• وبلاگ : سي و يك شب
  • يادداشت : حالا، حکايت ماست!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ع.ش 
    براي بنده سخته که کسي بدون دليل درست و درمان به پدرم تهمت دزدي بزنه و بعد از گذشت چند سال بدون عذرخواهي و با يک ديد از بالا بياد بگه خوب ديگه، حالا شما وظيفه داريد که خفه بشيد
    يا خيلي شيک و مجلسي بگه: "حالا نوبت بالاتري هاست که براي هميشه آن اتفاقات تلخ را که همه شان در آن نقش منفي داشتند و در نهايت کشور را به يک بازي باخت باخت وارد کردند، فراموش کتند." انگار نه انگار که قضيه اصلا دو طرف داشته.(اعتماد به نفس دوستان واقعا يک کلاس فوتباله براي فوتبال دوستان)

    ببخشيد من يک تندرو ام. بياين به حقوق تندروها احترام بگذاريم!
    همين.
    پاسخ

    اخوي تندرو! هشتصد و خورده اي روزه که سران اين جريان در حصري هستند که معلوم نيست تو کدوم دادگاه حکمش داده شده. عناصر رده دويشان هم که با پيرژامه و دمپايي به دادگاه آوردند و برايشان احکام چند ساله بريدند. آنهايي هم که بيرون زندان و حصر اند را مفسد في الارض و ساکت و عامل فتنه ناميدند و اجازه دفاع هم ندادند. حالا اگه همه اينها به خاطر اين بود که به پدر شما تهمت دزدي زدند تا کي قراره تاوان بدهند؟ شما مي خواي تا قيام قيامت اينها و نوه و نتيجه هاشون رو مجازات کني چون برات سخته؟ تا کي مي خواي ادامه بدي؟ته ته ته اش کجاست ؟به اين نمي گن کينه جويي؟ بگم اون روايت رو که تو دلي که کينه وارد بشه چي ازش خارج مي شه؟ بگم؟ بگم؟