سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/3/31
3:5 عصر

وقتی قانون فصل الخطاب نیست!

بدست روح اله ریاضی در دسته

«هر قانون وقتی در نظر
توده می تواند محترم باشد و مردم به آن ایمان و عقیده داشته باشند که دارای
چند جهت زیر باشد:

1- قانونگذار را مردم شخص صالحی تشخیص داده باشند
که در قانون گذاری جز مصلحت کشور و توده‌،نظر دیگری نداشته باشد و خود او
از شهوترانی و نفع طلبی به کلی برکنار باشد؛ و اگر دیدند قانونگذارها
شهوتران و مقام طلب شدند و برای اشغال کرسی وکالت و وزرات از هیچ جنایتی
نگذشتند،‌ناچار مردم به قانون آنها ایمان نمی آورند و نباید هم توقع داشت
که ایمان بیاورند

2- خود قانون خردمندانه باشد و صلاح کشور و توده در
آن مراعات شده باشد؛‌ پس مانند قانون نظام اجباری و دادگستری و گمرک و
بیشتر قوانین کشور ما،‌خود قابل عقیده و ایمان نیستند.

3- آنکه
خود قانون گذار از زیر بار قانون در نرود و خود آنها در عمل کردن به قانون
راهنمای توده باشند؛ پس باید هیچ یک از قانون های این کشور را قابل این
ندانیم که ریشه در دل توده بکند؛ زیرا همه می دانید که قانونگذار ،‌خود
بیشتر متخلف از قانون اند و این نیازمند به شرح نیست

4- آنکه توده
بدانند که اگر آنها به واسطه عمل به قانون حاصل دسترنج خود را
دادند،‌زمامداران آن را به درد کشور می زنند نه به کیسه خود؛ و زمامدار ما و
اعضای کنونی دولت خود را پیش توده اینطور معرفی نکردند.
» 
کشف الاسرار،صص 300 و301(این کتاب در سال های دهه بیست و توسط امام خمینی نوشته شده است)

این جملات را از نه باب اینکه چون امام خمینی مطرح کرده آوردم،‌بلکه به نظرم دلایل منطقی ای بود.و البته می تواند پاسخ به آنانی باشد که با مستندهایشان این گونه القا می کنند که امام دائم در حال زدن در دهان کسانی بوده که قانون را قبول نداشته اند.
به تعبیر رساتر، شما اول اثبات کن این موارد در قانون گذاری و قانون لحاظ شده،‌آن موقع قانون را فصل الخطاب بدان و با کسی که به آن تن نمی دهد،‌برخورد کن!