• وبلاگ : سي و يك شب
  • يادداشت : محرمانه اي از امام روح الله(3)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پيچك سر به هوا 
    آقاي رياضي
    بنده قصد بحث ندارم. بي‌موضع نيستم؛ اما وقت‌شو ندارم به اين بحث ادامه بدم. در هر حال، نکاتي رو عرض مي‌کنمو به همين مقدار اکتفا. ان‌شالله بمونه يه وقتي سر فرصت.
    دربار? منش امام مي‌شه خيلي حرف زد. انصافن جاي حرف هم داره. من هم در اين ارتباط بي‌نظر نيستم؛ اما عجالتن فقط نقل قول کنيم و اشاره. تفسيرها و حاشيه‌ها بمونه براي بعد. به هر حال، غرض اينه که مطلبي از نظر امام دست‌گيرمون بشه، هرچند که منو شما خودمون ممکنه نظر ديگه‌اي داشته باشيم که متفاوت از نظر امام بوده باشه. ولي بحث سر موضع امامه.

    شما يه نقل از امام گذاشتين که مربوط به اختيارات مجمع تشخيص مصلحته، و اين بخشي از اختيارات مطلق? ولي فقيهه. تو همين زمينه من تشري رو از امام نقل کردم، که يه ماه بعد از نامه‌اي‌يه که شما آوردين. تو اون نامه،8دي67، امام به شوراي نگه‌بان تشر مي‌زنه که «تذكري پدرانه به اعضاي عزيز شوراي نگهبان مي دهم كه خودشان قبل از اين گيرها،مصلحت نظام را در نظر بگيرند، چرا كه يكي از مسائل بسيار مهم در دنياي پرآشوب كنوني نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميم گيريها است.» در ادامه مي‌گن: «حكومت فلسفه عملي برخورد با شرك و كفر و معضلات داخلي و خارجي را تعيين مي كند. و اين بحثهاي طلبگي مدارس ، كه در چهارچوب تئوريهاست ، نه تنها قابل حل نيست ، كه ما را به بن بستهايي مي كشاند كه منجر به نقض ظاهري قانون اساسي مي گردد.»

    من تو کامنت قبلي هم اشاره کردم، ولي گويا حواس‌تون به اين عبارت نبوده : «نقض ظاهري قانون اساسي». يه قدري روي اين عبارت تأمل بفرماييد. شوراي نگه‌بان يه گيري داده از جهت قانون اساسي، و خميني هم تشر زده و با تکيه به اختيارات ولي فقيه گفته، اين‌ها نقض ظاهري قانون اساسي‌يه و ادامه مي‌ده: «شما بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعي صورت نگيرد» خلاصه و مفيد يعني ملاک شرعه. و اين همون قانوني‌يه که ره‌بر به‌ش مقيده، يعني شرع مقدس. منش امام هم همينو نشون مي‌ده. اما اگه کلام امام رو مي‌خواين يه ملاحظه‌اي به کامنت قبلي بفرماييد.

    در اين باره خيلي مي‌شه بحث طلبه‌گي کرد؛ ولي من فقط به اين نکته توجه مي‌دم که تشکيل جاهايي مث شوراي انقلاب فرهنگي که اختيارات مفصلي داره، دادگاه ويژ? روحانيت، مجمع تشخيص مصلحت و... که در قانون اساسي نيومده رو با چه توجيه و اختياري تشکيل داد امام؟ مطلب دوم هم موضوع «حکم حکومتي»يه که هم امام بارها ازش بهره برد و هم مقام معظم ره‌بري. در اين دو موضع اگه قدري بررسي کنيم، چيزهايي دست‌گيرمون خواهد شد که در اين باره خيلي مي‌شه تفصيل داد که بماند.