سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/3/10
11:46 صبح

محرمانه ای از امام روح الله(1)

بدست روح اله ریاضی در دسته

سپاه کودتا کند یا مردم آزاری نکند
فکر کنم هفته پیش بود که یکی از روسای قوا در دیدار با مجموعه ای از سپاه ،به نقل خاطره ای از امام(ره) پرداخت که سپاه اگر کودتا کند، خوب است.
بنابرآنچه امام(ره) در وصیت نامه شان نوشته اند از آنجایی که این نقل قول نه نوشته مستندی دارد ،‌نه فیلمی از آن در دسترس است و نه توسط دفتر نشر آثار ایشان تایید شده، فاقد اعتبار است.از طرفی هم چنین با آنچه به صورت مستند از ایشان وجود دارد هم در تناقض آشکار می باشد.
به طور نمونه به این نامه و پاسخ امام(ره) که بخش های مهم اش هیچ ربطی به سوال پرسیده شده ندارد توجه کنید.
«بسمه تعالى. رهبرکبیر و بنیانگذار انقلاب اسلامى ایران، حضرت امام خمینى- مدظله العالى.
با سلام و اهداى تحیات، پیرو صدور فرمان حضرتعالى مبنى بر مسئولیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در قبال ربوده شدن هواپیماها،  در اقدام جهت تهیه و تدوین آیین نامه اجرایى حفاظت از هواپیماها و نحوه اداره فرودگاههاى کشور، این سؤال پیش آمده است که آیا منظور حضرتعالى از حفاظت هواپیماها مسئولیت سپاه پاسداران در کل امور فرودگاه، شامل حفاظت پارکینگ هواپیماها، باند پرواز، دربهاى ورودى و خروجى باند و سالنها، همچنین مسئولیت نیروهاى انتظامى شهربانى و گمرکات و اطلاعاتى (حراست مستقر در فرودگاه) بوده؟ یا مسئولیت سپاه صرفاً در قالب گارد پرواز به منظور مقابله با ربودن هواپیما در هوا مى‏باشد؟ خاطر نشان مى‏سازد کنترل ترددها، امور مربوط به حراستها، امور انتظامى، امور گمرکى و ... بر اساس قوانین و مقررات جارى هم اکنون توسط ارگانهاى مسئول در حال انجام است. خواهشمند است اینجانبان را راهنمایى و ارشاد فرمایید ..
- محمد سعیدى کیا، وزیر راه و ترابرى- محمد محمدى رى شهرى، وزیر اطلاعات- محمدجواد ایروانى، وزیر امور اقتصادى و دارایى‏].
بسمه تعالى.
بنا بر گزارشات واصله، وضع فرودگاه بسیار خراب است. گاهى براى یک قطعه‏ کوچک طلا و چیزهایى از این قبیل که خارج نگردد مردم را اذیت مى‏کنند. فرودگاه هر کشورى چهره ظاهرى آن کشور در برابر بیگانگان است. قبلًا گفته‏ام حفاظت هواپیماها با سپاه است. مقدمات و مؤخرات آن هم با نخست وزیر است، که با مسئولین مربوطه جلسه بگذارد و مسئله را حل کند. اکنون نیز تأکید مى‏کنم که آقاى نخست وزیر در اسرع اوقات این مسئله را حل نماید، و گزارش آن را به اینجانب بدهد؛ و نگذارد مردم بیش از این در رنج باشند. والسلام ..
- روح اللَّه الموسوى الخمینى.»(صحیفه امام ، جلد 21 ، صفحات 247 و 248)

89/3/9
9:37 صبح

این متن از کیست؟

بدست روح اله ریاضی در دسته

این متن را در جستجویی که به منظور دیگری بود ،پیدا کردم.به نظر شما این جمله ها از کیست؟قسمتهایی اش را حذف کردم تا لو نرود.

«بنا بر گزارشات واصله، وضع فرودگاه بسیار خراب است. گاهى براى یک قطعه‏ کوچک طلا و چیزهایى از این قبیل که خارج نگردد مردم را اذیت مى‏کنند. فرودگاه هر کشورى چهره ظاهرى آن کشور در برابر بیگانگان است. قبلًا گفته‏ام حفاظت هواپیماها با سپاه است... فلانی در اسرع اوقات این مسئله را حل نماید، و گزارش آن را به اینجانب بدهد؛ و نگذارد مردم بیش از این در رنج باشند.»

89/3/8
2:58 عصر

مستضعف واقعی!

بدست روح اله ریاضی در دسته

در مورد مستضعفین و خدمت به آنها و وعده قرآنی چند نکته وجود دارد که در این زمانه و با ترویج فرهنگ سوسیالیستی کم کم دارد از محتوا تهی می شود.
اول اینکه مستضعف اسم مفعول و از باب استفعال است که معنی اش می شود ضعیف نگاه داشته شده.یعنی هر آدم ندار و ناچیزی را مستضعف نمی گویند.چه بسا کسی پایش را روی پای مبارک انداخته باشد و پولی هم بالتبع درنیاورد.این که مستضعف نیست.مستضعف کسی است که می خواهد خودش را از حالت ضعف در بیاورد، ولی نمی گذارند.جلویش را می گیرند. و الا او توانایی قوی شدن را دارد.

دوم اینکه مستضعف بودن افراد نسبی است.یک نفر با درآمد 500هزار تومان مستضعف به حساب می آید و دیگری با 200 هزار تومان نه.شهید مطهری مثال خوبی در باب تبعیض زده.گفته دو تا ظرف آب یک و پنج لیتری را در نظر بگیرید و هر دو را پر آب کنید.در یکی فقط یک لیتر آب جا می شود و در دیگری پنج لیتر. ایا کسی مدعی می شود که چرا در ظرف یک لیتری ، پنج لیتر جا نشد؟ خوب ظرفیت اش همین است دیگر.اما اگر در ظرف 5 لیتری ،‌یک لیتر آب ریختی این می شود تبعیض. پس معنی تبعیض این نیست که چرا به استاد دانشگاه چهاربرابر کارمند خدماتی حقوق می دهند.اگر حقوق استاد و کارمند را برابر کردی، اتفاقا این می شود تبعیض و اینجا استاد را مستضعف کردی. معمولا دوستان مذهبی که به این امور می پردازند با مساله تشابه حقوق آشنایی دارند و می دانند که ما در غالب امور تشابه حقوق نداریم.(به گفتارهای شهیدمطهری مراجعه کنید)

سوم اینکه مستضعف فقط اقتصادی نیست.فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و فکری و دینی اش را هم داریم. که اتفاقا در این زمینه ها واقعا در کشور ما استضعاف حاکم است.صداو سیما استاد مستضعف کردن فکری و فرهنگی و... مردم است.حقیقت را وارونه جلوه دادن و فکر را تعطیل کردن ،‌آن هم برای انسانهای جویای حقیقت و تفکر ،معنی دیگری جز به استضعاف کشیدن آنها ندارد.کاری که جالب است انجام می شود و هیچ کس هم به روی مبارک نمی آورد.
 
چهارم همان حرفی که آیت الله جوادی و خیلی های دیگر گفته اند.برای درآوردن کسی از استضعاف ،‌چاره اش صدقه دادن و توسعه کمیته امدادی نیست.فقط باید عرصه را برای رشد او فراهم کرد.نه اینکه در کوتاه مدت از استضعاف مالی درش آورد ولی او را گدا مسلک و بی ابرو و متوقع و در بند استضعاف های بزرگترش کرد.

89/3/7
11:15 صبح

«شاخص» وبلاگی

بدست روح اله ریاضی در دسته

وقتی با یک گروه آدم پررو و بی ادب و دروغ گو و البته دارای قدرت و مکنت روبرو هستی چه کار می توانی بکنی؟
اگر بخواهی دهن به دهن شان شوی که یحتمل کم خواهی آورد و اگر هم بتوانی مقاومت کنی ، چون قدرت دارند تا کم بیاورند با استفاده از قدرتشان هزینه زیادی برایت متحمل می شوند.بی خیال هزینه هم که بشوی ولی قطعا هدف من و شما روشنگری و انجام به وظیفه های دیگرمان هست که متاسفانه راه چندان زیادی برای آن نداریم.
کسی که دروغ تبدیل به عادت اش شده و تازه بزرگانش هم برای آن خوب دلیل تراشی می کنند را چگونه می توانی به راه راست! هدایت کنی؟
گفته اند تاریخ را قوم پیروز می نویسند و البته که می شود هر دروغی را هم با توجه به ضرب و زور به مردم غالب کرد؛ البته قطعا در همیشه به همین منوال نخواهد چرخید.
به نظر من تنها و شاید بهترین کاری که می شود در مقابل این شحنگان بی اخلاق و صاحب خنجر در پیش گرفت، آگاهی سازی و برخورد فعالانه است.
به طور نمونه حالا که به جان امامی افتاده اند که دوستش دارم و البته خالی از عیب اش نمی دانم و تا آنجا پیش رفته اند که حتی مسلمات او را هم انکار می کنند،‌باید تا دیر نشده و تصویر کاریکاتوری شان را غالب نکرده اند ،‌به خود بیاییم و امام حقیقی را که حقیقت اش دودمان اینان را به باد خواهد داد، بشناسیم و به دیگران بشناسانیم.
برای همین می خواهم به نوبه خودم برنامه شاخص وبلاگی راه بیاندازم و هر روز به نظر امام درباره موضوعی بپردازم و مکمل برنامه های رسانه های میلی باشد.در این راه اگرچه فرصتی خالی کرده ام اما اگر دوستان همراه شوند قطعا غنی تر و کامل تر خواهد شد.برای همین اگر می توانید هر کدام از موضوعاتی که در زیر می آورم را عهده دار شوید،‌یاعلی بگویید و مرا مطلع سازید.اگر موضوع دیگری هم مد نظر دارید ،‌بسم الله
امام و دخالت نظامیان در سیاست
امام و رفتار با زندانیان
امام و شورای نگهبان
امام و میزان دخالت روحانیون در کارهای اجرایی
امام و تحجر
امام و اسلام آمریکایی
امام و روزنامه رسالت و جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز
امام و جایگاه مردم در حکومت
امام و جایگاه واقعی مجلس
امام و نظر کارشناسان

89/3/5
3:46 عصر

در مورد بیانیه هسته ای

بدست روح اله ریاضی در دسته

بعد از صدور بیانیه هسته ای تهران،‌دو دسته از اصول گرایان به تعریف و نقد این بیانیه پرداختند.نکته قابل توجه هم این بود که هر دو دسته مدعی بودند گفته شان منطبق بر سیاست های کلی نظام و نظر رهبری است.یعنی آن گروهی که ادعا داشت این بیانیه یک پیروزی بزرگ بوده‌،می گفت که صدورش با تایید رهبری و بر اساس سیاست های کلی نظام بوده و آن گروهی دیگر هم مدعی بود بخشهایی از این بیانیه با سیاست های کلی نظام و نظر رهبری متصاد است!
این اتفاق که در نوع خودش منحصر به فرد است یک راه حل ساده دارد و آن اظهارنظر صریح رهبری در مورد این بیانیه است.به تعبیر قدیمی ها آدم زنده که وکیل و وصی نمی خواهد.اما تا به امروز خبری از این اظهارنظر صریح نیست و به گمان بنده تا مشخص شدن عکس العمل قطعی آمریکاییها هم اظهار نظری از ایشان نخواهیم دید.
سوالی که برای من ایجاد شده  این بود که علت این کار چیست؟
یکی از دوستان اصول گرا و ولایی ام جواب قابل تاملی داد که با کمی تغییر و اضافه ،‌آن را بیان می کنم.
بیانیه تهران یک تاکتیک بود و چندان با ایدئولوژی های تبلیغی نظام ما سازگار نیست.یعنی یک جور عقب نشینی کرده ایم.هم اورانیوم می دهیم و هم صبر می کنیم.آن هم برای اورانیومی که دفعه قبل بدون دغدغه خریده ایم.
هر تاکتیکی در میدان سیاست چون فوتبال تایع تاکتیک حریف است.هیچ مربی ای نمی تواند ادعا کند که تاکتیکی در تیمش پیاده کرده که قطعا پیروز میدان خواهد شد.
اگر تاکتیک آمریکاییها در مقابل ما به گونه ای باشد که بتوانیم به مردممان بقبولانیم که اقدام درستی انجام دادیم ،‌نظر صریح داده خواهد شد و تریبون های رسمی پر از تایید و توضیح جنبه های عزتمندانه و حکیمانه و مصلحت آمیز این بیانیه خواهند شد.و برای استفاده داخلی سعی می کنیم ان قسمتهایی را که از شعارهای مان عدول کردیم را ماست مالی کنیم.
اما اگر واکنش غربی ها آن گونه که ما می خواهیم نباشد؛ به مانند واکنش شان به قرارداد سعدآباد، رهبری وارد می شود و تلویحا از عدم رضایت اش از آن صحبت می کند و در آن صورت چون هر باختی نیازمند مقصر است،‌کاسه کوزه ها سر دولت احمدی نژاد خواهد شکست.
در نتیجه رهبری از پاسخ گویی و یا انتقاد مصون خواهد ماند.
حتی برخی معتقدند که برخی اقدامات انجام شده در دولت اقای هاشمی که امروزه از آنها انتقاد می شود با تایید رهبری انجام شده بود.
به طور نمونه بعد از جنگ به دلیل عقب ماندگی و فضای غیر صنعتی و تولیدی که به آن گرفتار بودیم،‌نیاز به جهشی بزرگ حس می شد.طبیعی هم بود که برای جهش به این عظمت تمام توان دولت باید معطوف به آن می شد و دیگر توانی برای پاسخ گویی به انتقادات و اعتراضات نبود.برای همین قرار بر این شد که تا حد زیادی فضای کشور بسته شود.
اما چون آن جهش مورد انتظار محقق نشد،‌این انتقادها مطرح می شود.
شاید در نگاه اول این تحلیل یک جورهای نچسب باشد.اما می خواهم نظر دوستان عزیز را بدانم تا به یک جمع بندی برسیم.

89/3/2
4:46 عصر

بی حجابی معضل چندم است؟

بدست روح اله ریاضی در دسته

آشیخ محمد زائری که چند وقتی بود روزه سکوت گرفته بود.مطلب زیبایی نوشته که خواندنش خالی از لطف نیست.چون تقریبا با نوشته شان موافقم، قسمت آخرش را اینجا می آورم.کاملش را اینجا ببینید.
«آیا در کنار مشکلاتی چون بدحجابی و دختربازی و فیلم‌های هالیوودی و
شبکه‌های ماهواره‌ای و رابطه محرم و نامحرم و چاپ یک مطلب در یک نشریه
دانشجویی و قضا شدن نماز صبح  و توهین به روحانیت و... که معتقدیم هیچیک بی
اهمیت و ناچیز نیست، مشکلات بی اهمیت و ناچیزی! مثل بی عدالتی و فقر و
فساد اداری و رشوه و پارتی بازی و آه مظلوم و سرکوب انتقادهای ساده و دروغ و
غیبت و بازی با آبروی مردم و بی حرمتی به مؤمنین و بی اعتمادی مخاطب و سلب
باورهای عمومی و... هم جایی برای نگرانی و حساسیت دارند یا نه؟

و
اگر دارند ـ که بر طبق روایات صحیحه و مشهوره چنین است ـ برای آنها باید
قبل از بدحجابی و بی حجابی فریاد زد یا خیر؟ و راستی اگر قرار شود یک بار
دیگر فهرست آن خطرات و تهدیدها را مرور کنیم آیا همین موضوع حجاب
خطرسازترین است یا چیزهای دیگری هم هست... مثل قدیم‌ها که به ما یاد داده
بودید که هیچ چیزی با ظلم پابرجا نمی ماند؟»

89/3/1
6:28 عصر

خرج از آقای بهجت!

بدست روح اله ریاضی در دسته

آنهایی که آقای بهجت را می شناسند، می دانند که ایشان جزو آن دسته از علمایی بودند که از آنها تعبیر به اهل احتیاط می شود.یعنی در مورد امور بسیار احتیاط می کردند و خیلی رک و صریح و علنی اظهار نظر نمی کردند.حتی در موردی که کسی پیشان می آمد و از ایشان راهکار سیر و سلوک می خواست هم می فرمودند انجام واجبات و ترک محرمات.
متاسفانه این روزها از سوی طیف خاصی و احیانا با اهداف خاص ،‌خاطراتی از آقای بهجت نقل می شود که برخی شان جای شک و شبهه دارد و آنهایی هم که موثق است،‌معلوم نیست برای چه نقل می شود؟(البته گویا معلوم است)و شایبه خرج کردن از ایشان و اعتبارشان را دارد.
حال اینکه اگر ایشان خودشان صلاح می دانستند که می آمدند خواب ها و رویاهایشان را عمومی می گفتند که قطعا بهتر است از گفتن افرادی خاص و در شرایط خاص تر.
اول آقای مصباح گفته اند که مشوق اصلی ام در پرداختن به مسایل سیاسی آقای بهجت بودند؛ که ذهن را می برد به اینکه خواستند به بقیه بفهمانند که من هر چه می کنم مورد تایید آقاست!
بعد هم آقای صدیقی از منابع موثق خوابی نقل کرده که ایشان در آن از بلند شدن امام زمان(جانم فداش) جلوی آقای خامنه ای گفته اند!
بعد هم کلی از دفاع ایشان و نظر مساعدشان نسبت به ولایت فقیه گفته اند.
آقای آقاتهرانی هم به همین منوال.
در صورتی که با کمی جستجو و پرس و جو از نزدیکان و امینان ایشان می شود فهمید که نظر آقای بهجت با آنچه می خواهند به اسم ایشان به مردم بگویند ،‌چه مقدار یکی است.
امیدوارم این اقایان که تقریبا همه شان ادعای اخلاقشان می شود،‌کمی ،‌فقط کمی رعایت اخلاق را بکنند و این گونه بی محابا و بدون تامل از آقای بهجت خرج نفرمایند.
بعدنوشت: مطلب قبلی هم که ناقصه را وقتی که زمان لازم داشتم کامل می کنم.

<      1   2   3