سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/1/25
10:42 عصر

فاطمیه تجمع ها!

بدست روح اله ریاضی در دسته

فاطمیه امسال را باید فاطمیه تجمع ها بنامیم.فکر می کنم در حدود 10 الی 15 میدان شهر را به دلیل تجمع فاطمی و ... بستند.خدا می داند چقدر مسیر تردد آدم ها دور شد و چقدر این بی نظمی در شهر جاری و ساری شد.قبل از یکی از این تجمع ها که از میدان امام خمینی قرار بود شروع شود از آنجا رد می شدم.جماعتی تا وسط خیابان ایستاده بودند و پوستر و پرچم و ... به ماشین های خواهان ، می چسباندند.چند متر آن طرف تر هم سرباز راهنمایی و رانندگی ای بود که این همه بی قانونی(بستن خیابان و چسبانندن پوستر روی شیشه و ...) را می دید و نمی توانست حرفی بزند.

خیلی دوست ندارم وارد فاز این جور حرف ها بشوم، ریزه خوار حضرت زهرا و اهل بیت هستم اگر قبول کنند، ولی معنی این جور کارها را نمی فهمم.حداقل اش عاشورا و تاسوعا یک سابقه و اقبال مردمی دارد ولی فاطمیه گویی از جاهای دیگر دارد بزرگ می شود.حتما بعد از جا افتادن فاطمیه می خواهند سراغ برنامه های دیگر بروند.تجمع و بستن این همه میدان در شهر، ترغیب مردم به شرکت در آنها و ... امیدوارم واقعا تاثیری که مدنظرشان است را به همراه داشته باشد. خاطره ای از علامه طباطبایی که به نحوی به این موضوع مربوط می شود:

می گویند ایشان تمام روزهای سال را به درس و بحث و مطالعه مشغول بود. یک زمانی چشم دردی می گیرند و نذر می کنند که اگر شفا یافتند، روز عاشورا را به حرمت امام حسین(ع) درس و مطالعه را تعطیل کنند و پس از آن فقط در روز عاشورا تعطیل می کردند.


92/1/22
11:59 صبح

وقتی فیلم شبیه زندگی می شود-1

بدست روح اله ریاضی در دسته کلوپ فیلمی ها

پیش نوشت: یکی از علایق من دیدن فیلم و بعدش صحبت و بحث کردن در مورد محتوای آن است.به خصوص که فیلم محتوایی داشته باشد و ذهن را درگیر کند.

فیلم jagten که به انگلیسی می شود the hunt  از کارگردان دانمارکی توماس وینتربرگ از آن شاهکارهایی است که باید آن را دید. ترجیح می دهم بعد از آنکه دوستان اهل فیلم دیدن ، این گزینه را مشاهده کردند در موردش هفته بعد بنویسم.

لینک های دانلود فیلم در اینجا و اینجا و اینجا موجود است.زیرنویس اش را هم در سایت های زیرنویس فارسی مانند farsisubtitle , subscene می توانید پیدا کنید.

بعد از دیدن فیلم، خواندن این دو نقد هم خالی از لطف نیست.این و این.

فعلا


91/12/1
2:44 عصر

تلقین!

بدست روح اله ریاضی در دسته

این روزها که می گذرد

                            شادم

این روزها که می گذرد

                            شادم

                                که می گذرد

                                            این روزها

                  شادم

                          که می گذرد...

(شعری از قصر امین پور/دستور زبان عشق)


91/11/22
12:33 عصر

خلاصه همه آنچه در جشنواره 31 فجر دیدم

بدست روح اله ریاضی در دسته

جشنواره فیلم فجر امشب تمام می شود .به جای نامزد فلان و بهمان و صحبت در مورد داوری ها از سبک منتقدی خوشم آمد و می خواهم در مورد فیلم های امسال به همان سبک بنویسم.

فیلم هایی که بالاتر از حد انتظارم بودند: روز روشن، خسته نباشید،به خاطر پونه،گناهکاران

فیلم های پایین تر از انتظارم: هیس دخترها فریاد نمی زنند، کلاس هنرپیشگی،قاعده تصادف، هیچ کجا هیچ کس

فیلم هایی که در حد انتظارم بودند و می شد بهتر هم باشند: دربند، آسمان زرد کم عمق، حوض نقاشی

بهترین فیلمی که دیدم: «دربند» و دیپلم افتخار به «روز روشن» و «خسته نباشید»

بدترین فیلمی که دیدم: «ترنج» و دیپلم افتخار به «چه خوبه برگشتی»

بازیهایی که متفاوت بود: مهران احمدی(روز روشن)، شهاب حسینی(حوض نقاشی)،نازنین بیاتی(دربند)، طناز طباطبایی(هیس...)، رامبد جوان(گناهکاران)

توضیح: فیلم های استرداد، برلین منفی 7، دهلیز، جیب بر، بشارت به یک شهروند...، ابرهای ارغوانی، زیباتر از زندگی،خاک و مرجان، تنهای تنهای تنها و پرویز را ندیدم که شاید بعدا بخواهم ببینم.و قطعا در نظرات بالا لحاظ نشده اند.

قاعده تصادف

ریتم بسیار کندی دارد.فضای فیلم کاملا تئاتری است و فقط در حدود 10 دقیقه خارج از فضای خانه می گذرد.حرف هایی که می خواهد بزند و نسلی که تعریف اش می کند برای من ملموس نبود.وقتی می گذارم اش کنار درباره الی و ریتم آن واقعا حرفی برای گفتن ندارد.امتیاز 3.5 از 10 به خاطر سبک کارگردانی قابل ملاحظه آن

گناهکاران

فیلم سر پایی بود.ولی آنقدر که از آن تعریف کرده اند نبود.در سینمای فعلی مان فیلم پلیسی خیلی کم داریم.تیتراژ اولیه اش خیلی خوب بود و در جشنواره منحصر به فرد.امتیاز 4 از 10.


91/11/21
10:34 صبح

یادداشت های جشنواره-7

بدست روح اله ریاضی در دسته

دربند

«دربند» فیلم با جزییاتی است.یک جورهایی وسواس پرویز شهبازی من را یاد اصغر فرهادی می اندازد.از دیالوگ ها گرفته تا نماها و حتی شخصیت ها.با اینکه داستانی را روایت می کند که به خصوص در نیمه اولش چندان خاص و ویژه نیست ولی می توانی بفهمی که کمتر سکانس و حتی پلانی بدون منظور در فیلم گنجانده شده است.

این سنخ فیلم ها از آن فیلم هایی است که واقعا از آنها لذت می برم حتی اگر پیام و حرف و داستان فیلم را نپسندم.یک جورهایی احساس می کنی فیلمساز برای خودش و مخاطب ارزش قایل بوده و وقت و انرژی گذاشته و فیلم را سرسری نگرفته.

اما آنچه بین «دربند» و دو تا کار اخر اصغر فرهادی فاصله می اندازد در منطق روایی و شخصیت پردازی نقش اول و بازی های پسرهای فیلم است.

نازنین فیلم شهبازی اگر چه به عنوان یک بازیگر تازه کار از پس نقش اش خوب در آمده و آن را باورپذیر کرده اما نکته اصلی در شخصیت پردازی او توسط کارگردان نویسنده است.

چرا نازنین اینقدر خوب است؟چرا با این همه اخلاقیات خوب که نشان دهنده داشتن خانواده ای اصیل است این هم خانه شدن او با فردی غریبه برای خانواده اش سوالی ایجاد نمی کند؟ رابطه او با سحر چگونه در لحظه ای متحول می شود و در حالی که دعوایشان با مقدمه چینی صحیح است ولی آشتی شان نه

حمید و فرید و تاحدودی بهرنگ بسیار گنگ و مبهم هستند.

داستان تجمع های دانشجویی چه ربطی به داستان اصلی دارد و آیا با واقعیت امروزی دانشگاه های ما هم خوانی دارد؟

در کل به نظرم اگر نازنین یک مقدار خاکستری تر می شد و یا این خوب و معصوم بودن او با پیش زمینه های منطقی تری توضیح داده می شد «دربند» به پدیده سینمای ایران بعد از «جدایی نادر از سیمین» تبدیل می شد.

چه خوبه که برگشتی

اثری سرخوشانه از داریوش مهرجویی که اگر چه امتیازی بیشتر از صفر به آن نمی دهم ولی یک رضا عطاران و به خصوص حسن پورشیرازی نسبتا خوب دارد و از نارنجی پوش بهتر است.

به خاطر پونه

در تعجب ام که این فیلم چرا در بخش خارج از مسابقه قرار گرفته؟ فرهاد اصلانی کم کم دارد به یکی از موثرترین بازیگران سینما تبدیل می شود و امتیاز 4 از 10 به آن می دهم.


91/11/20
12:19 صبح

بالاخره چشم مان روشن شد!

بدست روح اله ریاضی در دسته

دربند پرویز شهبازی قطعا مهمترین اتفاق جشنواره من تا به امروز بوده است.فیلمی که آدم را درگیر می کند. همراه می شوی و در پایان نمی توانی به جز نازنین در مورد بقیه قضاوت کنی.سکانس ها و پلان های فکر شده بسیاری دارد و بیشتر نوشتن در موردش را می گذارم برای وقتی که دوباره دیدم اش.

فقط دربند تا مرز پدیده شدن پیش رفته اما همان جا متوقف شده.و الا یک درباره الی و یا جدایی نادر از سیمین دیگر خلق می شد.به نظرم برخی اشکالات که نگذاشته این فیلم آن شود که باید عبارتند از:

1- شخصیت نازنین زیادی مثبت است و کمی متفاوت از واقعیات جامعه و اگر دختری چنین باشد که قطعا از تربیت خانوادگی او نشات گرفته چرا این گونه رها شده است.

2- بازی ها می توانست خیلی بهتر باشد اگر از بازیگران حرفه ای استفاده می کرد.به غیر از نازنین بیاتی،پگاه آهنگرانی و احمد مهران فر به نظرم بقیه بازی ها تفاوت معناداری دارد.چیزی که در الی و جدایی وجود نداشت.

3- سکانس پایان فیبم چه مفهومی را می رساند.شاید اگر همان جا در دادگاه تمام می شد بهتر بود

...

امتیاز 7 از 10 و دیدن آن به همه افراد بالای 12 سال توصیه می شود.


91/11/19
5:27 صبح

یادداشت های جشنواره-6

بدست روح اله ریاضی در دسته

هیس...دخترها فریاد نمی زنند!

فیلم پوران درخشنده را اصلا نپسندیدم.موضوع ملتهب و ساخت خوش فرمی دارد اما نمی تواند حرف اش را بزند.یعنی زدن این حرف و بازی گرفتن و کشش فیلمنامه و سکانس های خاص اش اصلا و ابدا خوب درنیامده.این فیلم قابلیت تبدیل شدن به یک اثر ویژه، خاطره انگیز و دوست داشتنی را داشت اما همه چی از دست رفته.امسال باید دلم را به آثار متوسط کارگردانان تازه کار خوش کنم.امتیاز 3 از 5 به خاطر خیلی مولفه های فرمی خوب و روایی ناخوب.

اشیا از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک ترند

یک ایده در حد فیلم کوتاه و کلی شخصیت حاشیه ای و بدون عمق و فقط بازی نسبتا خوب گلاره عباسی.فیلم اولی که امتیاز نمی خواهد.


91/11/17
8:54 صبح

یادداشت های جشنواره-5

بدست روح اله ریاضی در دسته

روز روشن

یک فیلم متوسط خوب دیگر.یک داستان سرراست که به قول منتقدی قرار نیست بعدا خیلی درگیرش بشوی.از یک جایی شروع می شود و تا انتها هم ریتم کلی اش را طی می کند و امتیاز 5 از 10 را می گیرد..

پی نوشت: هرزبرگ در تئوری بهداشتی انگیزشی اش می گوید که رضایت و نارضایتی در یک پیوستار قرار ندارند.یعنی نمی توان شخصی را با یک عمل از نارضایتی به رضایت رساند و حالات نبود نارضایتی و نبود رضایت هم داریم.فیلم های امسال عمدتا در کنار حسنی که دارند و چند تا فیلم متوسط خوب داشتیم که واقعا فیلم بودند اما به رضایت منجر نمی شوند.خیلی دنبال یک فیلم هستم که درگیر کند، سر ذوق بیاورد و اشتیاقی بدهد که بخواهی چند بار ببینی اش.اما دریغ! باید همین را فعلا قدر دانست که سینماگران ما یاد گرفته اند فیلم بسازند.


91/11/16
12:53 صبح

مکرر گفتم!

بدست روح اله ریاضی در دسته

دقیقا اولین جلسه بعد از انتخابات 88 بود.اون چیزی که یادمه اینه که عیدی بود و جلسه توی زیرزمین مدرسه بود.جمعیت هم چندان زیاد نبود و من تقریبا جلوی آقا مجتبی نشسته بودم.برعکس همیشه توی چشم هایش زل زده بودم و منتظر بودم توی اون فضای لعنتی بک حرفی بزنه که دلمو آروم کنه.خیلی دوست داشتم موضع گیری صریح کنه و به خیلی ها انتقاد کنه.

اما نکرد.فقط گفت حب الدنیا راس کل خطیئه

اون جلسه ناامید بیرون اومدم و شاید چند وقتی باهاش قهر کردم.گفتم آقا پریشانی ما رو ندید، صدای ما رو نشنید.نگاه ملتمسانه ما رو بی جواب گذاشت.دیگه نمی خواد ملجا و پناهمون باشه.

اما بعدش تا وقتی زنده بود دیدم که ملجا و پناه خیلی ها شد.دیدم که خودم فقط به مجلس اون می تونستم راحت بیام.

ابن حرف های دیروز تو مجلس منو دوباره به کوچه ملکی مدرسه ایران کشوند.رفتم جلوی منبر خالی منتظر نشستم تا بیاد و در حالی که نگاه شو از ما می دزده برام همون حرف اش را بگه.بگه که من اینو مکرر گفتم:«حب الدنیا راس کل خطیئه»


91/11/15
11:27 عصر

یادداشت های جشنواره-4

بدست روح اله ریاضی در دسته

به نظرم اگر امسال به همین ریتم پیش برود، جشنواره به غایت بهتری نسبت به پارسال خواهیم داشت.امروز که عالی بود.دو تا فیلم متوسط خوب در یک روز !

خسته نباشید

فیلمی که کاملا می توان حضور رضا میرکریمی را در آن حس کرد.اگر از دو فیلم «خیلی دور خیلی نزدیک» و «به حبه قند» به صورت توامان خوشتان آمده باشد.دیدن این فیلم را شدیدا توصیه می کنم.البته نبود خود میرکریمی و عدم تمایل من به تم کلی فیلم هایش باعث می شود که امتیاز 5 از 10 به آن بدهم.

آسمان زرد کم عمق

من که خوشم آمد.البته در حد همان فیلم های قبلی بهرام توکلی و به خصوص بهترین شان که «اینجا بدون من» بود. امتیاز 4 از 10 به دلایلی که ریتم کند اولیه اش یکی از آنهاست.

 


<   <<   11   12   13   14   15   >>   >