سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/5/11
9:52 صبح

فیلم مبتدیانه اعترافات

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست، طنز

هر فیلم و سناریویی می خواهد پیامی را به مخاطب منتقل کند.

بسته به هنر سازندگانش دارد.با درج نکردن اسامی عوامل پشت صحنه نمی شود به مخاطب القا کرد که فیلم سعی در تصویر حقیقت داشته.با کات زدن و قطعه قطعه کردن هم.

وقتی ذهن مخاطب پر است از دادگاه هایی که وکیل مدافع و هیات منصفه و دادگاه مخصوص افراد خاص(مثلا روحانی)و دادخواست متقن و حقوقی دادستان دارند،حتی در کشورهایی که متهم به نقض حقوق شهروندی شان می کنیم،پس نمی شود با کارگردان و عواملی چنین مبتدی و احیانا تنبل،پیامی که قصد داشتیم را به ذهن مخاطب بیاندازیم.

فقط می شود چنین اثری را در حد فیلم فارسی های فردین و ملک مطیعی و یا سریال های نود شبی طنز تلویزیون دانست که قرار است با هزینه مادی کم و هزینه های اعتباری زیاد،مخاطبین خاص خودش را سرگرم کرده و لبخندی بر لبشان بیاندازد.

برای آنکه به چنین ژانری وفادار باشیم هم پیشنهاد می شود در انتهای هر قسمت به سان مهران مدیری در مرد هزار چهره ،سعید مرتضوی ظاهر شود و با همان لحن خاص بگوید:

بعععله!

پی نوشت:

فیلم اعتراف گیری به روش مهران مدیری

شعری زیبا از عبدالجبار کاکایی

نامه علی مطهری به جنتی


88/2/20
6:24 عصر

ازکدام کاندیدا می شود سوال کرد؟

بدست روح اله ریاضی در دسته سیاست، طنز

جمله حکیمانه ای وجود دارد به این مضمون که«ندانستن عیب نیست،نپرسیدن عیب است.»

اما به نظر من بستگی به طرفش دارد.یعنی کسی که می خواهید از او سوال بپرسید.و الا ممکن است اتفاقهای زیادی برایتان بیفتد که تبعاتش گردن خودتان خواهد بود.

مثلا فرض کنید سوالتان این باشدکه:«چرا پول نفت را سرسفره مردم نیاوردید؟»

خوب جواب می شنوید که «آقای رییس جمهور چنین حرفی نزده اند!».حالا شما بروید تبلیغات دوره قبل را بیاورید که خودتان روی پوسترها زده اید.بی خودی خودتان را خسته کردید ؛چون واقعا هم آقای رییس جمهور چنین حرفی نزدند . آن موقع که این جمله گفته شد ،آقای خاتمی رییس جمهور بودند و ایشان هیچ وقت چنین جمله حکیمانه ای!عرض نکردند.

یا مثلا فرض کنید روی سوالتان پافشاری بکنید.خیلی هم قانونی بروید دنبال آنکه برای اولین بار از رییس جمهور سوال کنید که «چرا آقای مشایی فلان جمله نامربوط را گفته وبازخواست نشده؟»کار بالا خواهد گرفت و رهبری هم تاکید خواهند داد که ایشان جمله نامربوطی گفته و بی خیال سوالتان شوید.

از طرفی بعضی وقتها این فقط شما نیستید که سوال دارید.برادر شریعتمداری و آقای رسایی و زاکانی و خیلی های دیگر هم که در دوستی شان با دولت شکی نیست این سوال را می پرسند که «چرا هنوز آقای مشایی با رییس جمهور پالوده می خورد و مدام چون هاله ای در اطاف ایشان آفتابی می شود؟» حالا اگر آن دوستان جواب گرفتند،شما دشمنان هم منتظر جواب باشید.

تازه این مواردی که من گفتم خوب ترین هایش بود.چون بعضی وقتها آنقدر سوالتان ؛مثل گم شدن یک میلیارد دلار،جزیی است که ارزش پاسخ دادن ندارد.

در برخی موارد هم که ممکن است شما اصلا حق سوال کردن نداشته باشید.مثلا باید بروید گذشته خودتان را درست کنیدو یا اگر یک سوال بپرسید ،50تا سوال از خودتان خواهند پرسید(مثل آقای هاشمی).

و یا نکند شما ایادی دشمن و خیانت کار به آرمانها هستید که تا دولت می خواهد قدم مثبتی بردارد ،سوالتان می گیرد.

شما فقط می توانید سوال به معنای درخواست کنید.پول بخواهید تا دوچرخه بخرید،وام بلا عوض تا دیوارهایتان را رنگ کنید و یا مثلا سربازی پسرتان را بیاندازید سرکوچه.

برای همین اگر هنوز علاقه مند به سوال به معنی پرسیدن هستید بهتر است تا شور و شعف انتخاباتی حکمفرماست،سراغ دیگرانی بروید که احتمال پاسخگویی شان وجود دارد.

شاید مهمترین سوالی که می شود از آقای مهدی کروبی پرسید این باشد که«نمی خواهید به نفع دیگری انصراف دهید؟» .باور بفرمایید ایشان آنقدر به این سوال علاقمند هستند و چنان روحیه پاسخگویی دارند که حتی اگر کسی هم این سوال را از ایشان نپرسد،پاسخ خواهند داد :«نه خیر».و اضافه خواهند کرد:«من تا آخر هستم!».

سوال پرسیدن از آقای محسن رضایی هم شاید بی معرفتی باشد و بهتر است شما با پرسیدن سوالات بیشتر ایشان را سردرگم نکنید.

فقط می ماند آقای میرحسین موسوی که خودش هم نه که دلش نخواهد ،مدام این ور و آن ور می رود تا ملت سوال پیچش کنند.همین طور هم به من ایمیل و پیامک می رسد که سوالات زیادی از ایشان طرح شده است.

البته بعضی از سوالها را جواب داده اند،ولی بعضی وقتها بهتر است آدم مرتب سوالش را تکرار کند تا برخلاف جمله حکیمانه ای که اول مطلب آوردم، دانستن خیلی هم بی عیب نباشد و پرسیدن و مرتب پرسیدن خوب تر جلوه کند.