• وبلاگ : سي و يك شب
  • يادداشت : اعتراف!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسن 
    خيلي معذرت مي خوام ولي گويا شما حافظه ضعيفي داريد!
    براي يادآوري:از شب قبل از آغاز راي گيري سيستم ارسال پيامک قطع شد,تقريبا از ساعت 4 بعدازظهر روز انتخابات سرعت اينترنت به صفر رسيد و سايتها و خبرگزاري هاي جريان مخالف از دسترس خارج شد,در همان شب برق اکثر مناطق تهران قطع شد,ساعت 8 شب پيروزي ا.ن با 24 ميليون راي در خبرگزاري هاي حامي وي اعلام شد,روز شنبه مصاحبه کانديداها که از قبل از آنها گرفته شده بود پخش مي شد که همه به فرد پيروز تبريک مي گفتند,روزنامه ها به دستور ارشاد از چاپ اخبار مربوط به کانديداها منع شدند,يکشنبه شب تلويزيون به طور مداوم زير نويس کي کرد که به گفته آقايان موسوي وکروبي دوشنبه هيچ تظاهراتي برگزار نخواهد شد و...روز 2 شنبه 25 خرداد جمعيت حداقل 3 ميليوني در تهران تظاهرات سکوت برگزار کردند!
    حال شما بگوييد چگونه افرادي که هيچ تريبوني در اختيار ندارند شبهه تقلب ررو در بوق و کرنا کرده و مردم رو به خيابون کشوندند!
    البته در مورد ماهيت نقش حکومت در ايجاد شبهه تقلب هم بحث جدي وجود دارد : اينکه آيا حکومت صرفا مرتکب خطا شده است يا اينکه از قبل طرح و نقشه اي در کار بوده؟ (مثلا با نيت حذف کامل جريان اصلاحات از صحنه سياسي کشور)
    حالا سوال اينجاست که در ايجاد اين خطاي تشخيصي(يعني شبهه تقلب) چه کساني سهم داشته اند و سهم خود موسوي اين وسط چه قدر است؟ من شخصا سهم موسوي را خيلي کمتر از سهم حکومت ميدانم و معتقدم خود مجموعه حکومت با عملکردش در پيش و پس از انتخابات در ايجاد شبهه تقلب بسيار موثر بوده است
    اجمالا همين قدر بگويم که معتقدم موسوي از نطر اخلاقي دچار خطا نشده است چون مساله وقوع تقلب برايش محرز بوده ، يعني يقين داشته که تقلب شده و بر اين اساس واکنشهاي بعدي را انجام داده
    در واقع موسوي خطايي اگر کرده باشد خطاي از نوع تشخيصي است ، تشخيص اينکه واقعا تقلب شده يا خير

    پاسخ به چنين بحثي در قالب کامنت نمي گنجد و خودش يک پست وبلاگي است !
    + علي 
    بلا نسبت مگر مردم چهار پا هستند که کسي آنها را به خيابان بياورد. . البته مردم به خيابان آمدند ولي کسي آنها را نياورد.
    مقايسه فرموديد با "کشور هاي پيشرفته " علاوه بروجود ابهام در اين عنوان ، حتا اگر منظور از کشور هاي پيشرفته مثلا کشورهاي جي هشت باشد لطفآ بفرماييد ما مقدمات و اجراي انتخابات مان به آنها شباهت دارد که نحوه اعتراضمان داشته باشد .
    شايد بهتر باشد خودمان را با عراق و افغانستان مقايسه کنيم .در عراق و افغانستان هم در يک سال گذشته انتخابات برگزار شد. در هر دو ادعاي تقلب مطرح شد . ولي ريس کميته داوران روز بعد از انتخابات به نفع فرد به ظاهر برنده اطلاعيه نداد
    و .........

    سلام

    ببين برادر من تقلب يك واقعيت بود بنابراين با شبهه تفاوت فراوران دارد. مردم راهي جز اومدن به خيابونها نداشتند. هيچ كس فكر نمي كرد با يك فراخوان بيش از 2.5 ميليون نفر به خيابون بياد.

    اينكه چرا معتقدم تقلب شده رو به طور مفصل شرح دادم. تازه برادر من كدام دموكراسي....

    منفردا که نگاه بکنيد، نه. اصلا کار خوبي نيست. ولي يک سوال. مگر هاشمي شبهه تقلب را در سال 84 مطرح نکرد؟ پس چرا يخش نگرفت؟ * وقتي در کانتکست آن ايام نگاه بکني مي بيني که يخ تقلب در شرايطي گرفت که اقايان مهيا کرده بودند. آن يادداشت کودتا 28 مرداد را هم که من نوشتم از همين جهت بود. يعني صورت قضيه شايد قانوني باشد ولي فضاي عام مردم و تلقي ها و رقتار حاکميت و ... اين بود که کودتا بود.