سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/12/4
12:19 عصر

برنامه دیشب نود!

بدست روح اله ریاضی در دسته

برنامه دیشب 90(سوم اسفند) حاوی مناظره ای در مورد یک اتفاق ساده ورزشی بود که احتمالا برای بسیاری از فوتبال دوستان هم اهمیت چندانی ندارد.اما آنچه آن اتفاق ریز را برجسته می کند، شباهت آن با اتفاقات بزرگی است که سالها در کشور ما رخ می دهد.
مساله اصلی  انتخابات رییس هیات فوتبال استان تهران بود.
یک طرف دبیر هیات فوتبال تهران و طرف دیگر کاندیدایی که انصراف داده بود و معتقد بود که انتخابات قانونی نبوده.هر دو طرف هم در جایی حرفشان درست بود و در جایی غلط.
اما شباهت اصلی این انتخابات که می خواستم آن را بگویم در این بود که به قول کاندیدای انصراف داده ، انتخاب نبود بلکه انتصاب بود.شخص ظاهرا انتخاب شده که مورد حمایت فدراسیون و عناصر دارای قدرت بود،‌توانسته بود تمام 19 رای اعضای شرکت کننده را به دست بیاورد.فردوسی پور هم گفت که در انتخابات یکی از فدراسیون ها(احتمالا اسکیت) هنوز رای گیری به پایان نرسیده و آرا اعلام نشده بود، پلاکارد تبریک فرد انتخاب شده را نصب می کردند.این دو مورد شما را به یاد انتخابات اخیر ریاست جمهوری نمی اندازد؟
البته نماینده فدراسیون  اعلام کرد که انتخابات تمام شده و از تمامی افراد دعوت کرد که برای اعتلای فوتبال تهران و ... بیایند و همکاری کنند.
نمی دانم آدم های در ظاهر بزرگ از روی کوچک ترها کپی برداری می کنند یا رفتار بزرگترها را کوچک ترها به دید درس می بینند که این قدر همه چیزمان به هم می آید و بعضا با هم مو نمی زند.

88/12/3
10:15 عصر

ببخشید!

بدست روح اله ریاضی در دسته

ببخشید که تا به امروز نتوانستیم از این حس دلسوزی لعنتی رها شویم و بی خیال قضیه شویم.
ببخشید که نمی توانیم چشممان را بر روی حقیقت ببندیم و اهل «بصیرت» خطاب شویم.
ببخشید که عقلمان را تعطیل نکردیم و نیفتادیم دنبال این و آن و «زنده باد» و «مرده باد» نمی گوییم.
ببخشید که تا به حال نتوانستید با رسانه میلی و ارتش سایبری و بگیر و ببندهایتان ، فکر و ذهن ما را به همان جایی ببرید که می خواهید.
ببخشید که آمارهایتان را می خوانیم و احتمالا به این نتیجه می رسیم که وضع آن قدرها که شما می گویید خوب نیست.
ببخشید که اعتمادمان را نسبت به شما از دست داده ایم و هر چه تلاش کردیم عمل اعتماد زایی از شما مشاهده نکردیم.
ببخشید که کر و کور و لال و احیانا خر نشده ایم و هنوز از نعمت حیات برخورداریم.
ببخشید که همه استدلال هایتان را می شنویم و بعدش جواب تان را از همان چه به ما آموختید می دهیم.
خلاصه هر چه بدی و خوبی از ما دیدید ، حلال کنید و به بزرگواری خودتان ببخشید!


88/12/1
10:1 صبح

هدف نزول قران؟

بدست روح اله ریاضی در دسته

این روزها مشغول خواندن کتاب«ولایت فقاهت و عدالت» آیت الله جوادی آملی هستم؛ می گفتند به زندانی های بعد از انتخابات هم این کتاب را داده اند تا بخوانند و به ولایت فقیه بصیرت! پیدا کنند.
اعتراف می کنم که یکی از بهترین کتاب هایی است که در این موضوع مطالعه کرده ام؛ هم بار استدلالی و کلامی و نقلی قوی تری دارد، هم به روزتر است و هم خالی از برخی تعصب های متداول و بی سوادانه.
نکته جالبی هم که این روزها خیلی به چشم می آید این است که می بینیم با بسیاری از دوستان و حتی مباحث اولیه این کتاب؛ که شامل اصول و مبناها است، با هم متفق القول هستیم اما در نتیجه گیری گاه به دوسوی کاملا متضاد و گاه مغرضانه و دشمن مدارانه کشیده می شویم.
بسیاری از دوستان دیروز من که تا دو ماه قبل از انتخابات خودشان ادعا می کردند که از هم صحبتی و هم نظری با من خسته نمی شوند، این روزها در معدود دقیقه های همراهی مان ، طعنه و کنایه و سکوت تحویلمان می دهند.
چرا؟
بارها با برخی دوستان که صحبت می کنم و در ابتدا برخی گزاره های منطقی و اصولی را مطرح می کنم، خیلی بی صبرانه می پرسند:«آخرش چی می خوای بگی؟»
اگر آخرش بشود نقض اندیشه و رفتار آنان ،‌متعصبانه همه را به باد انتقاد می گیرند و اگر بشود تایید و مدح رفتارشان ،‌که به به و چه و چه شان و اینکه «آخرش به درستی راه ما اعتراف کردید» شان مرتب تکرار می شود.
به نظر می رسد این روزها غیرت و تعصب کورکورانه که بعضا فاقد حداقل های منطقی و دل خوش کنک است،و یا آتو ندادن دست طرف مقابل ،باعث شده که نتوانیم دو کلام حرف حساب و بدون تعصب بزنیم و این دشمنی هایی که گاه هیچ منفعتی هم برایمان ندارد،‌ فضای جامعه را به سمت نقطه ای نامعلوم سوق می دهد.
آقای جوادی در صفحه سی و هفت کتاب ولایت فقاهت و عدالت آورده:
«آزادی اندیشه، در قالب امر به تفکر،تعقل ،‌تدبر ، و مانند آن،‌ در بیش از سیصد آیه از آیات قران کریم مطرح شده است و مهم تر آنکه ذات اقدس اله، نزول قرآن را، برای هدف تعقل و تدبر معرفی می نماید:«انا انزلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون»(سوره یوسف ،آیه دوم)»

<      1   2   3