان شعله ور شده است و این بار همه ما در وجودمان به جای برخی ها، یک خاتمی داریم.


92/7/6
8:30 صبح

بالاخره ... مذاکره!

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

از همن روز اول به مساله مذاکره چندان خوشبین نبودم. نه آن «نرمش قهرمانانه» و «چرخش غیرمترقبه» را درک کردم. نه بعدش پالس های مثبت طرف ایرانی که «اختیار تام» دارم و نه از آن طرف «اشتیاق» آمریکایی ها و «امتناع» ایرانی ها را .

هنوز هم معتقدم که مذاکره با آمریکا در ادبیات مقامات عالی رتبه ما جایی ندارد. نگاه آنها به آمریکا نگاهی است بس بدبینانه و این چرخش هم احتمالا جزو سناریویی بود که قبلا یک بار در دولت اصلاحات اجرا شد. نتیجه این سناریو هم اثبات دروغگویی و یا حداقل غیرقابل اعتماد بودن طرف آمریکایی بود و بعدش دیدیم که در دولت قبل سیاست ها چگونه بود و جمایت ها چگونه.

از آن طرق شوق آمرکایی ها برای مذاکره هم برای من جای سوال بسیاری دارد و تردیدها را برای هر ادم عاقلی افزایش می دهد.ما که خودمان از وجهه و اعتبار و قدرت بین المللی مان به خصوص پس از این سالهای نه چندان خوشایند آگاهیم. پس قطعا پشت پرده اهداف دیگری هست و در ذهن طرف مقابل قطعا نیات متفاوتی وجود دارد.

واکنش تندروهای داخلی که دو نمونه اش را اینجا و اینجا می توانید ببینید هم گویای آن است که فشارهای زیادی در «ناز» طرف ایرانی و احتیاط آن موثر بوده.

در کل من چندان از تماس آقای اوباما و کنار هم نشستن وزیران خارجه ایران و آمریکا خوشحال نشدم که هیچ، نگران هم شدم.

ما سی و چند سال است که بر آمریکا مرگ فرستادیم و با آنکه با کشورهای متخاصم تری نسبت به خودمان چون روسیه و انگلیس رابطه برقرار کردیم، آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ ، صحیح و سالم محفوظ نگاه داشتیم و حرف زدن از رابطه و مذاکره را ذنب لایغفر دانستیم و انقلابی گری مان را در مواجهه با آمریکا بنا نهادیم. حالا که با وجود همه فشارهای داخلی و بی اعتمادی نظام، تابوی مذاکره و تماس تلفنی و گفتگوی حضوری شکسته شده، طرح ریزی یک برخورد اصولی و راضی نگه داشتن نسبی جامعه و مقابله با کارشکنی های داخلی و خارجی و در نهایت توانمندی در برقراری رابطه ای که منافع ملی مان را تضمین کند و رودست نخوریم، بسیار سخت خواهد بود.

حالا که آمریکایی ها پا پیش گذاشتند و ما هم دست رد بر سینه شان نزدیم، اگر این شروع به دستاورد قابل اعتنایی تبدیل نشود، نتیجه ان از عدم برقراری رابطه سهمگین تر خواهد بود. نشود آنکه کلاغی آمد راه رفتن کبک را بیاموزد و راه رفتن خودش را فراموش کرد.


92/6/31
8:1 عصر

کاشکی نباشه!

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست ما عین چی ماست؟

در گیر و دار بحث های خانه سینما در دولت قبل، آقای بهروز افخمی که یک دوره نماینده مجلس بود، گفت که تمام تلاشش را کرده تا در مجلس قانونی در مورد سینما به تصویب نرسد.من با وجود آنکه تمامی دلایل او را شنیدم ابتدا حس مثبتی نسبت به صحبت های او نداشتم.از آن سنخ استدلال هایی که گفته می شد قانون بد بهتر از بی قانونی است و .... اما هر چه زمان گذشت و تجربه آموختم احساس کردم حرف بیراهی نگفته است.

نمونه اخیرش طرح قانون جرم سیاسی است که برخی نمایندگان مجلس تهیه دیدند. سی و چند سال بود که خارجی ها و برخی داخلی ها مدام از نداشتن قانونی متناسب در زمینه جرایم سیاسی در کشور داد سخن سر می دادند و از بی اعتنایی به یکی از اصول قانون اساسی نام می بردند.اما حالا که تلاش مجلسی ها را دیدم با خودم گفتم همان بی قانونی بهتر بود. می دانید چرا؟

اول اینکه حداقل پنج مورد را از طرح مستثنی کرده اند که مذهب و دین، ولایت فقیه، جمهوریت ، اسلامیت و جرایم امنیتی را شامل می شود. جرم سیاسی خلاصه شده به سران قوا و حتی تا کارمندان دولت هم کشیده شده.واقعا همین الان چند تا زندانی این جوری در زندان هایمان داریم و اکثر انهایی که زندانی بودند و صدا کردند آیا جزو همین پنج مورد استثانا شده نیستند؟ اگر هستند که تقریبا همه شان هستند در نتیجه این قانون قرار است چه کاری انجام دهد که قبل از آن انجام نمی شد. فقط الان ادعا می شود که یک اصل معطل مانده هم به سرانجام رسید، صلوات!

دوم تا آنجا که من می دانم فلسفه حضور چنین بندی در قانون اساسی عدم سواستفاده از قدرت در زندانی کردن و تضییع حقوق مخالفان بوده است. سر جمع همه آنهایی که در این قانون به آنها اشاره شده آیا بیست درصد قدرت واقعی در کشور را دارند؟ بعید می دانم. رییس دولت سوگلی وقتی به نفس های آخر رسید حتی نتوانست یار غارش را از فیلتر رد کند و در مقابل رد صلاحیت او سیاست سکوت اختیار کرد!

سوم اینجا دیدم که قانون هیئت منصفه اشاره شده جزو قوانین منسوخ شده است. نمی دانم یعنی سوتی دادند؟