سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/5/25
11:57 صبح

ملزومات ادبیات سیاسی

بدست روح اله ریاضی در دسته

«ادبیات سیاسی» یعنی ادبیاتی که سیاست مداران از آن برای صحبت های دیپلماتیک خود استفاده می کنند،‌اگرچه دارای اصول علمی و لاتغیر نیست،‌ولی برای خود قوانینی دارد که به طور معمول در بین اکثر سیاست مداران رعایت می شود.
در «ادبیات سیاسی» ،صراحت جایگاه چندانی ندارد.اصولا سیاست بازی به معنای منفی آن دغلبازی و چند رنگی تعبیر می شود و لذا برای یک سیاست مدار؛ به خصوص صراحت در گفتار، جایگاه و ارزش چندانی ندارد.چرا که گفتار ضمن مسوولیت تراشی بی مورد  گاهی برای شخص سیاسی واجد تبعات منفی نیز هست.
حمله رژیم صهیونیستی به ناوگان کمک به غزه را اگر یادتان باشد،‌هیچ گاه توسط آن رژیم به صراحت این حمله مورد تایید و دفاع قرار نگرفت و دایم درصدد بودند که برای آن دلیل و بینه ای جور کنند.حتی ایالت متحده هم که بسیاری این حمله را با چراغ سبز او می دانستند ،حاضر نشد به صراحت از این حمله دفاع کند و آن را یک حرکت درست و لازم بداند.اما در موقع رای گیری بر علیه اسراییل با سیاست ورزی مانع تصویب قطع نامه می شود.
در کشور خود ما نیز بارها اتفاق می افتد که افرادی قانون را رعایت نمی کنند.به احتمال زیاد این رویه در سطوح عالی نیز رخ دهد، اما تفاوت است بین رییس دولتی که این عدم ابلاغ و یا اجرای قانون را با تعابیری چون«آن را قانون نمی دانم» و یا زیر سوال بردن نهادهای تصویب کننده پاسخ گوید و یا آنکه به گونه ای با تعامل و یا خود را به نشنیدن زدن و یا مذاکرات پشت پرده مساله را رفع و رجوع کند.

دیگر ویژگی «ادبیات سیاسی» در آن نهفته که فاقد پارامترهای صفر و صدی است.هیچ دو دولتی در دنیا را مشاهده نمی کنید که 100 درصد با هم منافع مشترک داشته باشند و یا تمامی راه های گفتگو و مذاکره را با هم مسدود کنند.به تعبیری در ادبیات سیاسی کلماتی همچون «هیچ» و «همه» جایگاه معنایی ندارد.
وقتی کشوری توسط شورای امنیت مورد تحریم قرار می گیرد به کار بردن تعابیری چون «این تحریم ها کاغذ پاره است و هیچ تاثیری ندارد» و یا «آنقدر تحریم کنید تا زیر پایتان علف سبز شود» فاقد معنای سیاسی هستند .اگرچه عده ای بر این باورند که ما نباید به دشمنان و کسانی که می خواهند به ما فشار بیاورند با صراحت بگوییم که فشار شما برای ما سخت و گران است ،‌اما این با انکار نیمه خالی لیوان تفاوت می کند .چون هم به نوعی دروغ و قلب واقعیت است و هم نوعی عوام فریبی در آن وجود دارد.
به نظر شما بهتر نیست به جای چنین تعابیری از تعابیر معادلی چون«این تحریم ها ما را خودکفاتر می کند» استفاده کنیم.که هم بیانی درست است و هم بر روی نیمه پر لیوان تاکید می کند و در مورد نیمه خالی خودش را به خواب نمی زند.
البته به کار نبردن الفاظ زشت و غیر دیپلماتیک در ادبیات سیاسی موضوعی است که دیگران بارها به آن پرداخته اند و  گوش شنوایی یافت نشده است.
چرا که شاید «آن ممه را لولو برده» باشد.