سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/7/18
9:50 صبح

تبلیغ عوامانه هدفمندی

بدست روح اله ریاضی در دسته

نمی دانم تا به حال در فضای یک طرفه رسانه ای ،چشمتان چند بار به چنین جملاتی خورده است که:«در لازم بودن حذف یارانه ها تردید وجود ندارد و لذا باید همه در اجرای آن همکاری کرده و سختی ها را متحمل شویم.»
اگرچه در بین قاطبه علمای اقتصادی و سیاسی و نخبگان امور مختلف اتفاق نظری در حذف یارانه ها وجود دارد ،‌اما حقیقت آن است که علت این موافقت و اتاق نظر می تواند متفاوت باشد که می خواهم به یکی از این علت ها بپردازم.
سخنم را با یک مثال ادامه می دهم.
فرض کنید همسایه شما استطاعت خرید اجاق گاز را نداشته باشد و در نتیجه مجبور به گرسنگی کشیدن باشد.شما به عنوان یک همسایه انسان دوست و خیر قصد کمک به او را دارید.راه اول آن است که مقدمات خرید اجاق گاز را فراهم کنید و یا در بهترین حالت خودتان برای همسایه اجاق گاز بخرید.در یک حساب سرانگشتی رقم بالایی هزینه خواهد داشت.
راه دوم آن است که وقتی برای خودتان غذا تهیه می کنید ،‌مقداری بیشتر درست کرده و به همسایه تان بدهید.
حالا اگر این کار را در مدت یک سال انجام دهید ،‌تقریبا به اندازه قیمت اجاق گار خرج کرده و در آخر همسایه شما هنوز هم اجاق گاز نخواهد داشت و به تعبیری گرسنه خواهد ماند.از دیگر تبعات این مساله،‌گدا پروری،‌ایجاد توقع از شما برای هر شب غذا دادن و ... هم نمی توان غفلت کرد.
اکثر یارانه ای که دولت می دهد مربوط به کالاهای مصرفی می شود که شبیه همان غذایی است که شما به همسایه تان می دهید.خورده شده و تمام می شود و دوباره به خانه اول بر خواهید گشت.و به دلایل افزایش مصرف هر سال باید مبلغ بیشتری به این یارانه ها اختصاص یابد.
اما داستان کالای سرمایه ای چیز دیگری است و به مانند اجاق گاز نه تنها مصرف نمی شود بلکه به تولید کالاهای دیگری منجر شده،‌بیکاری را کاهش می دهد و ....
بسیاری از علمای اقتصادی و صنعتی و ... از این جهت موافق حذف یار انه ها هستند که مبلغ آن صرف سرمایه گذاری و بهبود ساختار ها و ایجاد کار و افزایش رشد اقتصادی و ... شود.
اما آیا سابقه 5 ساله این دولت ،بیشتر معطوف به خرج در حوزه کالاهای مصرفی است یا سرمایه ای؟
سوای این سابقه مصرف گرا،‌در خود طرح هدفمندی به چه میزان به سرمایه گذاری بها داده شده.50 درصد درآمد حاصل از حذف یارانه ها که مستقیم به مردم برگشت داده خواهد شد و بنا بر تورمی که از این طرح حاصل می شود ،‌اکثر ان صرف خرید کالاهای مصذرفی خواهد شد.20 درصد آن هم به دولت خواهد رسید که دوباره خرج مخارج دولتی می شود و می ماند 30 درصد آخرش که اگر چه قرار است صرف زیرساخت ها و سرمایه گذاری شود ولی هنوز به طور کامل مشخص نشده و ابزار کافی برای نظارت بر آن وجود ندارد.اگر همه این 30درصد را هم با نگاهی خوش بینانه مصروف سرمایه گذاری بپنداریم ،‌سوال اساسی این است که چرا برای سی درصد ،‌100 درصد حذف یارانه می شود؟
و آیا با این وجود ،باز هم تردیدی در اجرای چنین قانونی وجود ندارد و باید کمربندها را بست و به آغوش سختی ها رفت؟