• وبلاگ : سي و يك شب
  • يادداشت : دليل باقي ماندن اسلام
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + صمد 
    با توجه به مطالبي که از شما خوندم، حدس مي زنم چه منظوري از اين نقل قول داري... فکر مي کنم مي خواهي مدارا در برخورد با آشوبهاي اخير رو برداشت کني. چون در اين يکساله، هر چه نوشتيد، يه جورايي به حوادث بعد از انتخابات مي خورد!
    در تاريخ اسلام، اين مداراهاي تئوريک هميشه بوده است. مدارا در حوزه انديشه و عقيده. مداراي درستي هم هست. اساسا تئوري و عقيده، در فضاي آزاد معني دارد و الا نمي توان به عقيده حاصل از فضاي بسته، عقيده گفت...
    فکر مي کنم، در حال حاضر هم آزادي تئوريک و عقيدتي داريم. اگر دقت کنيد، نشريات تئوريک که مباني جمهوري اسلامي رو هم نقد مي کنند، مثل مهرنامه و ... خيلي آزادانه عمل مي کنند.
    اما...
    اما در خصوص بغي و براندازي سياسي، بررسي عملکرد رسول الله، خيلي خواندني است... دستورهايي که پيامبر صادر کردند براي براندازان بني غريظه... براي قتل و ترور شاعران هجوکننده پيامبر (به عنوان حاکم سياسي مدينه)... براي مبارزه جدي با منافقان...
    اينها هم آيه قرآن است:
    لئن لم ينته المنافقون و الّذين في قلوبهم مرض و المرجفون في المدينه لنغرينّک بهم ثمّ‌ لا يجاورونک الّا قليلاً. اينما ثقفوا اُخِذوا و قتّلوا تقتيلاً

    اگر مراد شما از اين نقل، مسائل اخير بود، قياس مع الفارق بود.
    پاسخ

    منظور من آزادي انديشه است كه در طول زمان رهبري آيت الله خامنه اي نمره مطلوبي در آن به دست نيامده.شما با كمي كنكاش متوجه خواهيد شد كه در بسياري امور اجتهادي هم نمي گذارند حتي در حوزه هاي علميه سخني خلاف آنچه امروز بيان مي شود زده شود.در مورد نشريات ازاد هم خواهش مي كنم به جاي ... چندتاي ديگرشان را نام ببريد.اين مهرنامه كه هنوز از آب و گل در نيامده و ملاك خوبي نيست.در مورد ايات سوره احزاب در حال انجام مطالعاتي هستم ولي فعلا اين ترجمه علامه را داشته باشيد.
    و معناي آيه اين است كه سوگند مي خورم اگر منافقين و بيماردلان دست از فساد انگيزي بر ندارند و كساني كه اخبار و شايعات دروغ در مردم انتشار مي دهند تا از آب گل آلود اغراض شيطاني خود را بدست آورند و يا حداقل در بين مسلمانان دلهره و اضطراب پديد آورند تو را مامور مي كنم تا عليه ايشان قيام كني و نگذاري در مدينه در جوارت زندگي كنند بلكه از اين شهر بيرونشان كني.
    من اثري از قتل و زنداني كردن و اعتراف گيري و ... در اين آيه نديدم اگر آيه اي ديگر سراغ داريد بفرماييد.