سفارش تبلیغ
صبا ویژن

91/9/7
7:53 عصر

دو کلمه و شاید بیشتر!

بدست روح اله ریاضی در دسته

آقای علی مطهری در مورد فیلم «من مادر هستم» فریدون جیرانی گفته که این فیلم و فیلم «برف روی کاج ها» ترویج خیانت می کنند و اعتراض امثال انصار حزب ... به آنها درست است.

اول اینکه اگر چه فیلم جیرانی را هنوز ندیدم ولی فیلم «برف ...» را دیدم و کاملا مخالف تروج خیانت در آن هستم که در انتهای همین یادداشت به آن خواهم پرداخت.

دوم اینکه بر فرض حرف ایشان درست باشد و واقعا این فیلم ها ترویج خیانت کنند.من در جایی ندیدم که چنین موضوعی جزو ممنوعیت ها و خط قرمزها باشد. آنچه در جامعه باید مورد توجه قرار بگیرد قانون است نه تمایلات شخصی افراد.بخش خصوصی چنین فیلمی را با بودجه خودش ساخته.اگر مردم از آن استقبال نکنند، قطعا سراغ چنین موضوعاتی نمی رود، اگر هم استقبال شود، باید مسئولینی چون اقای مطهری به فکر بیافتند که چرا فیلمی با این موضوع از فیلم های مروج اخلاق و ایثار و ... بیشتر مورد توجه مردم قرار می گیرند.با شکستن زنگ خطر که آتش خاموش نمی شود.فقط ما به خودمان یک اطمینان کاذب داده ایم و بس.

سوم اینکه شاید گروهی ادعا کنند که ترویج خیانت اتفاقا خط قرمز و ممنوع است. یا همان طور که مطهری گفته چرا به این موضوع زیادی اقبال می شود؟

جوابش مشخص است.بیشتر از سه سال است که تریبون های رسمی مانند صداو سیما (که آخرین اش شام عاشورا بود) مدام بر این مساله تاکید می کنند که روسای دولت های بعد از انقلاب به جز دو تن شهید شده آنان و روسای مجالس شش گانه و بسیاری از مسئولین سال های دور و نزدیک این مملکت، خائن بوده اند و باید محکوم و مجازات شوند و کم کم اش ،توبه کنند تازه اگر مورد قبول واقع شود. آیا این ترویج خیانت آن هم با تمام قوا نیست؟ آیا در این مساله نمی توان پاسخ جناب مطهری را مبنی بر این همه اقبال به موضوع خیانت را یافت؟

پی نوشت در مورد برف روی کاج ها: زن داستان متوجه می شود که مردش به او خیانت کرده.بعدا می فهمد که بهترین دوست اش هم این موضوع را می دانسته و به او نگفته.مرد هم یک مدتی آفتابی نمی شود و زن که حسابی تنها شده با یکی از همسایه های جدیدشان دوست می شود که آغاز کننده  دوستی هم مرد همسایه است که مجرد است.اما وقتی که مرد می آید تا توضیح بدهد، یک دیالوگی زن به او می گوید که کاملا با ترویج خیانت در تضاد است.زن می تواند اینجا مرد را ببخشد و یا بگوید فعلا حرف نزنیم و ....اما خیلی صریح می گوید که با فردی آشنا شدم.این یعنی دیگر به تو فکر نمی کنم و اگر می خواست داستان ادامه پیدا کند فردا باید می رفتند محضر و طلاق می گرفتند.