سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/12/27
2:12 عصر

سالی که نکو بود

بدست روح اله ریاضی در دسته

امسال سالی از جنس «درد» بود. سالی که «درد» در آن نهادینه شد.صبحها را با «درد» شروع کردیم و شبها از زور «درد» به خواب رفتیم.
اما «درد» و «درد» مندی آنقدر که اسمشان بد در رفته، مذموم و مطرود و منحوس نیستند،‌برای همین امسال از نظر من یکی از بهترین سالهای تاریخ بیست و چند ساله کشور ما بود؛ برای اینکه تا وقتی که «درد» نباشد، فکر «درمان» هم نخواهد بود، به خصوص در کشوری چون ایران.
هر سیستمی چون بدن انسان اگر «درد» اش نیاید و این گونه افق دید متولیانش محدود باشد و تلاش و تکاپو و جستجویی برای یافتن مشکلات و معضلات نداشته باشد، با یک سرماحوردگی کوچک،‌ممکن است نیست و نابود شود.
اتفاقاتی که طی امسال رخ دادند،‌می توانند به مثابه واکسنی که حاوی میکروب ضعیف شده است ، نگریسته شوند و ضامن بقا و تقویت سیستم شوند،‌ اما اگر به ضرب و زور مسکن و انکار بخواهیم خودمان را سر زنده نشان بدهیم،‌مرگ این سیستم دیر و زود خواهد داشت، ولی سوخت و سوز نه.

اولین اتفاق فرخنده امسال به رسمیت شناخته شدن انتقادات و اعتراض ها و یا همان ،«درد» بود.
اعتراضات انباشته شده و جهت یافتند،‌آنچه در درون سیستم و در لایه های مختلف طاقت همه را طاق کرده بود،‌ سر باز کرد.اگرچه به مانند سالیان گذشته خواستند دوباره به بیرون و عوامل بیرونی و دشمن و منافق و فتنه گر و ... ربطش بدهند؛‌ تا سیستم را سالم ترین و همه را راضی نشان دهند،‌اما تلاش هایشان به نتیجه دلخواه نرسید،‌چه اینکه اگر رسیده بود از امام حسین(ع) برای احساساتی کردن مردم استفاده نمی کردند و ترمز این فحش ها و انتقادهای تند و تیز و ویژه نامه های جستجوگر فتنه شان ، باید رنگ و بویی دیگر می گرفت.
این روزها حتی مصلحت طلبها هم به عرصه آمدند و مشکل را فریاد زدند و صرفا منفعت طلب ها بودند که بیان مشکل را به نفع خودشان نمی دانستند و مدام انکارش می کردند.
بت «ما مشکل نداریم و همه خوب اند» شکست!
ساده اندیشی بود اگر اعتراضات و انتقادات را صرفا ما حصل انتخابات و نتایجش و تحریک برخی ها بدانیم، این ها نتیجه برخوردها و روش های قبلی مان بود که همه در ایجاد آن مقصر بودند.
بحث بر سر طبیب درمان کننده هم نیست،‌چه اینکه برخی گروه معترض فعلی را دارای صلاحیت نمی دانند، بلکه بحث بر سر این است که آقایان و خانم های مسوول و متولی و گرداننده سیستم و یا مسوولان و متولیان گذشته آن ،‌پذیرفتند کارهایی کردند که اینک «درد» شان می آید و همین باعث شده که جمع نه چندان اندکی از مردم ما معترض هستند به برخی ساختارها و روش ها و افراد.مردم معترض هم فریب خورده و عامل موساد و سیا و ضدانقلاب و... نیستند، اگر اطلاع دقیق ندارند باید روشن شان کرد و اگر درست می گویند، باید اصلاح کرد.

دومین اتفاق فرخنده هم ناتوانی سیستم برای چاره جویی و درمان «درد» بود!
از بس دلمان را به راهپیمایی های حکومتی و مدح و تمجیدها خوش کرده بودیم،‌به محض وقوع نارضایتی گسترده عنان از کف دادیم و آنچه در خبرهایمان بر ضد اسراییل و پلیس کشورهای پیشرفته  در برابر معترضانشان در بوق و کرنا می کردیم ،‌با برخی تفاوت ها در خیابان های شهرمان اجرا ساختیم.
خودمان را فراموش کرده بودیم و آجرهایی را که سیستم را می ساختند،‌کج،‌کج روی هم رفته بودند و چون زلزله ای نیامده بود،‌از چشم ما به دور بودند.
اما پس لرزه های انتخابات ،‌دانه به دانه،‌ آجرهای اخلاق و انسانیت و مسلمان بودنمان را لق کرد و نشان داد که این کشتی نجات ادعایی،‌سوراخ های کوچکی دارد که روز به روز بزرگ و بزرگ تر می شوند و  همه را به اعماق غرق شدن خواهند برد.

امسال به روشنی هرچه تمام تر ،‌ایرادات این سیستم و رویه های غلط گذشته و حال  جلوی چشممان قرار گرفت؛ می شود از آنها پند گرفت و به فکر اصلاح شان بود،‌و هم می شود آن گونه که تا به امروز تبلیغ شده ،‌تمامی را انکار کرد و سیستم را مقتدرتر و محکم تر و روینده تر قلمداد کرد.
من و دوستانم به عنوان جزیی کوچک از این سیستم ،‌توجیه و انکار و مصلحت سنجی را به کنار گذاشتیم و فارغ از چپ و راست و اصول گرا و اصلاح طلب و کاندیداها و روسای جمهور قبل و فعلی،‌عیب ها و ایرادات را گوشزد کردیم.
پند گرفتن و نگرفتن اجزای اصلی و تاثیرگذار سیستم،‌به خودشان بر می گردد.فقط نباید فراموش کنیم که صبر و یاری خدا اندازه ای دارد.به خصوص که حجت ها را به روشنی تمام کرده باشد و «درد» مان آمده باشد.