سلام دوست عزيز
به ياد ندارم مطلبي را حذف كرده باشم غير از توهين صريح كه بعيد مي دانم شما به آن پرداخته باشيد.بهتر است بفرماييد چي را حذف كردم تا من هم ببينم ماجرا چه بوده.
اين بحثي كه شما مطرح كردي يك كم تخصصيه و اگر جواب چون مني ناقص و قانع نكننده بود بگذارش به حساب بي سوادي ام.
اولا اينكه خيلي از رشدها اكتسابيه و نه انتصابي.من آدم كم هوشي ديدم كه استاد دانشگاه شده و آدم نابغه اي هم ديدم كه معتاد شده.
دوم اينكه ادمها به نظرم شبيه گوشي موبايل هستند.تقريبا هيچ گوشي موبايلي نمي تواني پيدا كني كه همه حسن ها را داشته باشد.يكي جي پي اس نداره.يكي سنگينه.يكي زود هنگ مي كنه.يكي دوربينش خوب نيست.بنابراين به نظرم انسانها هم همين هستند.يعني در مجموع انچه در آنها نهاده شده خيلي با هم متفاوت نيست.از آن طرف اگر امتيازي به كسي داده مي شود متعاقبش حسابرسي شديدتري هم مي شود.يك كارمند خدماتي ماكزيمم خطايش عدم خدمت رساني مناسب است اما استاد دانشگاه بايد به تك تك شاگردانش پاسخگو باشد.بي خوابي و زحمتي كه استاد مي كشد را كجا كارمند خدماتي مي تواند متحمل شود.ما معمولا حسن ها را مي بينيم و از آن طرفش غافليم.واقا خود من بعضي وقتها به بي خيالي و فراغ بالي كه آدم هاي معمولي دارند غبطه مي خورم.بهشت اين آدمها تضمين شده تر از امثال من است.