سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/12/21
5:55 عصر

سالنامه 88(صفحه اول)

بدست روح اله ریاضی در دسته سالنامه

امسال سال تلخی بود، بسیار تلخ؛ آنقدر که برخی آرزوی مرگ کردند و بر درگذشتگان ماقبل امسال رشک بردند.
امسال سال شکسته شدن حرمت ها بود
سال بزرگ شدن کوچک ها و کوچک شدن بزرگ ها
سال دروغ و تقلب و قتل و باتوم
سال به یغمارفتن اخلاق و دریده شدن پرده ی عصمت
سال مسابقه برای اعمال خشونت و حکم قتل و کشتار و سرکوب، صادر کردن
سال آدمهای چهره در هم کشیده و سخنرانی های از روی عصبانیت
سال غزه شدن تهران و بی بی سی شدن صدا و سیما و ...
بقیه اش را نگویم
اما این رسم روزگار است که برای دیدن خوبی ها و شیرینی ها و راستی ها ،‌باید بدی ها و تلخی ها و ناراستی ها به جولان بیایند.
اگر چه امید و آمال هایمان رنگ باخت،‌ولی واقع نگر شدیم
اگرچه دلهایمان شکست، ولی چشمانمان باز شد
اگرچه اشک ها در چشممان جمع شد و سوزش گاز اشک آور و باتوم و ... را چشیدیم ،‌اما یک لحظه فکر کردیم
از جنس همان تفکری که شاید برتر از عبادت های بی تفکر باشد
امسال سال شکسته شدن حصارهایی بود که خواسته و یا ناخواسته به دورمان کشیده بودیم
سال از رونق افتادن توجیه ها و عیان شدن اسرار درون

از شکستن قفس تا به پرواز آمدن ،راهی دشوار در پیش است،‌و مهم آن است که ثابت قدم باشیم
دوست عزیزم،‌آزادی ات ! آزادی مان!‌ مبارک و فرخنده
امیدوارم رفتنمان ، طعم رسیدن را بچشد(1)
و به امید روزهای بهتر،‌و سالهایی منطبق بر آرزوهای زیبایتان.

(1) موجیم و وصل ما از خود بریدن است    ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است(قیصر امین پور)