سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/3/5
8:28 عصر

کی در انتخابات شرکت می کنم؟

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

19 روز تا انتخابات

پدیده های اجتماعی هر کدام ذات و ماهیتی تفکیک ناپذیر دارند.

وقتی صحبت از «انتخابات» می کنیم، نمی توانیم آن ماهیت و ذات را نادیده بگیریم و به هر پدیده ای انتخابات بگوییم.

از نظر من برای «انتخابات» می توان دو شرط حداقلی تعریف کرد.

اول اینکه در آن امکان «انتخاب» وجود داشته باشد. یعنی حداقل با بیش از یک نوع فکر و سلیقه و برنامه مواجه باشیم که امکان تفکیک و تمایز آنها کاملا وجود داشته باشد. این به معنای تعدد افراد نیست.چه بسا در انتخاباتی 10 نامزد وجود داشته باشند اما همه یک حرف بزنند و صرفا در شکل و شمایل ، سخنان متفاوتی بگویند. یا آنکه شاید در حد اجرا و تصمیم های جزیی، و یا بخشی، تفاوت هایی باشد اما در حد استراتژی و تصمیمات کلان، تمایزی وجود نداشته باشد.

دوم اینکه امکان «تاثیرگذاری» انتخاب من وجود داشته باشد. چه بسا 10 نامزد متفاوت داشته باشیم ولی از همین الان مشخص است که چه کسی رییس جمهور می شود. یا برخی از این نامزد ها به تعبیری صرفا گرم کننده تنور انتخابات هستند و قرار است ژست بازنده آبرومند را بازی کنند.

یا آنکه شرایط به گونه ای است که نمی توانند در انتخابات موفق شوند.منظورم از تاثیر گذاری صرفا در انتخاب و جابجایی افراد است والا می توان تاثیرگذاری را در بعد از انتخاب هم در نظر گرفت و مثلا بیان کرد که آیا شخص می تواند برنامه هایش را پیاده کند یا نه؟

برای شرط اول می توان انتخابات دوره سوم ریاست جمهوری را مثال زد که حتی نامزدهای تایید صلاحیت شده هم می گفتند که انتخابشان فلانی است.

در مورد دومی هم انتخابات اخیر مجلس مثال خوبی است که در آن حتی اگر همه منتقدین وضع موجود از اصلاح طلب و گروه علی مطهری رای می آوردند هم می شدند یک اقلیت محدود در مجلس.

یادداشت بعد: در مورد این است که انتخابات اخیر آیا این شرایط را دارد یا نه؟

 


92/2/31
11:19 عصر

سه فرضیه!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

فرضیه اول: گربه را باید دم در حجله کشت.تنها در صورتی که توافق پشت پرده ای با طرف های خارجی کرده باشند و مشارکت در انتخابات و حماسه سیاسی برایشان مهم نباشد.خدا به مردم رحم کند.

فرضیه دوم: توافق پشت پرده ای صورت گرفته است. اینکه دولت هم یک طرف این توافق باشد و یا نه، نمی دانم و نمی خواهم بدانم.مطلبی در این زمینه: اینجا

فرضیه سوم: بازی جدیدی شروع شده است و طرفین در حال برنامه ریزی برای حرکت بعدی هستند.خدا بیشتر از فرضیه اول به مردم رحم کند.

فقط زمان لازم است...

لینک های زیر را ببینید:

ما یک سر و گردن از سیاست بالاتریم

این دو وقتی با هم باشند خوبند

 


92/2/30
2:2 عصر

پاس گل طلایی شورا!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

25 روز مانده تا انتخابات

رد صلاحیت آیت الله پاس گل طلایی شورای نگهبان به او و حامیان اش خواهد بود که گل نکردن آن دقت بیشتری می خواهد تا گل کردن اش.

درصورت رد صلاحیت، رد صلاحیت احتمالی مشایی به حاشیه خواهد رفت .چرا که احتمال رد صلاحیت مشایی در افکار عمومی و با موج تبلیغاتی اصول گرایان بسیار قابل پیش بینی تر بود تا رد صلاحیت کسی که تا روز آخر ثبت نام همه می گفتند: نمی آید.

اما آیت الله چه خواهد کرد؟

اولین راه آن است که تمام کاندیداهای وابسته به این جریان ، انصراف دهند.وقتی آیت الله نمی تواند نامزد ریاست جمهوری شود ، عارف و روحانی و ... حضورشان صرفا جهت بازارگرمی خواهد بود.

این استراتژی موجب یک مطالبه عمومی خواهد شد که قطعا مورد اقبال جریان دولت نیز خواهد بود و آنان سعی خواهند کرد خودشان را به عنوان برادر کوچیکه جا بزنند.

یا نظام کوتاه خواهد آمد که البته باید این کوتاه آمدن را مقدمه بعدی ها دانست و یا آنکه به صورت سخت برخورد خواهد کرد. که هم انتخابات و مشارکت در آن زیر سوال می رود و هم بهانه عالی ای برای تهدید نظامب خارجی خواهد بود.

اگر چه معتقدم آقایان هاشمی و خاتمی به همین دلیل، تمایلی به استفاده از این استراتژی نخواهند داشت.

استراتژی دوم از سوی نظام کلید خواهد خورد. بلافاصله و با حکم حکومتی هاشمی و احیانا مشایی تایید صلاحیت می شوند.اگر مشایی تایید شود احتمال ماندن آیت الله بیشتر است و الا می تواند حکم حکومتی را نپذیرد. در هر صورت پیروز انتخابات اصول گرایان نخواهند بود و احتمال پیروزی قاطع جریان وابسته به آیت الله از همه بیشتر خواهد بود.چرا که این حکم بر خلاف سال 84 به عنوان یک لطف تعبیر نخواهد شد.

حالت سوم هم اینکه اصلاح طلبان و جریان وابسته به آیت الله بر روی نامزد خاصی اجماع کنند.در آن صورت دو حالت متصور خواهد بود.یا افکار عمومی این اجماع را نمی پذیرد و مشارکت در انتخابات به طرز محسوسی پایین می آید و یا آنکه نتیجه ،پیروزی این جریان البته نه به قاطعیت حالت دوم خواهد بود.

به نظرم اگر چه حالت سوم کمترین هزینه را برای نظام خواهد داشت اما در مجموع امکان رییس جمهور شدن یک اصول گرا با رد صلاحیت آیت الله به حد زاید الوصفی پایین خواهد آمد.

باید منتظر ماند که آیا شورای نگهبان چنین پاس گلی خواهد داد؟

 


92/2/25
2:59 عصر

از سینما به سیاست!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

30 روز مانده تا انتخابات

داستان فیلم شکار (hunt)  در مورد ما آدم هاست و روحیاتی که در وجودمان نهفته است و در مواقع حساس آن خوی نه چندان مناسب ما عیان می شود و جلوه می نماید.

واقعیت آن است که ما آدم ها معمولا به دنبال مقصر می گردیم.برای این اتفاق بد که افتاد، همه مقصر هستند جز خود من. رفتار من عین درستی و دقت بود و این و آن بودند که باعث این فلاکت شدند.

در فیلم، یک ادعایی در مورد فردی مطرح می شود که مورد خوبی برای باور پذیر بودن آن ادعاست. از همسرش طلاق گرفته و جویای کار بوده.اما در فیلم تا قبل از بیان شدن آن ادعا، او سالم ترین و وظیفه مند ترین شخصیت در بین آن آدم هاست.

با ادعای یک دختر مهدکودکی، انسان هایی که همه بیان می کنند که می خواهند رفتار معقولی انجام دهند، اما در اندک زمانی «وا» می دهند، با ذهن معیوب خودشان به این ادعا پر و بال می دهند و در نهایت و در حالی که پلیس و نهادهای قانونی به بررسی موضوع می پردازند، خودشان وارد صحنه می شوند، حکم صادر کرده و اجرایش می کنند و حتی حقوق اولیه این آدم را نیز به رسمیت نمی شناسند.

در حقیقت همه این آدم ها به دنبال یک «شکار» و «قربانی» می گردند و در نهایت اگر چه این گونه به نظر می رسد که بیگناهی این آدم به اثبات رسیده ، اما....

به تعبیر عمران صلاحی عزیر، «حالا حکایت ماست!»

این که شرایط فعلی مان این است و اگر خیلی ها می گویند که مطلوب نیست، همه مان در آن سهیم هستیم.

مثلا در عرصه انتخابات ، اینکه بگوییم همه کسانی که به رییس جمهور قبلی رای دادند فقط مسئول وضع فعلی هستند، یک جورهایی دنبال «قربانی» گشتن است.جملاتی از سنخ:

من که گفتم رای دادن بی فایده است؟

من هیچ وقت رای ندادم.

من به این آدم رای ندادم.

تا وقتی این نظام هست، همینه.

من آن روز بر اساس تکلیف به ایشان رای دادم.

من اشتباه کردم که به ایشان رای دادم.

رای ما به ایشان انتخاب بین بد و بدتر بود.

و...

از لحاظ مسئولیت پذیری در آنچه امروز گریبان گیرمان شده است، هیچ تفاوتی بین آدم ها ایجاد نخواهد کرد.

همه ما مسبب وضع فعلی هستیم و برای بیرون آمدن از آن، باید تلاش کنیم و منطقی بیاندیشیم و مسئولیت پذیر باشیم

 


92/2/23
10:44 عصر

مورد عجیب آیت الله (2)!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

32 روز مانده تا انتخابات

واقعیت اش را بخواهید، انتظار چنین حضوری را از آقای هاشمی نداشتم. بعد از آن آخرین خطبه نماز جمعه، دومین باری بود که احساس کردم با یک هاشمی دیگر مواجه هستم.

فقط دوست دارم ببینم که آیا این تفاوت تا انتها ادامه خواهد داشت یا نه؟

حالا که ایشان آمدند، وظیفه امثال ما سنگین تر شده است.و باید تا آنجا که می توانیم از دوقطبی و احساسی شدن فضا جلوگیری کنیم.امیدوارم تیم تبلیغاتی ایشان هم حواسشان به این موضوع باشد و از همین الان رایزنی برای لغو مناظره را شروع کنند.

از یک طرف ما با عنوان نخبگان وظیفه داریم تا فارغ از اسامی ، مانع از احساسی شدن فضا شویم، از آن طرف هم بالادستی ها باید این کار را بکنند.یک رییس جمهور 15 میلیونی و انتخابات 50 درصدی که حاصل نگاه منطقی رای دهنده ها باشد، فکر می کنم از یک رییس جمهور 25 میلیونی و مشارکت 85 درصدی مفید تر باشد.

پس، پیش به سوی مشارکت منطقی در انتخابات.


92/2/19
10:19 صبح

از رده خارج ها!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

36 روز مانده تا انتخابات

اون کسانی که روز اول برای ثبت نام ریاست جمهوری رفتند به جز آقای لنکرانی، بقیه با دست خودشان ، از رده خارج شدند.

از نظر من کاندیدای مستقل نه تنها یک افتخار نیست، بلکه یک افتضاح به تمام معنی است.بالاخره باید یک گروه و تشکیلاتی پشت آدم باشد ،به نحوی که بتواند یک کابینه معقول معرفی کند.

این که من می آیم و امور را به خدا محول می کنم و از وزرای این و آن در دولت ام استفاده می کنم بیشتر شبیه شوخی است تا واقعیت.


92/2/18
9:33 صبح

تمام حرف، همین است

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

37 روز مانده تا انتخابات

پیش از اینکه بیایم باید در این مورد با رهبری صحبت کنم. من بدون موافقت ایشان وارد عرصه نخواهم شد چون اگر ایشان موافق نباشند نتیجه ای که به بار می آید معکوس خواهد بود.


92/2/17
9:22 صبح

خانه نشینی هم هنر است!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

38 روز مانده تا انتخابات

نوشتن این یادداشت از همین ابتدا سخت است. دستم به نگارش ادامه اش نمی رود. خیلی سعی کردم عقل را به گوشه ای بنهم و با آمال و آرزوهایم پیش بروم، ولی نشد که نشد.

سوالی است که برخی تحلیل گران می پرسند که آیا نظام حاضر بود در انتخابات سال 88 کسی غیر از احمدی نژاد رییس جمهور شود؟ نحوه جواب دادن به این سوال ، امروز ما را شفاف تر می کند و می توان همین سوال را به گونه ای دیگر پرسید که آیا نظام حاضر است کسی از جریان منتقدین غیر اصول گرا به ریاست جمهوری برسد؟

جواب حدسی من به هر دو سوال «نه» است. اولی را به چشم دیدم و دومی را فعلا حدس می زنم.

الان در کنار همه بد و بیراه ها به دو کاندیدایی که قرار بود  ژست بازنده باشکوه را بازی کنند، حتی اصول گراها از قطعی بودن تخلف در انتخابات سخن می گویند و در کنارش هم می گویند که تقلب نشده. معنی این تفکیک اصلا برای من روشن نیست ، تازه نمی فهمم که با این ادعا چرا به سوالات بعدی نمی اندیشند که نهادهای ناظر و قانونی که باید جلوی تخلف را می گرفتند و با آن برخورد می کردند پس کجا بودند؟ آیا در آنها تغییری ایجاد شده؟ آیا مکانیزمی طراحی کردند که دیگر تخلف نشود؟ و آیا خود این نهادها متخلف بودند؟

اگر آن بازنده های باشکوه در انتخابات شرکت نمی کردند  ، احمدی نژاد با 10 و حداکثر 15 میلیون رای تایید شده توسط نظام رییس جمهور می ماند، فضا اینقدر امنیتی و سنگین نمی شد و تقریبا همه اتفاقات دیگر به جز برخوردهای سخت با منتقدین، به همین شکل موجود و با اندک تغییرات غیر ماهیتی انجام می شد.الان چه بسا احمدی نژاد خیلی سخت تر توسط خود اصول گرایان نقد می شد و باز هم چه بسا، منتقدین می توانستند نامزد معرفی کنند و از بهمن و اسفند، کار انتخاباتی شان را شروع  کنند و به پیروزی امیدهایی داشته باشند.

اما الان به وضوح نه «نظام» می خواهد منتقدین پیروز انتخابات 24 خرداد باشند و با عرض معذرت، نه مردم.

مردم الان یک منجی می خواهند، فردی که چون قهرمان های نمادین کارتونی و سینمایی و اسطوره ای، بیاید و در اندک طرفه ای، غول گرانی و بیکاری و ... را بشکند.اما همین مردم یارانه هم می خواهند. ابایی از گرفتن صدقه ندارند، در روز روشن به حقوق قانونی هم تجاوز می کنند و....

من الان آن جمعیت مشتاق را که بعد از فوت عثمان، به خانه علی (ع) هجوم بیاورند و در مقابل بی میلی مولا ، اصرار کنند را نمی بینم.این آقایان که خودشان را بالاتر از علی(ع) و دلسوزتر از او که نمی دانند.تازه رفتارهای بعدی همان جمعیت و شکایت های مولا را که فراموش نکرده ایم.

سخن کوتاه که از نظر من در وضع فعلی، بهترین راه ،عدم ارائه نامزد در انتخابات است.نه اقایان هاشمی و خاتمی باید بیایند و نه افرادی چون روحانی و عارف و جهانگیری.نه نظام به لازم بودن حضور منتقدین در انتخابات رسیده است و نه مردم .8 سال و 16 سال خانه نشینی چیز چندان بدی نخواهد بود!

 


92/2/12
12:18 عصر

بوی خوبی نمی آید!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

43 روز مانده تا انتخابات

یک سری خبرها اصلا خوب نیستند.یک سری حرف ها همینطور.به خصوص که از آدم هایی بیان می شوند که جایگاهی دارند که برای آن تقوای زیادی لازم است.

این خبر و این خبر را ببینید.


92/2/10
3:19 عصر

برنامه ام آرزوست!

بدست روح اله ریاضی در دسته انتخابات 92

45 روز مانده تا انتخابات

جمعی از اصلاح طلبان به تعبیر خودشان «رویکردها و برنامه های پیشنهادی برای برون رفت کشور از بحران‌ها و چالش‌های کنون» را منتشر کرده اند. این بیانیه پر است از عبارت برنامه و البته مهمترین چیزی که در آن وجود ندارد، برنامه است.

البته در اینکه سعی کرده اند به جای شعارهای بسیار کلی، کمی شعارهایشان را جزیی تر بکنند و در تمامی زمینه ها حرفی برای گفتن داشته باشند، قابل تقدیر است، اما آنچه منتشر کرده اند بیشتر شبیه رسالت و ماموریت(misson) و در برخی موارد اهداف بلند مدت و کوتاه مدت (goals & objectives) است تا برنامه و یا به تعبیر بهتر استراتژی.

به این تعابیر توجه کنید: اصلاح مناسبات میان دولت و مردم بر اساس اخلاق، اصلاح ساختار دولتی برای ظهور دولت توانمند و قابلیت سازدر روند تقویت شهروند مدنی، تحقق «دولت عدالت گستر» برای ایجاد بسترهای مناسب اقتصادی در خلق فرصت‌های برابر، تححق «دولت مدنی و شهروندمدار» برای تقویت و تحکیم پایه‌های اقتصادی و ... که مثلا برنامه های این جریان برای حوزه اقتصاد است.

برنامه یعنی چه کاری، به چه طریقی، با چه هزینه و در چه زمانی، توسط چه کسانی و ... می خواهیم انجام بدهیم تا مثلا مناسبات میان دولت و مردم را بر اساس اخلاق اصلاح کنیم.

وقتی وارد حوزه برنامه ریزی می شویم ، تازه متوجه خواهیم شد که کدام یک از این آمال و آرزوها شدنی و کدام یک غیرقابل دستیابی هستند.وقتی برنامه مشخص شود آن موقع است که می توان ارزیابی کرد و فهمید که کدام تیم انتخاباتی بررسی بیشتری بر روی مشکلات فعلی و راه های اصلاح آنها داشته است.

مثلا یک کاندیدایی ادعا کرده بود که طی 4 سال ،1000 سالن سینما می سازد.این یعنی نزدیک شدن به برنامه ! و آن موقع است که مخاطب می تواند افق دید آن کاندید و صحت ادعاهایش را بسنجد.

 


<      1   2   3      >