سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/1/25
12:9 عصر

مرگت را می طلبم!

بدست روح اله ریاضی در دسته

هنگامی که انقلاب ما به پیروزی رسید،‌چون حرکتی بر مبنای اسلام و ارزشها بود و یا حداقل این گونه تبلیغ می شد، گروهی از علما و بزرگان با وجود مخالفت هایی که با برخی روشها داشتند، احیانا صلاح را در این می دیدند که با سکوت و یا تذکر غیرعلنی انتقاداتشان را بیان کنند تا شبهه ی خدشه وارد شدن به این حرکت ،‌ایجاد نشود.
اما نمی توان انکار کرد که یکی از دلایلی که باعث شور شدن بیش از حد برخی برخوردهای بعد از انتخابات شد،‌همین مصلحت سنجی و گاهی ترس از بیان حقایق بود.چون متاسفانه اکثر این برخوردها دارای سابقه و ریشه هایی بودند که اگر به وقتش با آنها برخورد درست می شد ،‌امروز به این حد مخرب نمی رسید.
البته اندک افرادی هم بودند که با روشهای درست و یا نادرست به انتقاد پرداختند و تقریبا از صحنه روزگار محو شدند.
برای همین برخوردی که تا به امروز از برخی علما و بزرگان مشاهده می شود در حقیقت اگرچه پاید کمی دیر باشد ولی به نظر غنیمت است و باید با حفظ ادب و متانت و به دور از برخی مصلحت سنجی های متداول به اصلاح برخی رویکردهای غلط پرداخت،‌تا شوری آش دستپخت برخی ها حتی دین را به مسلخ نبرد.

به طور نمونه شعارهایی که بعد از هر نماز و یا بیان مرگ بر فلان و بهمان بیان می شود به نظر می رسد یکی از آن موارد باشد که مسامحه زیادی در مورد آن شده.
بنابر خاطراتی که از امام راحل بیان شده،‌که بنا را بر صحت آنها می گذاریم و من نقل قولی مخالف آن هنوز ندیده ام،‌ایشان با بیان این شعارها؛ حتی مرگ بر آمریکا، مخالف بودند اما برخی مسوولین آن زمان با توجیهاتی مانع ابراز این مطلب از طرف امام شدند.
حتی اگر این خاطرات هم وجود نداشته باشد ،‌جست و جویی که من در منابع مختلف انجام دادم،‌ اثری از این گونه آرزوی مرگ مخالف و دشمن ،‌در سیره پیامبر اکرم و اهل بیت مشاهده نمی شود.
بلکه اصل اول آن بزرگواران اصلاح بوده.در بسیاری از جنگ هایی که انجام داده اند،‌ قبل از جنگ به توصیه و نصیحت طرف مقابل پرداخته اند و آنها را به اصلاح فراخواندند.بعد از پیروزی هم به جای لذت بردن از کشته های دشمن،‌ برای به خطا رفتن و در آتش جهنم قرار گرفتنشان دل سوزاندند و مثلا فرموده اند که آیا صدق دعوی ما را دیدید؟

اما نکته مهم تری که در مورد این شعارهای مرگ بر... وجود دارد این است که امروز حتی از آن مفهوم اولیه شان هم جدا شده اند و تبدیل به ابزاری شخصی و جناحی برای از میدان به در کردن رقیب شده اند.به طور نمونه برای شعار مرگ بر ولایت فقیه به اینجا مراجعه کنید.

برای همین شنیده ام که دو تن از علمای بزرگوار تهران ،‌در مساجدی که نماز می خوانند،‌به مخالفت با بیان این شعارها پرداخته اند که فتح باب خوبی است.