ممنون از نظر شما...در مورد بخش دومش نظر خاصي ندارم...ولي در مورد بخش اولش :
اين كه گفته اي قبل انقلاب انگيزه براي مقاومت بيشتر بوده حرف درستي است...ولي نكته اي كه در اينجا مغفول افتاده و ميبينم كه خيليها از طيف مقابل هم براي كوبيدن به آن استناد ميكنند، اين است كه قبل از انقلاب زندانيان اعتراف نميكردند و مقاومت ميكردند و از اين
حرفها.... به عنوان كسي كه پدرم جزو زندانيان قبل از انقلاب بوده ميخواهم عرض كنم كه اصلا اين طور نبوده است و اتفاقا بيشتر زندانيان براي رهايي از زندان و شكنجه هاي هولناك اعتراف ميكرده اند...بعضي اعترافات واقعي و بعضي هم دروغين...حتي فردي مثل دكتر شريعتي با اين كه اصلا شكنجه هم نشد، ولي بر اثر زندان طولاني مدت سرانجام با ساواك همكاري كرد و مدتي نوشته هايش در ستوني حاشيه روزنامه اطلاعات چاپ ميشد كه از جنس ندامت و تجديد نظر بود... البته همان موقع طرفدارانش ميگفتند اينها را ساواك نوشته و شريعتي خودش ننوشته...ولي واقعيت روشن بود...كم بودند افرادي نظير عزت شاهي كه آنطور مقاومت كنند و تن به اعتراف ندهند... در مورد اعترافات قبل از انقلاب وبلاگ تورجان مطلب مفصل و خوبي دارد كه توصيه ميكنم حتما ببينيد...كاملا مستند به واقعيات تاريخي است