در پاسخ به معما:به جاي سخن گفتني چنين تند و بي ملاحظه، با اشاره به بخش هايي از کلام امير مومنان، شما را به کمي تامل و انديشه ورزي فرا مي خوانم، باشد که به نام دين هر سخن ياوه اي بر زبان نرانيم.-) امام درباره آزادى مذهبى به مالك اشتر سفارش مى فرمايد:
(ولاتكونّن عليهم سَبُعاً ضارياً تغتنم أكلهم فانّهم صنفان امّا أخ لك فى الدين
وامّا نظيرٌ لك في الخلق.)50
و مباش همچون جانورى شكارى كه خوردنشان را غنيمت شماري!
چه رعيّت دو دسته اند: دسته اى برادر دينى تواند و دسته ديگر در آفرينش با تو
همانند.
-) و درباره حق حيات و امنيت فردى سفارش مى فرمايد:
(ايّاك والدّماء وسفكها بغير حلِّها فانه ليس شيء أدنى لنقمة ولا أعظم لتبعَة ولأ
أحرى بزوال نعمة وانقطاعِ مدّة من سفك الدّماء بغير حقِّها. واللّه مبتدئ بالحكم
بين العباد فيما تسافكوا من الدِّماء يوم القيامة فلاتقوِّيَنَّ سلطانك بسفكِ دم
حرام فانّ ذلك ممّايضعُفُه ويوهنه بل يزيله وينقله.)51
و بپرهيز از خونها و ريختن آن به ناروا كه چيزى چون ريختن خون به ناحق آدمى را به
كيفر نرساند و گناه را بزرگ نگرداند و نعمت را نَبَرد و رشته عمر را نَبُرد و
خداوند سبحان روز رستاخيز نخستين داورى كه ميان بندگان كند در خونهايى باشد كه از
يكديگر ريخته اند پس حكومت خود را با ريختن خونى به حرام نيرومند مكن كه خون به
حرام ريختن قدرت را به ناتوانى و سستى كشاند بلكه دولت را از صاحب آن به ديگر
بگرداند.
-) امام بالاترين مرحله امر به معروف و نهى از منكر را گفتن سخن بجا و شايسته در برابر
پيشواخودكامه مى داند.(
كلمات قصار 366)-) پس از تعيين محمد بن ابى بكر به فرمانروايى مصر در نامه خود به وى مى
نويسد:
(فاخفض لهم جناحك و ألن لهم جانبك وابسط لهم وجهك وآس بينهم فى اللحظة والنظرة حتى
لايطمع العظماء فى حيفك لهم ولاييأس الضُّعفاء من عدلك بهم.)58
با آنان فروتن باش و نرمخو و همواره گشاده رو; و به يك چشم بنگر به همگان خواه به
گوشه چشم نگرى و خواه خيره شوى به آنان. تا بزرگان در تو طمع ستم بر ناتوان نبندند
و ناتوانان از عدالتت مأيوس نگردند.
بر اين اساس امام حقوق بشر را فداى قدرت پر توان و فراگير دولت اسلامى نكرد و
حكومت امام به نام جامعه اسلامى هيچ انسانى را از حقوق فطرى و طبيعى خود محروم
نكرد.